از این پس در مجله شبانه باشگاه خبرنگاران به پرونده هایی می پردازیم که نشان دهنده نقض حقوق بشر در کشورهای مدعی غربی است. این کشورها که خود دم از حقوق بشر می زنند در موارد بسیاری آن را زیر پاگذاشته و خلافش رفتار کرده اند،برخی از این پرونده ها را برای شما هرشب بازنشر می کنیم.

به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، رهبر معظم انقلاب در بخشی از فرمایشات خود در دیدار با مردم قم، با اشاره به سابقه‌ی دولت آمریکا و برخی دیگر از کشورهای غربی در دشمنی با ملت ایران، از جمله دفاع و حمایت از دولت عراق در حمله به جمهوری اسلامی، با تأکید بر موضوعات مورد علاقه‌ی آنان برای اِعمال فشار بر کشورمان، حقوق بشر را از آن جمله موضوعاتی دانستند که «شخصیت‌هاى سیاسى‌شان، مطبوعاتشان و محافل سیاسى‌شان» با آن «کینه‌هاى قدیمى خودشان»، دشمنی خود را با آن نشان داده‌اند.
 
ایشان در ادامه، با اشاره به وضعیت کشور آمریکا در موضوع حقوق بشر فرمودند: «بنده عرض می‌کنم هر کس دیگرى [هم] ‌درباره‌ى حقوق بشر حرف بزند، آمریکایى‌ها حق ندارند درباره‌ى حقوق بشر حرف بزنند؛ [چون‌]دولت آمریکا بزرگ‌ترین نقض‌کننده‌ى حقوق بشر در دنیا است؛ نه [فقط] دیروز، [بلکه] همین امروز، همین حالا. این‌ها کسانى هستند که رژیم غاصب صهیونیستى به پشتوانه‌ى این‌ها و پشت‌گرمى این‌هاست که دارد این همه شرارت در این منطقه می‌کند.»(1)
 
رهبر انقلاب همچنین قبل از این نیز در دیدار با فرماندهان بسیج، با برشمردن صفات استکبار، نظیر خودبرتربینی، حق‌ناپذیری، فریبگری و فریبکاری منافقانه، جنگ‌افروزی، اختلاف‌افکنی و درافتادن با حکومت‌های مستقل، مجاز شمردن جنایت علیه بشریت و درافتادن با ملت آمریکا در زمان اقتضای منافع گروه‌های خاص، به ذکر جنایات این کشور در نقض حقوق بشر علیه ملت‌ها و دولت‌های مستقل پرداختند؛(2) مواردی مستند که البته برخی از آن‌ها از نگاه رسانه‌ها مغفول ماند و مورد پیگیری واقع نشد.
 
بنا بر نظر ایشان، «ما مدعى نظام ایالات متحده‌ى آمریکا و بسیارى از دولت‌هاى غربى هستیم، به ‌خاطر نقض حقوق بشرى که آن‌ها انجام می‌دهند. ما مدعى هستیم. ما از آن‌ها سؤال می‌کنیم. ما گریبان آن‌ها را می‌گیریم در پیشگاه دادگاه افکار عمومی دنیا و آن‌ها جوابى ندارند.»(3)
 
حال سؤال اصلی اینجاست که بنا بر چه عللی، رهبر انقلاب در چند مورد پیاپی، وضعیت حقوق بشر در غرب و مشخصاً آمریکا را به چالش می‌کشند؟ با نگاهی اجمالی به فرمایشات ایشان در چند ماه اخیر و بررسی وضعیت داخلی کشورمان، منطقه و نظام بین‌الملل، می‌توان دلایل زیر را برای پاسخ به سؤال فوق برشمرد:
 
الف) دفاع از منافع مظلوم در راستای اصول سیاست خارجی اسلام
 
اصل 152 قانون اساسی «دفاع‏ از حقوق‏ همه‏‌ی مسلمانان‏ و عدم‏ تعهد در برابر قدرت‌های‏ سلطه‌گر و روابط صلح‏‌آمیز متقابل‏ با دول‏ غیرمحارب‏» را یکی از پایه‌های نظام جمهوری اسلامی دانسته و همچنین بند 16 اصل سوم همین میثاق ملی، «تنظیم‏ سیاست‏ خارجی‏ کشور بر اساس‏ معیارهای‏ اسلام‏، تعهد برادرانه‏ نسبت‏ به‏ همه‌ی‏ مسلمانان‏ و حمایت‏ بی‌دریغ از مستضعفان‏ جهان» را یکی از وظایف آن می‌داند.
 
