به گزارش گروه اقتصادی باشگاه خبرنگاران به نقل از پايگاه اينترنتي نشنال، در گزارشي به قلم رابين ميلز تحت عنوان آسيا ، بازيگر مهم در بازارهاي جهاني انرژي نوشت:در چند سال گذشته به ويژه امسال ، خاورميانه ، روسيه و آمريکا سعي کرده اند تعاملات خود را با قاره آسيا افزايش دهند.
اما اشتهاي سيري ناپذير آسيا براي انرژي موجب مي شود اين قاره نگاهي به خارج داشته باشد.
صادرکنندگان انرژي در خاورميانه اغلب به دنبال بازار انرژي معتبر و به سرعت رو به رشد و تنوع بخشيدن به ائتلافهاي ديپلماتيک و امنيتي بلند مدت هستند.
شرکتهاي کويت ، عربستان سعودي و امارات عربي متحده در پالايشگاهها ، تاسيسات ذخيره و انبار و کارخانههاي پتروشيمي چين ، ويتنام ، ژاپن ، کره جنوبي و ساير نقاط سرمايه گذاري ميکنند.
هيچ توليد کننده عمده نفتي نميتواند چين را که به تازگي به عنوان بزرگترين وارد کننده انرژي در جهان گوي سبقت را از آمريکا ربوده است ، ناديده بگيرد.
روسيه قصد دارد ضمن حفظ صربستان غني از مواد معدني از فروش انرژي در آسيا بهره ببرد.
"ولاديمير پوتين" رئيس جمهوري روسيه حتي پيش از رخدادهاي کريمه همکاري با آسيا را افزايش داد ، تلاش کرد خط آهن سيبري را توسعه دهد و از طريق توافقنامههاي بلند مدت با شرکت "روسنفت"، نفت بيشتري به چين ارسال کند.
اکنون روسيه که در بحبوحه برنامههاي بروکسل و واشنگتن براي تنوع عرضه ، نگران بازارهاي خود در اروپا است ممکن است براي احداث خط لوله انتقال گاز به چين تلاش بيشتري کند.
چين نيز به نوبه خود اين فرصت را دارد که گاز را با مناسبترين قيمتي که مدتها به دنبالش بوده است تامين کند.
آمريکا هم ميخواهد چين را مهار کند و هم با اين کشور همکاري داشته باشد.
آمريکا درصدد کمک به کشورهاي دوست نيازمند انرژي از جمله هند ، پاکستان ، ژاپن و کره جنوبي است اما تحريمهاي واشنگتن بر ايران ، اين هدف را تضعيف ميکند.
شرکتهاي نفت آسيا همچنان براي سرمايه گذاري در بخش انرژي نگاهي به خارج دارند.
گرچه به استثناي بخشيهايي از آسياي مرکزي و آفريقا ثابت شده که کنار زدن بازيگران اصلي بسيار دشوار است.
حتي در بخش انرژي روسيه ، شرکتهاي غربي چون "بريتيش پتروليوم" ، "شل" و "اکسون موبيل" بسيار مهمتر از شرکتهاي آسيايي هستند و از مزيت دانش و مهارتهاي جديد در حوزه نفت و گاز شل و ميدان هاي نفتي فلات قاره حوزه قطب برخوردارند.
شرکتهاي ژاپني از دير باز از شرکاي مورد اعتماد در ابوظبي بوده اما شرکتهاي کره جنوبي به تازگي نفوذ بيشتري پيدا کرده اند.
به استثناي عراق که شرکت هاي چيني ، روسي و پتروناس مالزي نقش قدرتمندي دارند ، شرکتهاي اروپايي و آمريکايي به عنوان شرکايي براي شرکتهاي ملي نفت حکمراني مي کنند.
حتي در ايران ، شرکتهاي چيني از محبوبيت زيادي برخوردار نيستند و هند به سختي در عراق ايفاي نقش مي کند.
در عوض ، روند توسعه قابل ملاحظه اي که حتي پنج سال پيش به سختي قابل پيش بيني بود ، شرکتهاي نفت آسيا به آمريکاي شمالي به عنوان مقصد سرمايه گذاري روي آورده اند.
آنها به نفت شني کانادا تمايل دارند و حتي ميخواهند در عرضه نفت و گاز شل اين قاره مشارکت و صادرات گاز طبيعي مايع خود را در آينده جذب کنند.
با وجود برخي محدوديتهاي غير منطقي کانادا و آمريکا بر سرمايه گذاري خارجي و صادرات انرژي ، دست نامرئي اقتصاد بازار نتايجي بهتر از نظارت دولت بر اقتصاد و منابع راهبردي دارد.
با همه اينها ، خاورميانه گرچه نگاهي به شرق دارد ، همچنان محور انرژي در جهان است.
و با وجود برخي تعاملات در آسيا ، آمريکا همچنان محکمترين جاي پا را در اين منطقه دارد.
انتهای پیام/