دو ماه پیش با ناپدید شدن بندر، زمزمههایی در میان مقامات سعودی پیچید که از برکناری او خبر میداد، برکناری سایه فرّاری که دیدگاههایش در مورد ایران و جنگ داخلی در سوریه به شکل آزاردهندهای با دیدگاه ایالات متحده تضاد داشت. واقعیت این است که در شرایطی که پسر عموی او، محمد بن نایف، وزیر کشور عربستان با ایالات متحده هماهنگی تام دارد، بندر همچنان شخص محوری سیاست سعودی در سوریه است. و از دیدگاه ریاض، اگر مردی که زمانی به دلیل نزدیکی به محافل قدرت جمهوریخواه «بندر بوش» نام گرفت، صدای دولت اوباما را در آورد، دیگر نمیتوان هیچ کاری کرد.
نقطه قوت بندر در همه این سالها، تحقق بخشیدن به دیدگاه ملک عبدالله در
امور سلطنت و در خاور میانه است. پادشاه میخواهد بشار اسد در سوریه سقوط
کند، نایبان ایران همچون حزبالله محدود شوند و «سر مار» که در نظر پادشاه،
ایران است، قطع شود. در حالی که بندر به این موضوعات با جزئیات رسیدگی
میکرد، این پادشاه است که مسیر و دامنه سیاست عربستان سعودی را تعیین
میکند و شاید از فرمانده اطلاعاتی خود جنگطلبتر باشد. بندر در مقایسه با
پادشاه، به قول خودش یک «پیشی» است.
ملاقات قبلی اوباما و ملک عبدالله یک کارزار سیاسی و دیپلماتیک از کار
درآمد. دیدار اول آنها در آوریل 2009 تصویر مشهور اوباما در نمای تعظیم به
پادشاه ارائه کرد و مستمسکی به دست منتقدین اوباما داد که او را بیش از حد
چاپلوس پادشاه بخوانند. دو ماه بعد، اوباما پیش از ایراد نطق مشهورش در
قاهره، در ریاض توقف داشت و در ملاقات با ملک عبدالله «آغازی تازه» در
روابط آمریکا با مسلمانان و جهان عرب وعده داد، دورانی جدید بعد از
تجاوزات نظامی بوش به افغانستان و عراق. در این ملاقات، اوباما از ملک
عبدالله خواست با اختصاص حقوق آزاد پروازی برای جتهای اسرائیلی به عنوان
اقدامی برای آغاز فرایند صلح خاورمیانه موافقت کند. عبدالله از این درخواست
ناگهانی و بیمقدمه که نشانهای از خامی و سادگی تیم اوباما بود،
رنجیدهخاطر شد و تنها یک کلمه گفت: «نه!»
تقلای دولت اوباما به برقراری رابطه با ایران به دردسرهایی در رابطه با ریاض منجر شده است. ملک عبدالله از مفاد توافقنامه موقت هستهای با تهران ناراحت است و در ملاقات جانفرسای دوم نوامبر با جان کری به گونهای رفتار کرد که کری از ناراحتی او مطلع شود. سعود الفیصل، وزیر امور خارجه عربستان در نشست خبری پس از این ملاقات گفت: «یک رابطه شایسته میان دوستان بر صداقت، صمیمیت و خلوص نیت بنا میشود» تعابیر او، دلالتهای دیپلماتیک بود بر اینکه این ملاقات یک صحنه داد و فریاد بوده است. از قرار معلوم، ملک عبدالله دو ساعت تمام گلایه کرده و کری هم مجبور بوده فقط گوش کند.
در این دور از گفتگوها، هر دو طرف یک لیست طولانی در خور توجه داشتند. ریاض در مورد پرونده هستهای ایران، بحران سوریه، اقدامات خرابکارانه ایران در بحرین و در استان نفتخیز شرق عربستان و حمایت از رژیم نظامی مصر ابراز نگرانی کرد. واشنگتن در مورد هر یک از این مسائل دیدگاه متفاوتی دارد و همچنین درخواست کرد مسائل دیگری در دستور کار گفتگوها قرار گیرد، به ویژه روند صلح فلسطین و اسرائیل و حقوق زنان در عربستان.
دولت اوباما از عربستان سعودی میخواهد همچنان در روند صلح خاورمیانه به حمایت در ضمن فشار بر رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین محمود عباس ادامه دهد. به رغم روابط سرد عربستان و اسرائیل، ابتکار سعودیها در مذاکرات صلح سال 2002، صراحتاً از یک راهحل دوجانبه پشتیبانی میکند و کاخ سفید به دنبال این است که آن اظهارات سعودیها را عملیاتی کند. در همین حال، اصلاحات سیاسی در عربستان میتواند نشان دهد که پادشاهی این کشور با مرگ حکومتهای استبدادی در سرتاسر خاورمیانه مخالف نیست، اگرچه احتمالاً این یک امید واهی است. مخالفت عربستان با رانندگی زنان بدین جا خواهد انجامید که بسیاری از آمریکاییها از روابط نزدیک کشورشان با عربستان بپرسند. فعالان زن سعودی بر آنند که برای سرپیچی از این قانون روزی را با عنوان «روز رانندگی» طراحی و اجرا نمایند.