از سوی دیگر، تعالیم اسلام، که از آن به عنوان پشتوانه‌ی تئوریک نظام اسلامی ایران نام برده می‌شود، مبارزه با ظلم و دفاع از حقوق ستمدیدگان را سفارش کرده است. در همین حال، رهبر معظم انقلاب و قبل از ایشان، بنیان‌گذار انقلاب اسلامی ایران، در مراحل مختلف و شرایط متفاوت، از وضعیت حساس انقلابی تا دوران سخت جنگ و از خیزش دوباره‌ی کشور در پایان دهه‌ی شصت تا سال‌های اخیر، دفاع از حقوق مظلومان و ستمدیدگان سراسر جهان و مخصوصاً امت اسلامی را وظیفه‌ای اساسی و سیاستی غیرقابل‌اغماض و مصلحت‌ناپذیر انقلاب دانسته و بر آن تأکید کرده‌اند.
 
با این توصیف، حمایت مقام معظم رهبری از حقوق شیعیان، مسلمانان و در مرتبه‌ای بالاتر، همه‌ی جهان در برابر زیاده‌خواهی جهان استکبار و مخصوصاً ایالات متحده‌ی آمریکا، تحت همین نگاه قابل تحلیل و بررسی خواهد بود. دفاع از مردم فلسطین، افغانستان، پاکستان، عراق و سایر کشورهای آسیایی، آفریقایی و حتی مردم آمریکا، دفاع و حمایت از عدالت است؛ دفاع از مظلوم در برابر ظالم که شرط مسلمانی است.
 
با نگاهی به منش و روش مقام معظم رهبری در مواجهه با غرب دو ویژگی به چشم می‌خورد: منطق و تهاجم. عنصر منطق در این رویکرد، مبانی نظری، علمی و عقلی تمدن اسلامی در وجه ایجابی و نقد مستدل تمدن غرب در وجه سلبی را شرح و بسط داده و عنصر تهاجم، رویکرد استقامتی در برابر تمدن غرب و به چالش کشیدن رفتارهای استکباری منبعث از آن مبانی توسط مقامات غربی را شکل می‌دهد.
 
ب) ضربه به منافع تمدنی غرب نظیر حقوق بشر از طریق تهاجم به مبانی نظری
 
مواجهه‌ی جبهه‌ی غرب و حملات گسترده‌ی رسانه‌ای این جبهه علیه جمهوری اسلامی طی سه دهه‌ی گذشته، با رویکردهای متنوعی از سوی مقامات کشورمان مواجه شده است. این رویکردها شامل طیف گسترده‌ای از انفعال تا تهاجم غیرمعقول را شامل می‌شود.
 
نگاهی به منش و روش مقام معظم رهبری در مواجهه با غرب و تحلیل بیانات ایشان نشان می‌دهد که در این طیف گسترده، ایشان در بخشی قرار می‌گیرند که در آن، دو ویژگی به چشم می‌خورد: منطق و تهاجم. عنصر منطق در این رویکرد، مبانی نظری، علمی و عقلی تمدن اسلامی در وجه ایجابی و نقد مستدل تمدن غرب در وجه سلبی را شرح و بسط داده و عنصر تهاجم، رویکرد استقامتی در برابر تمدن غرب و به چالش کشیدن رفتارهای استکباری منبعث از آن مبانی توسط مقامات غربی را شکل می‌دهد.
به این ترتیب، ایشان در دیدار با مردم قم و قبل از آن در مقاطع مختلف، با این رویکرد، با موضوع حقوق بشر مواجه شده و حقایقی را در این رابطه بیان کرده‌اند.
 
ج) احتمال اهمیت یافتن موضوع حقوق بشر در ادامه‌ی مذاکرات هسته‌ای و اِعمال فشار بر ایران برای اعطای امتیازات فراهسته‌ای از سوی قدرت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای
 
توجه به مسیر حرکت غرب در برابر ایران و بررسی راهبردهای مختلف اتخاذشده از ناحیه‌ی آن‌ها، نشان از وجود نوعی استراتژی چندلایه دارد که در آن، بهانه‌های حقوق بشری، محدود کردن دستیابی به فناوری هسته‌ای، اِعمال تحریم‌های گسترده، تهدید نظامی، مشغول کردن ظرفیت ایران در سایر جبهه‌های منطقه‌ای نظیر فرقه‌گرایی و... بخشی از برنامه‌ها هستند.
 
