کتاب "دختر شینا" به قلم "بهناز ضراب زاده" را که به روایت خاطره نگارش در فصل گوجه سبز و در میان گریه‌ها و خنده‌ها بر روی حافظه ام.پی.تری ثبت شده در بهار امسال به خانه‌تان بیاورید.

به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات باشگاه خبرنگاران، کتاب "دختر شینا" که در سال 1390 در 2500 نسخه پای در رکاب اسب تاخته بر بازار کتاب گذاشت، با بر دوش کشیدن بار سنگین نشسته بر روی شانه‌های نحیف و ضعیف "قدم خیر محمدی کنعان" همسر سردار شهید "حاج ابراهیم ستار ابراهیمی هژیر" آنچنان سوره مهر را در ذهن مخاطبش تلاوت کرد که خنده‌ها و گریه‌ها با ماه رمضان پیوند خوردند.

گفتنی است، این کتاب که در بخشی از خود شناسنامه شهید و هسمرش را در سطوری سراسر خاطر ذکر کرده از بیماری پدر قدم خیر در قالب سطوری با این مضمون که "پدرم مریض بود می‌گفتند به بیماری خیلی سختی مبتلا شده است من که به دنیا آمدم، حالش خوب خوب شد." آغاز شده و سپس به نحوه و فلسفه نامگذاری این بچه خوش قدم توسط عمویش می‌پردازد.

در بخشی از کتاب "دختر شینا" چنین آمده که "سرپل ذهاب آن چیزی نبود که فکر می‌کردم. بیشتر به روستایی مخروبه می‌ماند؛ با خانه‌هایی ویران مغازه‌ای نداشت یا اگر داشت اغلب کرکره‌ها پایین بودند. کرکره‌هایی که از موج انفجار باد کرده یا سوراخ شده بودند. خیابان‌ها به تلی از خاک تبدیل شده بودند. آسفالت‌ها کنده شده و توی دست اندازها سرمان محکم به سقف ماشین می‌خورد."

لازم به ذکر است که طبق آنچه در مقدمه کتاب "دختر شینا" آورده شده "قدم خیر محمدی کنعان" در روز هفدهم دی ماه سال 1388 در عین ناباوری نگارنده خاطراتش و دخترانش با نگاهی تهی به ام.پی.تری همیشه روشن ضراب زاده قدم در مسیر وصال همیشگی با همسرش در دنیای باقی گذاشت.

خاطرنشان می‌شود که در ایستگاه آخر نوزده فصلی کتاب "دختر شینا" تصاویری از زندگی پرفراز و نشیب "دختر شینا" آورده شده تا دفتر زندگی او را برای همیشه در ذهن مخاطبانش زنده نگه دارد.


انتهای پیام/ رس
 

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.