به گزارش
گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران؛ پس از پیروزی حزب ملیگرای بهاراتیا جاناتا در انتخابات هند و روی کار آمدن نارندرا مودی به عنوان نخست وزیر این کشور، بحث آینده روابط کابل-دهلی در آستانه خروج نظامیان آمریکایی و ناتو از مسائل مهم افغانستان است.
در دورانی که «مانموهان سینگ» سکان هدایت دولت هند را در دست داشت، افغانستان از کمکهای سخاوتمندانه دهلی برخوردار بود. اما با شکست حزب کنگره در انتخابات هند و پیروزی اپوزیسیون آن، آیا افغانستان در سیاست خارجی هند باز هم همان جایگاه سابق را خواهد داشت؟ دیدگاه نارندرا مودی درباره افغانستان و جایگاه آن در سیاست خارجی هند چیست؟
هند و افغانستان هیچ مرز مشترکی ندارند اما با این وجود، دهلی به دلیل موقعیت ژئوپلتیک افغانستان همواره نگاه ویژهای به این کشور دارد که مهمترین دلیل آن همجواری افغانستان و مرزهای طولانی آن با پاکستان است.
رقابت هند و پاکستان که تاریخچه آن به زمان جدایی پاکستان از هند باز میگردد، در عرصههای مختلفی نمود داشته که یکی از این میدانها، افغانستان است.
در تحولات چند دهه اخیر افغانستان و به خصوص در افغانستان پسا طالبان، دهلینو و اسلامآباد تلاش کردهاند تا بیش از دیگری اثرگذاری داشته باشند.
دهلینو رشد افراطگرایان وابسته به ارتش پاکستان را چه در جوار مرزهای خود و چه در افغانستان، تهدیدی علیه منافع ملی خود میداند.
هندیها معتقدند ژنرالهای پاکستانی قصد دارند حکومتی تابع و دست نشانده در افغانستان داشته باشند که این خلاف منافع هند است.
دهلینو یک بار طعم شکست سیاسی از پاکستان را در میدان افغانستان چشیده و آن سقوط حکومت مجاهدین تحت حمایت هند توسط رژیم طالبان بود.
دهلینو طالبان را ابزاری برای بسط سلطه اسلامآباد در افغانستان قلمداد میکرد و هنوز این دیدگاه وجود دارد.
اما پس از سال 2001 فرصت تازهای در اختیار هند قرار گرفت و در حقیقت نقش این کشور در تحولات افغانستان احیا شد.
هند در افغانستان پساطالبان راهی که دهلینو پس از سال 2001 در افغانستان انتخاب کرد، بازسازی زیرساختها، توسعه نیروی انسانی و کمک به رشد دموکراسی بود.
مسیری که دل دولت و مردم افغانستان را تسخیر کرده است؛ نظرسنجی گالوپ در سال 2010 نشان داد که هند محبوبترین کشور در بین افغانها است.
کمک بیش از 2 میلیارد دلاری دهلی به کابل در طول 13 سال گذشته، نام این کشور را در ردیف یکی از کمککنندههای بزرگ افغانستان ثبت کرد.
برقرسانی، جادهسازی، خدمات حملونقل، احداث ساختمان پارلمان، آموزش نیروی انسانی و ارتش بخشی از این کمکها هستند اما آخرین کمکی که دولت سینگ توافق کرد و از دید افغانها بسیار مهم تلقی میگردد، کمک تسلیحاتی به ارتش افغانستان است که جنگافزارهای سنگین نیز شامل آن است.
هند هرچند در افغانستان نیروی نظامی ندارد اما حضور دیپلماتیک این کشور بسیار گسترده است و علاوه بر سفارت آن کشور در کابل، کنسولگریهای آن در شهرهای مهم «مزارشریف»، «هرات»، «جلالآباد» و «قندهار» دایر میباشد و این حضور گسترده هندیها در افغانستان، همواره سبب اعتراض پاکستان است.
روابط نزدیک و گرم کابل-دهلینو، سرانجام منجر به امضای پیمان استراتژیک بین 2 کشور شد.
هند اولین کشوری بود که به سادگی این پیمان را امضا و پارلمان افغانستان نیز بدون هیچ چالشی آن را تصویب کرد.