 
توجه به مسیر حرکت غرب در برابر ایران و بررسی راهبردهای مختلف اتخاذشده از ناحیه‌ی آن‌ها، نشان از وجود نوعی استراتژی چندلایه دارد که در آن، بهانه‌های حقوق بشری، محدود کردن دستیابی به فناوری هسته‌ای، اِعمال تحریم‌های گسترده، تهدید نظامی، مشغول کردن ظرفیت ایران در سایر جبهه‌های منطقه‌ای نظیر فرقه‌گرایی و... بخشی از برنامه‌ها هستند.
 
توافق موقت بر سر حل‌وفصل موضوع هسته‌ای با عنوان «برنامه‌ی اقدام مشترک» بین ایران و 1+5 در ژنو، ذیل گام اول و تلاش برای دستیابی به توافق نهایی در میان‌مدت، از مهم‌ترین وقایع 2013 در عرصه‌ی بین‌الملل دانسته می‌شود؛ توافقی که در آن، طرفین با قبول تعهداتی، امتیازاتی را کسب کرده‌اند.
 
نگارنده معتقد است که توافق ژنو، نه فتح‌الفتوح بوده و نه جام زهر، بلکه واجد داده‌ها و ستانده‌هایی است که البته کفه‌ی ستانده‌های آن به سمت 1+5 سنگینی می‌کند. به تعبیر دیگر، توازن در تعهدات مشاهده نمی‌شود. اینکه طرفین در توافق مشترک، چه تعهداتی را متقبل شده‌اند، امری است که در فرصتی بهتر به آن پرداخته شده است، اما اجمالاً باید بدانیم که با توجه به حجم، سطح و گستره‌ی تعهدات ایران در برنامه‌ی اقدام مشترک و کسب امتیازات متنی نامتوازن با آن‌ها و همچنین بررسی شواهد موجود در ارتباط با برنامه‌ریزی‌های جبهه‌ی مقابل در برابر کشورمان، پیش‌بینی این موضوع که در گفت‌وگوهای آتی برای برداشتن گام‌های بعدی و تغییر شرایط داخلی و خارجی، موضوعاتی مانند تهاجم به وضعیت حقوق بشر در ایران، محکوم کردن حمایت ایران از سنگرهای مقاومت (سوریه، عراق و لبنان) و... در دستور کار غرب و مشخصاً آمریکا قرار گیرد، دور از ذهن نخواهد بود.
 
در همین رابطه، سوزان رایس، مشاور امنیت ملی آمریکا ، روز چهارشنبه 13 آذر، اعلام کرده است که پرونده‌ی بعدی که آمریکا قصد دارد به بهانه‌ی آن ایران را تحریم کند پرونده‌ی حقوق بشر است. همچنین سایت بی‌بی‌سی فارسی در مقاله‌ای به قلم شیرین عبادی و پیام اخوان (4 آذر 1392) آورده است: «باید از مذاکرات ژنو به عنوان مسئله‌ای با دو نیمه‌ی مکمل سخن گفت: مذاکره بر سر تأسیسات هسته‌ای به عنوان یک نیمه از داستان و مذاکره بر سر حقوق بشر به عنوان نیمه‌ی دیگر. برای دستیابی به راه‌حلی کامل، پرداختن به هر دو این بخش‌ها ضروری است.»
 
از سوی دیگر، شواهدی مانند حضور هیئت پارلمان اروپا در ایران و اهدای جایزه‌ی ساخاروف به نسرین ستوده و جعفر پناهی در آذر 1392، شدت یافتن تبلیغات منفی رسانه‌های خارج از ایران در ارتباط با وضعیت حقوق زندانیان سیاسی و امنیتی، حصر آقایان موسوی و کروبی، تفسیر منشور حقوق شهروندی، زنان و کودکان و اقلیت‌ها و... نشان از تدارکی هدفمند برای تکیه بر موضوع حقوق بشر دارد.
 
