به گزارش سرويس بينالملل باشگاه خبرنگاران، در حال حاضر ، موضوع مداخله سوم نظامی ایالات متحده در عراق - در پی حملات و اقدامات تروریستی گروه تكفیری بعثی داعش - بیش از گذشته در رسانهها مطرح است. بر روی کاغذ، ایالات متحده در دو جنگ قبلی عراق ، به اهداف نظامی مدنظر خود رسیده است.
در سال 1991، اتحادی متشكل از34 کشور ، به رهبری ایالات متحده ، عراق را تنها در عرض شش هفته به عقب نشینی از کشور كوچك کویت مجبور كردند . در سال 2003 ، صدام حسین بعثی ، رئیس جمهور سابق عراق ، پس از بیست و چهار سال حضور دیكتاتوری در قدرت اول عراق ، بغداد را تنها در عرض سه هفته تقدیم نیروهای ائتلاف به اصطلاح حافظ صلح و دموكراسی داد ! با این حال هر دو جنگ قبلی در نهایت یك شکست سیاسی برای آمریكا و یك شكست مالی همراه با بحران اقتصادی برای مردم آمریكا بوده است ، و چالش جدید فعلی در عراق ممكن است با واکنش گسترده منطقهای ، به مراتب مرگبارتر از دو جنگ قبلی باشد .
با توجه به عمیقتر شدن اختلافات فرقهای و قومی، واكنش دولت عراق در مقابله با این تهدید تكفیری منسجم و تاثیرگذار نخواهد بود . كشور همسایه و بحرانی سوریه در حال حاضر شرایط اقتصادی ، اجتماعی و امنیتی سختی را تجربه میكند . در سطح جهانی ، خطر گروههای افراطی هرگز (تا این حد) جدی نبوده است .دولت اوباما در حال بحث بر سر گزینههای موجود برای نجات عراق (!) است (كاری كه قبلا برای مردم عراق انجام داده بودند !) .
در اولین جنگ عراق ، جنگ مشهور خلیج فارس ، دولت جورج اچ دبلیو بوش در خلیج فارس بیش از نیم میلیون سرباز و متحدان واشنگتن 200 هزار نیروی نظامی را مستقر كردند .نتیجه اینكه ، جبهه آمریكایی و متحدانش به راحتی بر ارتش عراق غلبه كردند (بماند كه نقشه تسخیر كویت توسط عراق نیز خود توطئهای برای تسلط بیشتر آمریكا بر كویت و منافع منطقه بوده است ) .
کشورهای حاشیه خلیج فارس نفتی ، به همراه ژاپن و آلمان ، میلیاردها دلار را برای كمك به هزینههای جنگ آمریكایی متعهد شده بودند .در 27 آوریل 2011 ، در کنفرانس خبری پورتسموث ، ایالت نیو همشایر ، از دونالد ترامپ - تاجر و نامزد بالقوه ریاست جمهوری از حزب جمهوری خواه - در مورد برنامه كاریاش در عراق سوال پرسیده شد! وی در پاسخ چنین گفته بود : "چیزی که من انجام خواهم داد به سازمان اوپك برمیگردد ، مقابله با کارتلهای (!) تولید کننده نفت ، از جمله بسیاری از حكومتهای پادشاهی در خاورمیانه ، که در افزایش قیمت بنزین دست داشتهاند . شما نگاهی به کویت بكنید . منظور من اینست كه ، ما کویت را به مردم آن که در حال حاضر بر کویت كنترل دارند ، تحویل دادیم . ما این كشور را به صاحبانش (!) بازگرداندیم . آنها هرگز به ما هزینهای پرداخت نكردند ."
"دونالد ترامپ" در سخنان خود به جنگ خلیج فارس در سال 1991 اشاره داشت ، هنگامی که یک اتحاد نظامی به رهبری ایالات متحده توانست صدام حسین را از کویت خارج كند (تا خود بر این كشور تسلط داشته باشد).آیا این ادعا كه كویت هزینهای را به آمریكا پرداخت نكرده است ، درست است ؟ نه هرگز اینطور نبوده است !
با رجوع به گزارش نهایی جنگ خلیج فارس (كنگره) در سال 1992 ، آمریکا با هزینههای 500،000 نیروی آمریکایی و تجهیزات همراه و همچنین هزینههایی كه نظامیان در فعالیتهای عادی ، غیر جنگی پرداخت میكنند ، مواجه بوده است . اما به جای اینكه آمریكا این هزینه مالی را به تنهایی تحمل كند ، دولت جورج اچ دبلیو بوش تعهدات مالی فراوانی را از اعضای دیگر ائتلاف در اختیار گرفت .براساس این گزارش هزینه این جنگ ، حدود 61 میلیارد دلار برآورد شده است . در سال 1990 و 1991، کشورهای ائتلاف تقریبا 54 میلیارد دلار را برای جبران هزینهها متعهد شده بودند .