اکنون با نزدیک شدن به موعد خروج نظامیان آمریکایی از افغانستان، سرمایهگذاری عظیم هند و موقعیت برتر آن در افغانستان، در معرض خطر قرار دارد زیرا طالبان همچنان چالش عمدهای برای امنیت افغانستان و سرمایهگذاریهای انجام شده تلقی میشوند.
اهمیت و جایگاه افغانستان برای دولت جدید هند به طور قطع میتوان گفت اهمیت افغانستان برای حزب تازه روی کار آمده و شخص مودی نه تنها کمتر از دولت قبلی بلکه بیشتر از آن خواهد بود. مودی باید در گام نخست از سرمایهگذاریهای میلیاردی هند و موقعیت ممتازی که دولت سینگ در افغانستان کسب کرده، حراست کند.
افغانستان که از آن به عنوان میدان جنگ نیابتی هند و پاکستان یاد میشود، نه تنها از تسلط کامل پاکستان خارج شده بلکه موقعیت هند در آن ممتاز است.
به رغم تلاشهای گسترده پاکستان، اسلامآباد هنوز نتوانسته با کابل پیمان استراتژیک امضا کند اما دهلینو وارد مراحل اجرایی پیمان استراتژیک شده است.
یکی از نگرانیهای عمده هند، جنگجویان ضد هندی مانند «لشکر طیبه» و «جیش محمد» هستند.
هندیها معتقدند که در زمان طالبان مراکز آموزشی این جنگجویان در افغانستان قرار داشته و به دلیل پیوند فکری این گروهها با طالبان، هر گونه قدرت یابی طالبان تهدیدی علیه امنیت ملی هند است.
از این رو جان گرفتن دوباره طالبان در افغانستان، نه تنها میتواند به مفهوم ناآرامی بیشتر «جامو» و «کشمیر» باشد بلکه عملیاتهای تروریستی مانند حادثه 2008 بمبئ را میتواند در پی داشته باشد.
سیاستهای اقتصادی مودی و شعارهای اقتصاد محور حزب وی، یکی از دلایل پیروزی در انتخابات بود.
هر چند افغانستان کنونی نمیتواند منافع چشمگیری برای اقتصاد هند داشته باشد اما در هر صورت نمیتوان از این بازار مصرفی و به خصوص معادن سرشار و دست نخورده آن صرفنظر کرد.
کنسرسیوم هندی موسوم به «SAIL» موفق به اخذ امتیاز استخراج معدن آهن با ظرفیت 1.8 میلیون تن شده که میتواند بزرگترین سرمایهگذاری خارجی در افغانستان تلقی شود.
هند همچنین متعهد شده که بین 100 تا 500 میلیون دلار در بندر «چابهار» سرمایهگذاری کند تا این بندر جهت صادرات و واردات افغانستان آماده گردد.
این کشور قصد دارد تا از طریق چابهار و افغانستان دسترسی خود به کشورهای آسیای مرکزی را مساعد سازد بنابراین از لحاظ اقتصادی نیز افغانستان میتواند برای دولت جدید هند جالب توجه باشد.
جان تازه هند با روی کار آمدن عبدالله نقشه راهی که 2 نخست وزیر سابق هند در طول 13 سال گذشته در زمینه سیاست خارجی این کشور با افغانستان ترسیم کردهاند، نه بر اساس منافع حزبی بلکه بر مبنای منافع ملی این کشور بوده و نارندرا مودی نخست وزیر جدید نیز همان راه را خواهد پیمود.
پیمان استراتژیک که بین 2 کشور امضا شده محوری برای تعاملات پایدار بین افغانستان و هند خواهد بود.
با توجه به خروج نظامیان آمریکایی از افغانستان، ضعف ارتش افغانستان در مقابله با طالبان، احساسات شخصی و حزبی مودی در قبال پاکستان و ترس دهلینو از تسلط مجدد طالبان بر افغانستان میتوان گفت احتمال نزدیکی بیشتر دهلینو به کابل وجود دارد.
هر چند جایگاه و نقش هند با توجه به حجم بالای کمکها و سرمایهگذاریها بر هر 2 کاندیدای پیشتاز انتخابات افغانستان آشکار است و هر دوی آنها تعامل با هند را در دستور کار خود دارند اما با توجه به سابقه مناسبات بین عبدالله عبدالله و دهلینو در زمان مقاومت علیه طالبان، چنانچه عبدالله بر مسند قدرت نشیند، هند جان تازهای در افغانستان خواهد گرفت.
/انتهای پیام
منبع: فارس