با تکیه بر منطق فوق، فرمایشات رهبر انقلاب از یک سو، راهنمایی برای دولت و تیم مذاکره‌کننده‌ی جمهوری اسلامی در مسیر پیش رو و از سوی دیگر، پیامی برای غرب خواهد بود. همچنین این اقدام می‌تواند زمین بازی را تغییر داده و تاکتیک جبهه‌ی مقابل را بی‌اثر کند. به نظر می‌رسد در شرایط موجود، توجه به این موضوع و هوشمندی مقامات کشورمان و البته رسانه‌های داخلی در مواجهه با این موضوع، موضوعی است که نباید مورد غفلت واقع و به فراموشی سپرده شود. (*)رهبر معظم انقلاب در بخشی از فرمایشات خود در دیدار با مردم قم، با اشاره به سابقه‌ی دولت آمریکا و برخی دیگر از کشورهای غربی در دشمنی با ملت ایران، از جمله دفاع و حمایت از دولت عراق در حمله به جمهوری اسلامی، با تأکید بر موضوعات مورد علاقه‌ی آنان برای اِعمال فشار بر کشورمان، حقوق بشر را از آن جمله موضوعاتی دانستند که «شخصیت‌هاى سیاسى‌شان، مطبوعاتشان و محافل سیاسى‌شان» با آن «کینه‌هاى قدیمى خودشان»، دشمنی خود را با آن نشان داده‌اند.
 
ایشان در ادامه، با اشاره به وضعیت کشور آمریکا در موضوع حقوق بشر فرمودند: «بنده عرض می‌کنم هر کس دیگرى [هم] ‌درباره‌ى حقوق بشر حرف بزند، آمریکایى‌ها حق ندارند درباره‌ى حقوق بشر حرف بزنند؛ [چون‌]دولت آمریکا بزرگ‌ترین نقض‌کننده‌ى حقوق بشر در دنیا است؛ نه [فقط] دیروز، [بلکه] همین امروز، همین حالا. این‌ها کسانى هستند که رژیم غاصب صهیونیستى به پشتوانه‌ى این‌ها و پشت‌گرمى این‌هاست که دارد این همه شرارت در این منطقه می‌کند.»(1)
 
رهبر انقلاب همچنین قبل از این نیز در دیدار با فرماندهان بسیج، با برشمردن صفات استکبار، نظیر خودبرتربینی، حق‌ناپذیری، فریبگری و فریبکاری منافقانه، جنگ‌افروزی، اختلاف‌افکنی و درافتادن با حکومت‌های مستقل، مجاز شمردن جنایت علیه بشریت و درافتادن با ملت آمریکا در زمان اقتضای منافع گروه‌های خاص، به ذکر جنایات این کشور در نقض حقوق بشر علیه ملت‌ها و دولت‌های مستقل پرداختند؛(2) مواردی مستند که البته برخی از آن‌ها از نگاه رسانه‌ها مغفول ماند و مورد پیگیری واقع نشد.
 
بنا بر نظر ایشان، «ما مدعى نظام ایالات متحده‌ى آمریکا و بسیارى از دولت‌هاى غربى هستیم، به ‌خاطر نقض حقوق بشرى که آن‌ها انجام می‌دهند. ما مدعى هستیم. ما از آن‌ها سؤال می‌کنیم. ما گریبان آن‌ها را می‌گیریم در پیشگاه دادگاه افکار عمومی دنیا و آن‌ها جوابى ندارند.»(3)
 
حال سؤال اصلی اینجاست که بنا بر چه عللی، رهبر انقلاب در چند مورد پیاپی، وضعیت حقوق بشر در غرب و مشخصاً آمریکا را به چالش می‌کشند؟ با نگاهی اجمالی به فرمایشات ایشان در چند ماه اخیر و بررسی وضعیت داخلی کشورمان، منطقه و نظام بین‌الملل، می‌توان دلایل زیر را برای پاسخ به سؤال فوق برشمرد:
 
الف) دفاع از منافع مظلوم در راستای اصول سیاست خارجی اسلام
 
اصل 152 قانون اساسی «دفاع‏ از حقوق‏ همه‏‌ی مسلمانان‏ و عدم‏ تعهد در برابر قدرت‌های‏ سلطه‌گر و روابط صلح‏‌آمیز متقابل‏ با دول‏ غیرمحارب‏» را یکی از پایه‌های نظام جمهوری اسلامی دانسته و همچنین بند 16 اصل سوم همین میثاق ملی، «تنظیم‏ سیاست‏ خارجی‏ کشور بر اساس‏ معیارهای‏ اسلام‏، تعهد برادرانه‏ نسبت‏ به‏ همه‌ی‏ مسلمانان‏ و حمایت‏ بی‌دریغ از مستضعفان‏ جهان» را یکی از وظایف آن می‌داند.
 