11 مارس 1992 ، ایالات متحده تقریبا تمام پولی که قول داده شده بود را دریافت کرد . جدول دریافتیهای ایالات متحده به شرح ذیل میباشد :
عربستان سعودی : 16.8 میلیارد دلار ، كه 12 میلیارد نقدی و 4 میلیارد دیگر غیر نقدی پرداخت كرده است .
کویت :16.1 میلیارد تعهد ، كه 16.015 میلیارد به صورت نقدی و 43 نیلیون دلار را به صورت غیر نقدی پرداخت كرده است .
ژاپن : 10میلیارد دلار تعهد ، كه 9.4 میلیارد دلار به صورت نقدی و 571 میلیون دلار را به صورت غیر نقدی پرداخت كرده است .
آلمان : 6.6 میلیارد دلار ، كه 5.8 میلیارد دلار به صورت نقدی و 683 میلیون دلار را به صورت غیر نقدی پرداخت كرده است.
امارات متحده عربی : 3.9 میلیارد دلار به صورت نقدی و 218 میلیون دلار به صورت غیر نقدی پرداخت كرده است .
کره جنوبی : 150 میلیون دلار به صورت نقدی و 101 میلیون دلار را نیز به صورت غیر نقدی پرداخت كرده است .
مجموع پرداختی اعضای ائتلاف به آمریكا 47.3 میلیارد دلار به صورت نقدی و 5.6 میلیارد دلار نیز به صورت غیر نقدی بوده است . (مجموع پرداختیها : 52.9 میلیارد دلار)
نتیجه اینكه ادعای " دونالد ترامپ" در مورد عدم پرداخت هزینههای آزادسازی (بخوانید استعمار) كویت از سوی این كشور ، دروغی بیش نبوده است .
در اوج جنگ دوم عراق ، دولت جورج دبلیو بوش بیش از 170 هزار سرباز به عراق فرستاد ، در حالیكه کشورهای دیگر 11 هزار نیرو را در این جنگ شركت دادند .
**** تركیب نیروهای ائتلاف در جنگ عراق
1 ماه مه 2003 تا 3 اوت 2010
|
جورج بوش تكمیل شدن ماموریت آمریكا را اعلام
داشت
|
تشكیل دولت موقت عراق
|
اولین انتخابات پس از سقوط صدام حسین
|
حكم اعدام صدام حسین
|
بالاترین تعداد نیروهای آمریكایی
|
توافق آمریكا برای خروج از
عراق
|
خروج
نیروهای
ائتلافی غیر آمریكایی
|
یروهای چند ملیتی عراق
|
پایان رسمی عملیات نظامی
آمریكا در عراق
|
May 1, 2003
|
June 2004
|
Jan. 30, 2005
|
Nov. 5, 2006
|
Oct. 2007
|
Nov. 27, 2008
|
July 2009
|
Jan. 1, 2010
|
Aug. 31, 2010
|
مجموع نیروهای ائتلاف (بجز آمریكا) در عراق
|
23,000
(13%)
|
23,000
(14%)
|
25,300
(14%)
|
18,000
(11%)
|
11,668
(6%)
|
6,350
(4%)
|
500
(.4%)
|
0
|
0
|
تعداد كل نیروهای نظامی آمریكا در عراق
|
150,000
(87%)
|
138,000
(86%)
|
150,000
(86%)
|
140,000
(89%)
|
171,000
(94%)
|
148,000
(96%)
|
130,000
(99.6%)
|
110,000
(100%)
|
49,700
100%
|
مجموع نیروهای ائتلافی حاضر در جنگ عراق
|
173,000
|
161,000
|
175,300
|
158,000
|
182,668
|
154,350
|
130,500
|
110,000
|
49,700
|
دانشگاه هاروارد در گزارشی هزینه جنگ آمریکا در عراق و افغانستان را شش تریلیون دلار برآورد کرده است . این هزینه گزاف صرف پرداخت غرامت و درمان صدها هزار نظامی آمریکایی در عراق و افغانستان میشود که با مشکلات جسمی و روحی فراوان به کشورشان بازگشتهاند . هدف چنین جنگهایی سلطه بر مردمان این کشورها و دستیابی به ذخایر راهبردی از جمله نفت است . در این جنگها بیش از یک میلیون عراقی و افغان جان خود را از دست دادند و میلیونها نفر نیز بیخانمان یا دچار نقص عضو شدند . بر این اساس ، جنگهای 10 ساله آمریکا در افغانستان و عراق سرانجام به هزینهای معادل شش تریلیون دلار میرسد و این میزان برابر با 75 هزار دلار برای هر خانواده آمریکایی است !.