بندر برای سیاست عربستان بسیار تعیینکننده است، چرا که پادشاه فکر میکند واشنگتن به مسائلی که برای ریاض مهم است، عمل نمیکند. عربستان سعودی به شدت از ضعف مشهود ایالات متحده نگران است، چه این ضعف از باخت در کارزار با ولادیمیر پوتین در کریمه باشد و چه از انفعال در سوریه در حالی که اسد مهار قدرت را در جنگ داخلی به دست میگیرد. اگر واشنگتن غایب باشد، عربستان سعودی برای حراست از منافعش در منطقه به مهره خود نیاز دارد.
ملک عبدالله به ایران به عنوان ریشه تمامی مشکلات در خاورمیانه نگاه میکند و به دنبال آن است که مقابل رقیب ایرانیاش بایستد، به گونهای که از قدرت شبه هژمونیک ایران در خلیج فارس بکاهد و به حمایت ایران از اسد پایان دهد. پادشاهی عربستان میتواند جدا از موضعگیری قاطع، دست به تهدید بزند. در نهایت، عربستان برای تقویت احساس امنیت خود همیشه میتواند از اسلامآباد تسلیحات هستهای جدید خریداری کند. این گزینه مستقیماً با هسته اصلی سیاست خارجی دولت اوباما یعنی منع گسترش تسلیحات هستهای تضاد دارد، اما واشنگتن به جز اظهار تأسف، کار چندانی نمیتواند انجام دهد.
عربستان سعودی همچنین میتواند با افرایش حمایت از شبهنظامیان اسلامگرا در سوریه که از شورشیان میانهرو نفوذ بیشتری دارند، واشنگتن را تحت فشار بگذارد. بندر از این مبارزان رذل با تعبیر «حرامزادههای قاتل» نام برده که از هیچ کاری فروگذاری نمیکنند. عربستان سعودی اخیراً شهروندان خود را از رفتن به سوریه منع کرده، بنابراین این «حرامزادهها» احتمالاً از جای دیگری آمدهاند. دولت اوباما به شدت نگران است که بیش از 1000 تن از این مبارزان پاسپورتهای آمریکایی و اروپایی دارند و میتوانند روزی به خانه برگردند، از شور اسلامی و تعلیم فنون جنگی فارغ شوند و تمایل پیدا کنند جهادشان را به غرب ببرند.
مطرح کردن تمامی این مباحث در یک ملاقات که چندان بیش از دو ساعت طول نکشید، دشوار است. ملک عبدالله 91 سال دارد و بیتردید این روزها از پا افتاده است، او اضافه وزن دارد و نمیتواند بدون واکر بایستد. آن چنان که از اخبار بر میآید، عادل الجبیر، سفیر عربستان در آمریکا و مترجم محبوب پادشاه نیز در این ملاقات حضور داشته، اما صرفنظر از او، اطلاع از اینکه در اتاق ملاقات چه کسی حضور داشته، جذاب خواهد بود. همکاری متقابل اوباما و برادر ناتنی 77 ساله پادشاه و ولیعهد عربستان، شاهزاده سلمان گویای نکات مهمی است. شاهزاده که در نوبت نشستن بر تخت پادشاهی است، به تازگی از سفرهای رسمی دنبالهدارش به پاکستان، ژاپن، هند، مالدیو و چین بازگشته و شایع است که قدرت و توان کمتری از ملک عبدالله دارد. البته مطابق یک فرمان سلطنتی در بیست و هفتم مارس، برادر ناتنی کوچکتر پادشاه، مکرین، به سمت معاون ولیعهد منصوب شد. سمت جدیدی که شاید برای در حاشیه قرار دادن شاهزاده سلمان وضع شده است.
با این حال، ولیعهد بودن سلمان به این معنا نیست که او پادشاه آینده عربستان است. کاخ سفید نسبت به این موضوع حساسیت دارد و در جستجوی فردی است که بیشترین اقبال پادشاهی را دارد تا روی او سرمایهگذاری کند. آن شخص هر که باشد، بندر نخواهد بود، او دیگر نه مجلسآرای میهمانی رئیس جمهور ایالات متحده خواهد بود و نه رهبر آینده کشورش. اما همچنان که امروز بندر به تماشا ایستاده، عربستان به نسل جدیدی از شاهزادگان سعودی نیاز دارد تا این کشور را در سالهای پرالتهاب پیش رو هدایت کنند.