از سوی دیگر، تعالیم اسلام، که از آن به عنوان پشتوانه‌ی تئوریک نظام اسلامی ایران نام برده می‌شود، مبارزه با ظلم و دفاع از حقوق ستمدیدگان را سفارش کرده است. در همین حال، رهبر معظم انقلاب و قبل از ایشان، بنیان‌گذار انقلاب اسلامی ایران، در مراحل مختلف و شرایط متفاوت، از وضعیت حساس انقلابی تا دوران سخت جنگ و از خیزش دوباره‌ی کشور در پایان دهه‌ی شصت تا سال‌های اخیر، دفاع از حقوق مظلومان و ستمدیدگان سراسر جهان و مخصوصاً امت اسلامی را وظیفه‌ای اساسی و سیاستی غیرقابل‌اغماض و مصلحت‌ناپذیر انقلاب دانسته و بر آن تأکید کرده‌اند.
 
با این توصیف، حمایت مقام معظم رهبری از حقوق شیعیان، مسلمانان و در مرتبه‌ای بالاتر، همه‌ی جهان در برابر زیاده‌خواهی جهان استکبار و مخصوصاً ایالات متحده‌ی آمریکا، تحت همین نگاه قابل تحلیل و بررسی خواهد بود. دفاع از مردم فلسطین، افغانستان، پاکستان، عراق و سایر کشورهای آسیایی، آفریقایی و حتی مردم آمریکا، دفاع و حمایت از عدالت است؛ دفاع از مظلوم در برابر ظالم که شرط مسلمانی است.
 
با نگاهی به منش و روش مقام معظم رهبری در مواجهه با غرب دو ویژگی به چشم می‌خورد: منطق و تهاجم. عنصر منطق در این رویکرد، مبانی نظری، علمی و عقلی تمدن اسلامی در وجه ایجابی و نقد مستدل تمدن غرب در وجه سلبی را شرح و بسط داده و عنصر تهاجم، رویکرد استقامتی در برابر تمدن غرب و به چالش کشیدن رفتارهای استکباری منبعث از آن مبانی توسط مقامات غربی را شکل می‌دهد.
 
ب) ضربه به منافع تمدنی غرب نظیر حقوق بشر از طریق تهاجم به مبانی نظری
 
مواجهه‌ی جبهه‌ی غرب و حملات گسترده‌ی رسانه‌ای این جبهه علیه جمهوری اسلامی طی سه دهه‌ی گذشته، با رویکردهای متنوعی از سوی مقامات کشورمان مواجه شده است. این رویکردها شامل طیف گسترده‌ای از انفعال تا تهاجم غیرمعقول را شامل می‌شود.
 
نگاهی به منش و روش مقام معظم رهبری در مواجهه با غرب و تحلیل بیانات ایشان نشان می‌دهد که در این طیف گسترده، ایشان در بخشی قرار می‌گیرند که در آن، دو ویژگی به چشم می‌خورد: منطق و تهاجم. عنصر منطق در این رویکرد، مبانی نظری، علمی و عقلی تمدن اسلامی در وجه ایجابی و نقد مستدل تمدن غرب در وجه سلبی را شرح و بسط داده و عنصر تهاجم، رویکرد استقامتی در برابر تمدن غرب و به چالش کشیدن رفتارهای استکباری منبعث از آن مبانی توسط مقامات غربی را شکل می‌دهد.
به این ترتیب، ایشان در دیدار با مردم قم و قبل از آن در مقاطع مختلف، با این رویکرد، با موضوع حقوق بشر مواجه شده و حقایقی را در این رابطه بیان کرده‌اند.
 
ج) احتمال اهمیت یافتن موضوع حقوق بشر در ادامه‌ی مذاکرات هسته‌ای و اِعمال فشار بر ایران برای اعطای امتیازات فراهسته‌ای از سوی قدرت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای
 
توجه به مسیر حرکت غرب در برابر ایران و بررسی راهبردهای مختلف اتخاذشده از ناحیه‌ی آن‌ها، نشان از وجود نوعی استراتژی چندلایه دارد که در آن، بهانه‌های حقوق بشری، محدود کردن دستیابی به فناوری هسته‌ای، اِعمال تحریم‌های گسترده، تهدید نظامی، مشغول کردن ظرفیت ایران در سایر جبهه‌های منطقه‌ای نظیر فرقه‌گرایی و... بخشی از برنامه‌ها هستند.
 
