به گزارش حوزه رادیو تلویزیون باشگاه خبرنگاران؛ ما که دیشب یک فریم هم تصویر جناب ذبیح اللهی را ندیدیم و حتی این را هم نفهمیدیم که اسم کوچک ایشان چیست؟ اما ظاهرا آن مادر بزرگ خوشمزه و شیرین بیان هی اسم اسپانسر برنامه را ناخواسته لو میداد و تمام تلاشهای علیخانی برای جلوگیری از این افشاگریها هیچ فائدهای نداشت!
البته اگر به سبک دوستانی قضیه را تحلیل کنیم که شخصیتهای خیالی شرلوک هلمز و پوآرو و یا خانم مارپل هم پیش نکته سنجی و ذره بینی آنها باید لـُنگ قهرمانی شان را پهن کنند، قطعا دلیل مسلم و مستدلی برای اسپانسر بودن آقای ذبیح اللهی در برنامه دیشب پیدا خواهد شد اما از آنجا که ما ربط توهم و هوش را هیچوقت نفهمیدیم، دستمان از چنین کشفیاتی هم کوتاه است.
تازه من چندتا سوال اساسی دیگر هم از این دوستان باهوش دارم، مثلا اینکه یک موسسه خیریه چرا باید خودش را تبلیغ کند؟ و لابد آنها جواب میدهند؛ مگر تمام بانکهای ما یک جورهایی موسسات خیریه نیستند و تا به حال به معنای واقعی کلمه در امر خدا پسندانهی قرض الحسنه فعال نبودهاند؟ مگر آنها برای اینکه ما پولهایمان را بهشان بسپاریم هربار با رقیقترین احساسات و غلیظ ترین الحان دم از فوائد خیرات و مبرات و باقیات الصالحات نمیزنند؟ و آن دوستان باهوش این بار جواب قانع کنندهای دارند؛ بانکها اسپانسر خود ما هم هستند.
دیشب احسان علیخانی رو به دوربین کرد و پاسخ انتقاداتی را داد که متوجه سومین برنامهی این مجموعه در امسال شده بود.
او گفت که برنامهی ما حامی مالی دارد و از اول احتیاج به این اسپانسرهایی نبوده که حالا عدهای برایمان تراشیدهاند و ضمنا دلیل سوء تفاهمات را که همان زیرنویس تبلیغاتی برنامه بوده طبیعی دانست اما از لحن آقای مجری میشد فهمید که غرض ورزی عدهای از مچگیرها باعث دلخوری او شده.
بله، قطعا "ماه عسل" کامل نیست و حتی ذرهای تردید ندارم که خود علیخانی هم چنین ادعایی ندارد اما عدهای هم هستند که به قصد تسویه حسابهای سیاسی با تلویزیون، هر برنامهای را که در این سازمان تولید شود، رفوزه میدانند. خطاب من به آن دوستان است؛ حتی اگر فرض بگیریم که دیدگاههای سیاسی شما درست باشد، بازهم لااقل من یکی نمیفهمم که ربط این حرفها به ماه عسل کجاست؟!
ماه عسل درباره زندگیست نه سیاست و حال و هوای آن با فضای درد دل گونهی مناجات که ترجیع بند تمام لحظات رمضانیست، همخوانی دارد.
در زیر لایههای این برنامه میشود امید را پیدا کرد، چیزی که در یک دوجین از فیلمهای سیاه نمای به اصطلاح روشن فکری ما پیدا نمیشود. اما این دوستان نکته سنج که خوب بلدند مچ "ماه عسل" را بگیرند، هیچوقت به آن فیلم ها اعتراض که نکردهاند هیچ، همیشه مجیزگوی و مدافعشان هم بوده و هستند.
آنها هیچوقت این را نپرسیدند که چه لزومی دارد آسیب شناسی همراه با افشاندن بذر یاس و سرخوردگی باشد و در عوض تمام انتقادهایشان را متوجه بغض نامرئی علیخانی میکنند.
دلم میخواهد بدانم آنها که بدجور ماه عسل را رصد میکنند تا نقطه ضعفی از آن پیدا شود، چطور وبا چجور استدلالی میخواهند اسپانسر بودن آقای ذبیح اللهی را در برنامهی دیشب تئوریزه کنند؟! چون به هر حال دیشب چند بار اسم ایشان در احساسی ترین فرازهای برنامه برده شد و قطعا همین برای آقای ذبیح اللهی کلی تبلیغ به حساب میآید.
میلاد جلیل زاده/
انتهای پیام /اس