به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات
باشگاه خبرنگاران؛ کی باور میکرد که عید به این زودی میاد؟ اصلا کی فکرش رو میکرد که امسال عید رو ببینیم؟ من که به شخصه اصلا به این چیزا فکر نمیکردم اما یک دفعه پلکی زدیم و عید شد.
عیدی که نه تنها خونه و زندگی رو بلکه رفتار و کردارم رو به یک باره عوض کرد،امروز عیده، عیده باورهای کهنه و پوسیده ما که راس ساعت 20 و 20 دقیقه و 20 ثانیه به قول بعضی از آدمای خوش مشرب روزگار پوست میندازن و نوتر و صیقل خوردهتر از همیشه خودشون رو نشون میدن. امسال عید اما حال و هوایی دیگهای داره، میپرسی چرا؟ خوب معلومه دیگه مگه هر روز تو مثل دیروزته، حتما میگن نه خوب اون فرق میکنه اما باید بگم که هیچ فرقی نمیکنه؟ همه نوها یه روز کهنه میشن و جاشون یه نویه دیگه میاد، امروزم از اون نوهاست.
از اون نوهایی که مثل لباسای نوی تازه خریده شده من و شما قراره که کثیف نشن اما با یه کوچه رفتن کثیف میشن و از چشم میافتن، امروز کجا و دیروز کجا.
حالا بلند شو، بلند شو که بریم سفره رو بچینیم البته یادت باشه که قبلش حتما لباسای نوی خودت رو بپوشی،من که نمیتونم از پوشیدن لباس نو اونم دم سال تحویل بگذرم، تو چی؟
انتهای پیام/ رس