به گزارش حوزه سینمای جهان
باشگاه خبرنگاران به نقل از هالیوود ریپورتر؛ بعضی فیلمها یک ساله از روی کاغذ به روی پرده نقرهای رفتند؛ بعضی بیست سال طول کشیدهاند. بعضی فیلمنامه ها به حوادثی که از آنها الهام گرفتهاند وفادار ماندند و بعضی به ندرت از حوادث الهام گرفته شده استفاده کردهاند. بعضی داستانها پیچیدگی زندگی حال را به تصویر میکشند و بعضی آینده نه چندان دور را. گویی بعضی داستانها جایی روی میدهند که ما هیچگاه نمیتوانیم پا به آن جا بگذاریم. هر کدام از پنج نامزد بهترین فیلمنامه اصلی در آکادمی اسکار یکی از این راهها را طی کرده است.
حقه بازی آمریکایی یا در اصل چرندیات آمریکایی، فیلمنامهای از "اریک وارن سینگر" که از رسوایی اف بی آی پردهبرداری میکند.این فیلمنامه سال 2010 در لیست سیاه فیلمنامههای منتشر نشده جایی برای خود باز کرد.سال 2012 "دیوید او.راسل" قراردادی را برای کارگردانی و بازنویسی این فیلم امضا کرد. "راسل" شخصیتهای واقعی داستان را با نسخههای اغراقآمیز آنها عوض کرد و از خوشمزگی و مایهی عاطفی همیشگی را به داستان فیلم افزود. فیلمنامهی او نقشهای اساسی را برای بازیگرانش به وجود آورد و در اسکار بازیگران اصلی و مکمل حقه بازی آمریکایی در هر چهار بخش نامزد دریافت جایزه شدند؛ این اتفاق در عمر 86 ساله آکادمی اسکار 14 بار اتفاق افتاده است.
یاسمن آبیفیلمنامهای از" وودی آلن"،داستانی نیمی درام و نیمی کمدی دارد که آشکارا از رمان "تنسی ویلیامز " «اتوبوسی به نام هوس» الهام گرفته شده است. ویژگی اصلی داستان این است که گویی اختصاصا برای "کیت بلانشت" نوشته شده است. نامزدی یاسمن آبی شانزدهمین نامزدی "وودی آلن"در بخش بهترین فیلمنامه اصلی در آکادمی اسکار میباشد.
خریداران کلوب دالاس داستان شکست خوردگی را روایت میکند: سال 1992 روزهایی که بیماری ایدز در حال همهگیر شدن بود،نویسنده جوانی به نام "کریگ بورتون" با "ران وودراف" ملاقات میکند. "ران وودراف" مبتلا به بیماری ایدز است و از داروهایی استفاده میکند که سازمان غذا و دارو آن را تایید نکرده اما این دارو موثرتر از هر داروی دیگری است. "کریگ بورتون" فیلمنامهای از مکالمهاش با "وودراف" مینویسد.
"اسپایک جونز" کرگردان فیلمهای جان مالکوویچ بودنو اقتباس، فیلمنامهنویسی و کارگردانی او دختررا بر عهدا داشته است. داستان فیلم آیندهای را تصور میکند که مفهوم و عقیدهی ما از رابطه با تواناییهایمان در فنآوری با هم درمیآمیزد و کامپیوترها نه تنها در روابط عاطفی را آسانتر میکنند بلکه در این روابط یکی از طرفین رابطه میشوند."جونز" اولین پیش نویس خود از داستان را در پنج ماه نوشت بعد با همکاری چارلی کافمن فیلمنامه را کامل کرد.
و بالاخره داستان "باب نلسون" از پدرو پسری که راهی نبراسکا میشوند. پیشتر "نلسون" را با نویسندگی کارهای کمدی میشناختیم. الکساندر پین فیلم را به صورت سیاه سفید در آورده است. با در نظر گرفتن این نکته که نبراسکا اولین فیلمی است که "پین" نویسندگی آنرا بر عهده نداشته ،فیلمنامهی "نلسون" بسیار تاثیرگذار است . جزییات و مسیر فیلم به اندازهی مکالمههای فیلم مهم هستند و در آخر اینکه داستان درباره غربیهایی است که حرفهایشان را با کلمات نمیزنند.
انتهای پیام/ اس