دولت بوش مدعی شده بود که در جنگ عراق ، هزینههای خود را از طریق منابع نفتی این کشور تامین خواهد کرد اما در عوض واشنگتن مجبور شد تا برای این دو جنگ وامی برابر دو تریلیون دلار از وام دهندگان خارجی بگیرد . جنگهای عراق و افغانستان پرهزینهترین جنگها در تاریخ آمریکا است و به طور کل هزینهای بین چهار تا شش تریلیون دلار به همراه داشته است .
اكنون این سوال مطرح است كه جنگ سوم احتمالی آمریكا در عراق چگونه خواهد بود !!
واشنگتن شور و شوق ، و یا اراده قبل را برای مداخله مستقیم در عراق فعلا از خود نشان نداده است . ارتش آمریكا هر چند قادر به عملیات جدید در عراق است ، اما بر حسب اولویتهای جهانی و دغدغههای امنیتی، و از طرفی خاطره شكست جنگهای قبلی ، چندان رغبتی به مداخله همه جانبه در عراق ندارد . با ركود اقتصادی در ایالات متحده ، منابع واشنگتن نیز محدود شده است . کمکهای مالی خارجی فراوان نیز - برخلاف ادوار گذشته و برحسب شرایط نه چندان مناسب مالی متحدان جنگ افروزش - آغاز یك حمله ائتلافی همه جانبه را كمی بعید كرده است .
موضع افکار عمومی جهان و مردم آمریكا در مورد جنگ جدید نیز كاملا مشخص است .
عراق بدون تعامل ایالات متحده با سوریه (براساس واقعیت) سرانجامی روشن نخواهد داشت ، چرا كه داعش (ISIS) ، در حال حاضر در مرزهای مشترك این دو كشور فعالیت دارد و ادامه فعالیتهای تروریستی این گروه قطعا در دستان (رویكرد) آمریكا و متحدانش قرار دارد .اگر متعصبان داعشی در عراق شکست بخورند ، آنها به راحتی میتوانند به پایگاههای خود در سوریه عقب نشینی و به سازماندهی مجدد خود ادامه دهند !! .علاوه بر این، جنگ عراق در منطقه به یك تنش و اختلاف فرقهای تبدیل شده است .
تهدید پیش روی ایالات متحده جهادگرایی وحشیانه است (بخوانید افراطگری به نام اسلام) ، هم ایدئولوژی و هم تاکتیکی ، اما برای بسیاری در عراق و در کشورهای همسایه ، اختلاف دینی و برادركشی میان شیعه و سنی قلمداد میگردد . این بار ، مداخله آمریکا و تشدید دامنه تفرقه بین فرقههای اسلامی - با استفاده از نیروهای افراطی به نام اسلام - مطرح است .
استراتژی ایالات متحده (در این رابطه) باید همه جانبه باشد.
در واشنگتن ، حملات هواپیماهای بدون سرنشین ، گزینه نظامی همیشه مطرح بوده است ، اما آنها به احتمال قوی در این جنگ حساس تغییری ایجاد نخواهند كرد ، مگر كشتن بیگناهان بیشتر !! یک دهه پس از حملات هواپیماهای بدون سرنشین در پاکستان و یمن ، تنها چندین مقام تروریستی كشته شدهاند ، اما نتوانسته است ریشه تروریست را در این كشورها از بین ببرد.
سوال اصلی این است که آیا گزینه نظامی میتواند یک راه حل پایدار را فراهم کند؟!.
در سال 2006، عراق با تهدید شورشیان سنی ، به رهبری شاخه القاعده مواجه بود ، كه در نوع خود بزرگترین تهدید برای دولت ملی تحت رهبری شیعیان در بغداد به شمار میآمد . خطرات ناشی از فروپاشی عراق آنقدر جدی بود که پس از مطرح شدن این موضوع ، سناتور جوزف بایدن با همكاری لسلی گلب ، از شورای روابط خارجی ، مقالهای در تایمز مینویسند مبنی بر اینكه ، عراق باید به سه منطقه خودمختار تقسیم شود .
بایدن و گلب مینویسند :
" فروپاشی از سالها گذشته آغاز شده است .. .
یک دهه پیش ، بوسنی با دخالت نیروهای خارجی ، و به بهانه اختلافات قومی ، چند تكه شد !. پس از تردید بسیار ، ایالات متحده با پیمان دیتون ، که این کشور یكپارچه را نگه میداشت (!) ، آن را به فدراسیونهای قومی : مسلمانان ، کروات و صرب ها با حفظ ارتش جداگانه ، ملزم ساخت . (در نهایت فروپاشی و تجزیه رقم خورد)
به مانند بوسنی ، حفظ وحدت عراق از طریق غیرمتمرکز ساختن آن ، اینكه هر گروه قومی مذهبی – اعم از کرد ، عرب سنی و شیعه عرب - فضا و اختیار كافی برای اداره امور خود داشته باشند ، مطرح گردید . کاملا روشن بود که جورج بوش یک استراتژی مشخص شده برای پیروزی در عراق نداشت . در عوض ، او امیدوار به جلوگیری از شکست و عبور از مشکل ، و انتقال آن به رئیس جمهور بعدی بود . تا زمانی که نیروهای آمریکایی در عراق بودند ، شورشیان تحت حمایت (غرب) قطعا كاری نمیتوانستند بكنند . كشتن مردم و نظامیان عراق ، غارت و تجاوز در سایه حضور نیروهای آمریكایی در عراق رویدادی روزانه بود .
در ادامه ، دولت بوش افزایش نیروهای نظامی تا سی هزار سرباز را به اتفاق آرا (ستاد مشترک) برگزید. ژنرالها و دریاسالاران با اعتماد به نفس بالای خود معتقد بودند که نیروهای نظامی آمریكایی میتوانند شورشیان را شكست دهند اما از آن میترسیدند که همتایان دیپلماتیکشان نتوانند یك فرمول سیاسی واحد برای تقسیم قدرت در میان فرقههای رقیب و اقوام کارگزار را بدست آورند ! آنها به کاخ سفید گفته بودند ، برای انهدام بسیاری از گروههای مسلح از جمله مبارزان القاعده ، شورشیان سنی ، و شبه نظامیان شیعه ، تنها به یک ماموریت موقت ، ولو چند ماهه نیاز دارند .ستاد مشترك نیروهای آمریكا درست فكر میكردند . ارتش با کمکهای محلی در مناطق مشابه که اكنون داعش در آنجا فعالیت دارد ، توانسته بود به اهداف نظامی خود برسد :
اول : ایجاد سه منطقه عمدتا خودمختار با یک دولت مرکزی در بغداد .
دوم : ترغیب سنیها برای پیوستن به نظام فدرال با پیشنهادی که آنها نتوانند آن را رد كنند .
مانند اداره مناطق آنها توسط دولت شیعه یا كرد ، و دریافت منابع مالی برای مدیریت مناطق نفتی خودشان . ( تضمین دریافت 20 درصد از تمام درآمدها به مناطق سنی نشین - نسبت به جمعیت عراق- )
اما محاسبات آمریكاییها ، در مورد یک راه حل سیاسی ، درست از آب درنیامد ، چرا كه با روشن شدن نقش آمریكا در دوره صدام حسین و حمایت از گروههای تروریستی ، دیدگاه گروه های سیاسی و مردم عراق را در همسایگی دولت ایران در مسیر مخالفت با واشنگتن قرار داد . در هشت سال مداخله نظامی سیاسی آمریكا در عراق ، دوره حاکمیت نخست وزیر المالکی ، شاهد انتقادات به وی بوده ایم تا بدین گونه آمادهسازی افكار سنی مذهبان عراق را در صورت هجوم داعش آماده كرده باشند .!
هر گونه برنامهریزی برای ثبات ، این که عراق یک دولت متحد و یا به سه دولت مجزا تقسیم شود - با مشکل سیاسی مواجه میشود . هفته گذشته ، رئیس جمهور باراك اوباما خواستار ایجاد یک شورای چند قومی در بغداد شد اما ، با هجوم شورشیان در فاصلهای کمتر از پنجاه مایلی پایتخت ، و حكم جهاد مجتهدان شیعه و سنی در عراق ، این گزینه محال به نظر میرسد .
در پایان اینكه ، تنها راه حل منطقی برای برون رفت عراق از این توطئه غرب ، این است كه عراقیها باید خودشان در صحنههای سیاسی نقش آفرینی كنند .
منابع:
http://usiraq.procon.org/view.resource.php?resourceID=000677
http://www.politifact.com/truth-o-meter/statements/2011/apr/27/donald-trump/donal-trump-says-kuwait-never-paid-us-back-ousting/
http://www.nytimes.com/2006/05/01/opinion/01biden.html?pagewanted=all&_r=1&
http://www.newyorker.com/online/blogs/comment/2014/06/a-third-iraq-war.html
انتهای پیام/.