خیلیها این آمار شگفت انگیز را که در چند سال گذشته بی سابقه بوده، علامتی از ورود سینمای ایران به روزهای خوب آن میدانند اما عدهای دیگر اعتقادشان بر این است که چنین وضعیتی به خاطر اکران چند فیلم جذاب و پر مخاطب به طور همزمان بوده و نمیشود روی این فروشها حسابی دائمی باز کرد.
گذشته از این قضیه که آیا این وضعیت خوب ادامه خواهد یافت یا نه، به هر حال این نکته که اکران چند فیلم جذاب باعث بدست آمدن چنین آمار فروش بالایی شده، تردید ناپذیر است و با همین حساب میشود نتیجه قطعی گرفت که اصلی ترین مشکل سینمای ما وجود فیلمهای بی رمق و ضعیف در جدول اکران است، نه کمبود سالن و هزینههای تولید و...
و نکتهی قابل اشارهی دیگر این است که اکثر فیلمهای پرفروش اکران شده در این فصل با نام کارگردانهایشان برای مخاطب شناخته شده بودهاند و همین علامتی روشن است که به عبور ما از دورهی ستاره محوریهای ساده لوحانه دلالت میکند؛ یعنی دورهای که چند کمدین لوده و سطح پایین، فیلم فارسی را در عصر جدید دوباره زنده کرده بودند و حضور ناموجه آنها بر بسیاری از فرهیختگان هنر هفتم ایرانی سایه انداخته بود.
اساسا دیدن فیلم با نام کارگردان، حرکتی نخبه گراتر است و این برای سینمای ایران علامت خوبی است.
راستی! فیلم کمال تبریزی در آمار فروش از فیلم مسعود ده نمکی سبقت گرفت و این در حالی است که معراجیها هم کم نفروخته .
چنین چیزی نشان میدهد که پر فروش شدن فیلمهای ده نمکی صرفا یک اتفاق نبوده و میشود برای کسب چنین آمارهایی در گیشهی ایران برنامه ریزی و تلاش کرد.
امسال چند فیلم دیگر هم داریم که احتمال پر فروش شدن آنها میرود و تمام اینها سر جمع یعنی در سال 93 کار گیشههای ما کمی بهتر خواهد بود.