 
توجه به مسیر حرکت غرب در برابر ایران و بررسی راهبردهای مختلف اتخاذشده از ناحیه‌ی آن‌ها، نشان از وجود نوعی استراتژی چندلایه دارد که در آن، بهانه‌های حقوق بشری، محدود کردن دستیابی به فناوری هسته‌ای، اِعمال تحریم‌های گسترده، تهدید نظامی، مشغول کردن ظرفیت ایران در سایر جبهه‌های منطقه‌ای نظیر فرقه‌گرایی و... بخشی از برنامه‌ها هستند.
 
توافق موقت بر سر حل‌وفصل موضوع هسته‌ای با عنوان «برنامه‌ی اقدام مشترک» بین ایران و 1+5 در ژنو، ذیل گام اول و تلاش برای دستیابی به توافق نهایی در میان‌مدت، از مهم‌ترین وقایع 2013 در عرصه‌ی بین‌الملل دانسته می‌شود؛ توافقی که در آن، طرفین با قبول تعهداتی، امتیازاتی را کسب کرده‌اند.
 
نگارنده معتقد است که توافق ژنو، نه فتح‌الفتوح بوده و نه جام زهر، بلکه واجد داده‌ها و ستانده‌هایی است که البته کفه‌ی ستانده‌های آن به سمت 1+5 سنگینی می‌کند. به تعبیر دیگر، توازن در تعهدات مشاهده نمی‌شود. اینکه طرفین در توافق مشترک، چه تعهداتی را متقبل شده‌اند، امری است که در فرصتی بهتر به آن پرداخته شده است، اما اجمالاً باید بدانیم که با توجه به حجم، سطح و گستره‌ی تعهدات ایران در برنامه‌ی اقدام مشترک و کسب امتیازات متنی نامتوازن با آن‌ها و همچنین بررسی شواهد موجود در ارتباط با برنامه‌ریزی‌های جبهه‌ی مقابل در برابر کشورمان، پیش‌بینی این موضوع که در گفت‌وگوهای آتی برای برداشتن گام‌های بعدی و تغییر شرایط داخلی و خارجی، موضوعاتی مانند تهاجم به وضعیت حقوق بشر در ایران، محکوم کردن حمایت ایران از سنگرهای مقاومت (سوریه، عراق و لبنان) و... در دستور کار غرب و مشخصاً آمریکا قرار گیرد، دور از ذهن نخواهد بود.
 
در همین رابطه، سوزان رایس، مشاور امنیت ملی آمریکا ، روز چهارشنبه 13 آذر، اعلام کرده است که پرونده‌ی بعدی که آمریکا قصد دارد به بهانه‌ی آن ایران را تحریم کند پرونده‌ی حقوق بشر است. همچنین سایت بی‌بی‌سی فارسی در مقاله‌ای به قلم شیرین عبادی و پیام اخوان (4 آذر 1392) آورده است: «باید از مذاکرات ژنو به عنوان مسئله‌ای با دو نیمه‌ی مکمل سخن گفت: مذاکره بر سر تأسیسات هسته‌ای به عنوان یک نیمه از داستان و مذاکره بر سر حقوق بشر به عنوان نیمه‌ی دیگر. برای دستیابی به راه‌حلی کامل، پرداختن به هر دو این بخش‌ها ضروری است.»
 
از سوی دیگر، شواهدی مانند حضور هیئت پارلمان اروپا در ایران و اهدای جایزه‌ی ساخاروف به نسرین ستوده و جعفر پناهی در آذر 1392، شدت یافتن تبلیغات منفی رسانه‌های خارج از ایران در ارتباط با وضعیت حقوق زندانیان سیاسی و امنیتی، حصر آقایان موسوی و کروبی، تفسیر منشور حقوق شهروندی، زنان و کودکان و اقلیت‌ها و... نشان از تدارکی هدفمند برای تکیه بر موضوع حقوق بشر دارد.
 
با تکیه بر منطق فوق، فرمایشات رهبر انقلاب از یک سو، راهنمایی برای دولت و تیم مذاکره‌کننده‌ی جمهوری اسلامی در مسیر پیش رو و از سوی دیگر، پیامی برای غرب خواهد بود. همچنین این اقدام می‌تواند زمین بازی را تغییر داده و تاکتیک جبهه‌ی مقابل را بی‌اثر کند. به نظر می‌رسد در شرایط موجود، توجه به این موضوع و هوشمندی مقامات کشورمان و البته رسانه‌های داخلی در مواجهه با این موضوع، موضوعی است که نباید مورد غفلت واقع و به فراموشی سپرده شود. (*)
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار