چارلی چاپلین از هر نگاه و با هر تعبیر بزرگترین هنرمند تاریخ سینماست. از دوران سینمای صامت (خاموش)، که این کودک هنوز دهان به صحبت باز نکرده بود تا امروز نسل‌های پیاپی با شور و شوق به تماشای فیلم‌های او نشسته‌اند.

به گزارش سرويس بين‌ الملل باشگاه خبرنگاران به نقل از دویچه وله؛برنارد شاو، نمایشنامه‌نویس شهیر ایرلندی چارلی چاپین را را "تنها نابغه عالم سینما" خوانده بود. از چاپلین به عنوان بزرگترین کمدین تمام دوران‌ها نام برده می‌شود که با هر فیلم او سالن سینما از فریاد خنده و هیجان سرشار می‌شود. اما او تنها این نیست.
چاپلین استاد زبردست عاطفه است که قلب را به لرزه در می‌آورد و احساسات تماشاگر را از حسرت و اندوه به شادی و شعف هدایت می‌کند.
در کامل‌ترین "کمدی"های او مانند "پسربچه"، "روشنایی‌های شهر"، "جویندگان طلا"، "دیکتاتور بزرگ" و "لایم لایت" تماشاگر در لحظاتی بی‌اختیار اشک می‌ریزد.
چارلی چاپلین زمانی به سینما روی آورد که خلق خنده و شادی پایه اول هر فیلمی بود و کمدی ژانر اصلی سینما به شمار می‌رفت.
در دهه‌های ۱۹۱۰ و ۱۹۲۰ میلادی بیشتر فیلم‌ها خنده‌دار بودند یا تلاش می‌کردند خنده‌دار باشند. از میان ده‌ها و صدها کمدینی که در دو دهه اول قرن بیستم به سینما آمدند، از عده بیشماری تنها نامی در کتاب‌های تاریخ سینما باقی مانده است، و تنها عده انگشت‌شماری تا روزگار ما پیش آمده‌اند: باستر کیتون، هری لنگدن، هارولد لوید، لورل و هاردی و چند نفر دیگر. 


ویژگی‌های چاپلین
اما هر سینمادوست منصفی به سادگی اعتراف می‌کند: چارلی چیز دیگری است! فیلم‌های چاپلین دستکم ۴ مزیت برجسته دارند که هنر او را به اوج می‌رساند:
نخست آنکه شوخی‌های چاپلین بکر و تازه است. او با خلق شخصیت مرد بی‌نوا و آسمان‌جلی به نام چارلی محبوب‌ترین تیپ کمدی سینما را در طول سه دهه آفرید که در این دنیا هر آدمی با هر سن و سال و رنگ و پوست و نژاد و ملیت و موقعیت اجتماعی او را دوست دارد.
با این که خود "تیپ" یکسان است، اما کارها و حرکات او فیلم به فیلم متنوع‌تر و کامل‌تر و زیباتر می‌شود، تا وقتی که چاپلین به اقتضای بالا رفتن سن، او را کنار می‌گذارد.
دوم آنکه سینمای چاپلین پرمایه است. چاپلین در نزدیک نیم قرن فعالیت فیلمسازی هرگز کمدی برای کمدی یا خنده برای خنده تولید نکرد.
در پس تمام کارهای او منش انسانی و پیام اجتماعی نهفته است. درونمایه‌ی تمام کارهای او با فضیلت‌های اخلاقی عجین شده است: مهربانی، همبستگی با محرومان، یاری به ضعیفان، امید به پیروزی خیر بر شر. نکته مهم و ظریف این است که او هرگز شعار نمی‌دهد، بلکه پیام را به شکلی ظریف و نامحسوس در زیربافت اثر پنهان می‌کند.
نکته‌ی سوم این است که سینمای چاپلین به هنر درام آمیخته است. در کمدی‌های "کلاسیک" حرکت‌ها و شوخی‌های خنده‌دار اصل است، زمینه‌یا منطق دراماتیک داستان اهمیت زیادی ندارد. فیلم معمولا پیوندی ناهماهنگ از یک رشته شوخی‌های پراکنده است.
در کار چاپلین شوخی به تنهایی اهمیت خاصی ندارد، پیوند آنها در ترکیبی منسجم و هماهنگ در یک بافت دقیق دراماتیک است که به آنها معنی می‌دهد. در کار او مانند کار بهترین هنرمندان، شخصیت‌پردازی و فضاسازی در بالاترین سطح هنری دیده می‌شود. از این نظر شاید تنها باستر کیتون می‌تواند رقیبی برای او به شمار آید.
و آخر این که چاپلین یک سینماگر بزرگ است. چاپلین رسانه سینما را به درستی می‌شناخت و در راه تکامل زبان فیلم گام‌های بلندی برداشت. مهمترین آثار او مانند "عصر جدید"، "روشنایی‌های شهر"، سیرک، "جویندگان طلا"، "دیکتاتور بزرگ" و "لایم لایت" آکنده از ظرافت‌های سینمایی هستند.


این فیلم‌ها از نظر مهارت در پیشبرد داستان، تعادل در تقسیم فصل‌ها و هماهنگی درونی اجزای قصه، تنظیم میزانسن، زیبایی بصری، ترکیب رنگ و نور و آمیزش تصویر و صدا در بالاترین جایگاه هنر سینما قرار می‌گیرند.
روز شانزدهم آوریل ۲۰۱۴ مصادف است با یکصدوبیست‌وپنجمین سالگرد تولد چاپلین، هنرمندی که کمتر فیلم‌دوستی با نام و چهره‌ی او ناآشناست.

انتهای پیام/ 

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار