این روزها ایالت بلوچستان پاكستان ، به دلیل موقعیت سیاسی - جغرافیایی شگفت انگیز و ثروت ذاتی فوق‌العاده‌ای كه دارد ، در كانون توجه معادلات سیاست جهانی بخصوص آمریكا قرار گرفته است .

به گزارش سرويس بين‌‌الملل باشگاه خبرنگاران به نقل از پایگاه خبری ژورنال نئوی پاکستان، از لحاظ جغرافیایی ، ایالت بلوچستان در یك مسیر راهبردی دریایی ، و مرکزی بین مسیرهای تجاری شرق آسیا و خاورمیانه واقع شده است . علاوه بر این مزیت‌ها ، ذخایر مواد معدنی مانند گاز طبیعی ، این ایالت را به یك جاذبه اقتصادی برای پاکستان و كشورهای ذینفع تبدیل کرده است . سایر منابع طبیعی از جمله نفت ، اورانیوم ، مس و طلا ، به ارزش صدها میلیارد دلار ، این منطقه را به یکی از غنی‌ترین مناطق جهان شناسانده است . تکمیل زیرساخت‌های بندر گوادر با کمک چین نیز بر اهمیت بلوچستان بخصوص برای كشورهایی كه به دنبال حفظ هژمونی خود در منطقه هستند ، افزوده است .

انگیزه اصلی چین برای ایجاد بندر مذكور ، ایجاد یک پایگاه مطمئن برای انتقال گاز از طریق خط لوله بسیار طولانی به چین در شمال است .  

ایالات متحده نیز با انگیزه‌های اقتصادی ، درصدد خلق دوبی جدید اینبار به نام "گوادر" است . در كنار بعد اقتصادی این منطقه ، این بندر می‌تواند یک پایگاه استراتژیک مهم برای نیروی دریایی ایالات متحده (مانند پایگاه هوایی در یعقوب آباد) ، و همچنین به عنوان یک بندر تجاری برای تجارت نفت ، و به حاشیه راندن "اهمیت ایران" در منطقه تلقی گردد . ایالات متحده آمریکا ، یک مدافع قوی برای تحقق قرارداد TAPI به جای پروژه ایرانی است (خط لوله تاجیكستان پاكستان از طریق بلوچستان) . بندر گوادر به طور بالقوه یک مسیر جایگزین برای ایالات متحده در جنوب افغانستان در مقابله با نفوذ ایران نیز محسوب می‌شود . از طرفی ایالات متحده ، مجموعه‌ای از عملیات مخفی برنامه‌ریزی شده‌ای را در بلوچستان در دستور كار خود قرار داده است ، که هدف اصلی آن صرفا مقابله با ایران است ، هر چند بارها مقامات آمریكایی آنرا انكار كرده‌اند .

با این مقدمه ......  
استقلال و جدایی بلوچستان از پاكستان برای چین و منافع آن بسیار فاجعه بار خواهد بود و این همان چیزی‌ست كه غرب به دنبال آن است (قطع نفوذ چین در منطقه) . بندر گوادر همان گذرگاهی است که چین به آن نیاز دارد - یک مسیر ورودی به دریای عمان و خلیج فارس – منطقه‌ای برای رفع نیاز به انرژی پكن در آینده‌ای نه چندان دور .... و تبدیل شدن بندر گوادر به یک پایگاه نیروی دریایی برای چینی‌ها ، از نگرانی‌های اصلی پنتاگون است كه همین برداشت استراتژیكی ، منطقه مذكور را به میدان درگیری ابرقدرت‌های جهانی تبدیل كرده است . 
  
 در همین راستا ، دیده‌بان حقوق بشر (HRW) اخیرا در مورد خشونت و کشتار شیعیان هزاره در پاکستان یك گزارش مفصل را منتشر كرده است. در این گزارش – با عنوان" کشتار شیعیان هزاره در بلوچستان پاکستان" - جزئیاتی از روند تروریسم و قتل عام علیه جامعه شیعه هزاره ، به خصوص توسط لشکر جهنگوی و شماری از گروه‌های تروریستی دیگر ، ارائه شده است . لشکر جهنگوی یک گروه شبه نظامی پاکستانی است که در سال ۱۹۹۶ توسط ریاض بصرا به وجود آمده است .

در این گزارش ، بر بررسی دقیق از تاثیرات و دلایل سیاسی و اجتماعی این حملات تمركز شده است . 
اهمیت منحصر بفرد این گزارش - براساس مندرجات آن - ارائه شواهد عینی دقیق از قتل‌عام و حملات تروریستی در این منطقه و نقش قابل توجه سازمان‌های اطلاعاتی غربی ، به ویژه سیا ، سازمان اطلاعات RAW هند ، MI6 بریتانیا و موساد از رژیم اسرائیل ، در این سناریو است. 

در این گزارش هیچ گونه بحثی در مورد منافع ژئوپلتیک و استراتژیک که در شکل گرفتن سیاست خارجی آمریکا و دیگر کشورها در مورد تروریسم پاکستان تاثیرگذار بوده است ، به طور کلی نیامده است . البته ، دیده بان حقوق بشر - براساس ماهیت این سازمان - در موضوع "حقوق بشر" متمرکز شده است ، بنابراین ، به طور طبیعی ، بررسی دقیق از مسائل مختلف جغرافیای سیاسی از این سازمان انتظار نمی‌رود .

بر این اساس ، دیده‌بان حقوق بشر به تشریح و توضیح وضعیت فعلی و حوادث این منطقه از بعد حقوق بشری پرداخته است : 

  • چه کسی هزاره‌ها را می‌كشد ؟
گزارش دیده‌بان حقوق بشر تقریبا بر روی سازمان تروریستی لشکر جهنگوی ، یک گروه سنی که تمام شیعیان پاكستان را به عنوان "دشمنان پاکستان" می‌شناسد - متمركز شده است . تقریبا ، لشکر جهنگوی مسئولیت هر عمل تروریستی موفق در کشتار شیعیان هزاره پاکستان را بر عهده دارد (مستقیم یا به واسطه دیگر گروه‌ها) .

در حالی که لشگر جهنگوی نقطه کانونی در گزارش دیده بان حقوق بشر است ، اما به هیچ وجه تنها گروه درگیر در این نوع تروریسم منطقه‌ای علیه شیعیان محسوب نمی‌شوند . در واقع ، گروه‌های فعال دیگری در منطقه بلوچستان وجود دارند كه انواع حملات تروریستی را در دستور كار خود دارند (كه در انتها به نام آن اشاره كرده‌ایم) .

گروه‌هایی مانند ارتش آزادی بلوچستان (BLA) (ظهور از تابستان 2000) ، ارتش جمهوری خواه بلوچستان (BRA) ، لشگر طیبه ، جنبش طالبان پاكستان و جندالله ، عملیات تروریستی مشابه‌ای را در این منطقه انجام داده‌اند .

 ** لشگر طیبه (به اختصار LeT) یکی از بزرگ‌ترین و فعال‌ترین سازمان‌های تروریستی در جنوب آسیا است که عمدتاً در پاکستان فعالیت می‌کند . این سازمان تروریستی در سال ۱۹۹۰ توسط حافظ محمد سعید ، عبد الله یوسف عزام و ظفر اقبال در افغانستان بنیان نهاده شد که هم اکنون مقر آن در موریدک در نزدیکی لاهور در استان پنجاب پاکستان است و چندین کمپ تمرینی در کشمیر آزاد را مدیریت می‌کند . لشگر طیبه از طرف هندوستان متهم به انجام تعدادی حمله به شهروندان و نیروهای نظامی این کشور شده است که از جمله مشهورترین آنها می‌توان به حمله به پارلمان هند در سال ۲۰۰۱ و حملات نوامبر ۲۰۰۸ در بمبئی اشاره کرد . از جمله اهداف این سازمان تروریستی ، بنیان نهادن یک حکومت اسلامی در جنوب آسیا و «آزادسازی» مسلمانان کشمیر آزاد بیان شده است . این سازمان در کشورهای هند ، پاکستان ، ایالات متحده ، پادشاهی متحده، اتحادیه اروپا ، روسیه و استرالیا به عنوان یک سازمان تروریستی شناخته شده است . برخی از متخصصین از جمله ژان لوئیس بروگیری، و همینطور رئیس بنیاد آمریکای نوین ، استیو کول ، معتقدند که سازمان اطلاعات نظامی پاکستان (ISI) ، به لشکر طیبه کمک اطلاعاتی و محافظتی می‌کند . 

** جنبش طالبان پاکستان (TTP; زبان اردو/زبان پشتو : تحریک طالبان پاکستان ; "طالبان") که به جای طالبان پاکستان نامیده می‌شود . یک سازمام فراگیر از گروه‌های شبه‌نظامی اسلام‌گرا است که در شمالغربی پاکستان ، در مناطق قبیله‌ای فدرال در طول مرز افغانستان مستقر هستند . این که بگوییم کدام گروه كدام حمله تروریستی را انجام داده است ، غیر ممكن است ، چرا كه بسیاری از شاهدان عینی (موجود) یا غیر قابل اعتماد هستند و یا اظهارات متناقضی دارند ! در این گزارش سعی بر آن نشده كه حملات تروریستی را به مقصران اصلی آن نسبت داده شود ، بلكه فهم زمینه این حملات و انگیزه ارتكاب این نوع فعالیت‌های اخلال‌گرانه در امنیت و هدف قرار دادن گروه شیعه از اهمیت بیشتری برخوردار بوده است. 

هدف از حملات فرقه‌ای در این نوع فعالیت‌های خرابكارنه بیشتر برای ایجاد اختلاف در میان گروه‌های قومی و مذهبی کشور ، و در نهایت به گسترش جنگ داخلی ، ناآرامی‌های مدنی و فروپاشی کشور پاکستان و منطقه برنامه ریزی شده است . این پروژه بارها و از سالها پیش در منطقه خاورمیانه و آسیا اتفاق افتاده است ، و در حال حاضر در كشورهایی مانند عراق و سوریه به اجرا درآمده است .

درگیری‌های فرقه‌ای یکی از شیوه‌های اصلی امپریالیست‌ها در طول قرن‌های گذشته بوده است ؛ اختلاف درونی مردم و ملت در امتداد خطوط نژادی ، قومی ، مذهبی و طبقات اجتماعی!  

 به این ترتیب ، در بررسی موضوع کشتار هزاره‌ها ، سوال اصلی این است كه : چه کسی از چنین اعمال شنیع (كشتار شیعیان) سود می‌برد ؟
در واقع ، در این مورد ، لشکر جهنگوی متهم اصلی مطرح می‌باشد . نه تنها آنها از یك ایدئولوژی نظامی ضد شیعه برخوردارند ، بلكه براساس گزارش‌های موجود این گروه تروریستی توسط "کمک کنندگان مالی عرب" - در راس آنها عربستان سعودی - تامین مالی می‌شود .  براساس تحقیقات دانشگاه استنفورد ، "لشکر جهنگوی توسط چندین کشور خلیج فارسی از جمله عربستان سعودی و امارات متحده عربی تامین مالی می‌شود . این کشورها بودجه تروریستی لشکر جهنگوی و سایر گروه‌های شبه نظامی سنی را در درجه اول برای مقابله با نفوذ روزافزون تشیع انقلابی ایران در منطقه ، برعهده گرفته‌اند . "

به این ترتیب ، با وجود صدها گروه شبه نظامی و افراطی سنی ، دنباله پول‌های تزریقی به این گروه‌های تروریستی به پادشاهی‌های خلیج فارس ، و شاید اساسا ، عربستان سعودی دشمن درجه یك تشیع برمی‌گردد . جای تعجب نیست که عربستان سعودی با همین هدف افراطی ، به استفاده از گروه‌های وهابی و شبه نظامی به عنوان ابزاری برای اعمال قدرت در سراسر جهان اسلام مبادرت می‌كند .

به طور خاص ، سعودی‌ها، ایران را به عنوان بزرگترین رقیب منطقه‌ای خود می‌دانند ، و به همین دلیل آنها همچنان به تامین مالی گروه‌های سنی رادیکال به عنوان سدی در برابر قدرت تشیع ایران اهتمام داشته‌اند .   هوچی‌گرهای مذهبی در پاکستان با اشاره به شیعیان هزاره به عنوان "عوامل ایرانی" و "غیر قابل اعتماد" بودن آنها ، یک موافقت ضمنی (از پیش برنامه ریزی شده ) برای اقدامات تروریستی علیه شیعیان پاكستان را فراهم کرده‌اند .

لشکر جهنگوی در جنگ علیه تشیع پاكستانی تنها جبهه مورد ظن نیست . گروه مهم دیگر ، ارتش آزادی بلوچستان (BLA) و مجموعه‌ای از گروه‌های سیاسی و نظامی مرتبط با آن است . ارتش آزادی بلوچستان ، پروژه قبیله بوگتی ، به رهبری یک خانواده برجسته بلوچ با روابط بلند مدت با MI6 و CIA را به اجرا در آورده است . این سازمان در ظاهر برای خودمختاری و استقلال بلوچ مبارزه می‌کند و در این کار ، در دهه‌های گذشته علیه دولت پاکستان و هر کسی به مبارزه برخواسته است ، چه بلوچی یا غیر بلوچی ، هر كسی که طرفدار پاکستان باشد ، دشمن این گروه قلمداد می‌گردد .

در حالی که بودجه مالی برای ارتش آزادی بلوچ BLA تا حدودی شفاف نیست ، اما خطوط کلی از شبکه‌های مالی به خوبی شناخته شده است . 

براساس گزارش دانشگاه استانفورد :
" سازمان‌های اطلاعاتی پاکستان بر این امر اصرار دارند كه کنسولگری هند در قندهار و جلال آباد ، افغانستان ، در حال ارائه پنهانی سلاح ، کمک مالی ، و آموزش به ارتش آزادی بلوچستان BLA با هدف بی‌ثبات کردن پاکستان و مسدود کردن نفوذ چین در بلوچستان است ... سیاستمداران پاکستانی نیز چنین ادعا کرده‌اند که سازمان‌های اطلاعاتی آمریکا و انگلیس در حال حمایت از شورشیان بلوچ به منظور خرابکاری در خط لوله ایران پاکستان هستند ، چرا كه تحقق این برنامه می‌تواند کنترل ایالات متحده بر نفت کشورهای خلیج فارس را تضعیف کند " .  

دولت پاکستان تاكنون بر ارائه شواهد محكم برای اثبات ادعای خود برنیامده‌ است ....... و گزارش‌های زیادی وجود دارد دال بر اینكه بودجه سازمان‌های شبه نظامی در بلوچستان توسط كشورهای ثروتمند حوزه خلیج فارس تامین می‌شود . 

این کاملا روشن است که ارتش آزادی بلوچستان ، مانند دیگر گروه‌های تروریستی بی شمار در سراسر جهان ، بطور مخفیانه توسط ایالات متحده و متحدان آن به عنوان ابزاری برای بی ثبات بلوچستان و پاکستان تامین مالی می‌شوند . کشتار شیعیان در بلوچستان یک چاره اندیشی موقت برای سازمان‌های اطلاعاتی است . در بلوچستان آنها به دنبال یک اهرم قوی تر علیه ایران و در مراحل بعدی كشور چین می‌باشند .

جندالشیطان و لشکر طیبه هر دو گروه نیز از اهمیت ویژه ای برخوردار هستند ، چرا كه هر دو در بلوچستان فعالیت دارند ، البته با اهداف کاملا متفاوت ! جندالشیطان ، یک سازمان مخوف با روابط دراز مدت با موساد اسرائیل و سازمان سیا آمریکا ، یک گروه تروریستی‌ست كه توسط خانواده بدنام ریگی - یک نیروی پروکسی ضد ایرانی - تاسیس شده است.

این سازمان در این سالها به اهداف مختلف شیعه ایرانی و غیر ایرانی حمله كرده است . لشکر طیبه ، سازمان تروریستی بدنام و مسئول حملات بمبئی 2008 ، در منطقه بلوچستان فعالیت دارد ، و تا كنون بمب‌گذاری‌های متعدد ، ترورهای هدفمند ، و قتل عام‌هایی را در سالهای اخیر انجام داده است ، که حمله بمبئی یكی از مرگبارترین حملات تروریستی این گروه بوده است .

در مقاله منتشر شده توسط روزنامه انگلیسی زبان "پنیننسولا"ی قطر نویسنده با عنوان كردن منابع معتبر می‌نویسد : "سازمان سیا در حال استخدام گسترده مردم محلی به عنوان عوامل خود با حقوق ماهانه 500 دلار است ." علاوه بر این ما می‌دانیم که سیا ، تحت رهبری ژنرال پترائوس ، از پناهندگان افغان برای بی ثبات کردن بلوچستان استفاده كرده است .

این واقعیت که سازمان سیا در پی جذب عوامل و خبرچین در سراسر بلوچستان است ، نشان می‌دهد که استراتژی براندازی آمریكا چند وجهی است . از یک طرف ، شبکه‌ای از عوامل شرایط خرابكاری اطلاعاتی و زمینه برجسته ساختن تهدیدات تروریستی را فراهم می‌كند ، در حالی که ، از سوی دیگر ، ایالات متحده آمریکا به مقابله با انواع گروه‌های تروریستی كه خود آنها را کنترل یا دستکاری می‌كند (یا به طور مستقیم یا غیر مستقیم) وارد صحنه می‌شود .

همانطور که پیشتر در مجله "فارن پالسی" گزارش شده است :  سازمان سیا و موساد در رقابت برای کنترل جندالشیطان هستند ، این یک واقعیت مهم است که نشان دهنده راهی ست که امپریالیست‌های غربی در خصوص بلوچستان ، مقر جندالله در پیش گرفته‌اند ؛ گسترش جنگ پنهانی علیه ایران ، از جمله ترور دانشمندان ، بمب گذاری‌های تروریستی با هدف قرار دادن زیرساخت‌های حیاتی ، و قتل‌های هدفمند از اقلیت‌های قومی ....!

بسیاری آمریکا را به اعمال کنترل کننده مستقیم و / یا غیر مستقیم بر بیشتر این سازمان‌های تروریستی از طریق سیا متهم كرده‌اند . اگر چه واشنگتن و رسانه‌های جریان اصلی آن ، این اتهامات را با عنوان "تئوری توطئه" بارها رد كرده‌اند ، اما پذیرش این انکارها سخت تر شده است ، به ویژه در پی افشاسازی " ریموند دیویس " ! . دیویس، یکی از عوامل سیا در پاکستان ست ، که پس از قتل دو پاکستانی دستگیر شد . 

 به مقاله ای در این مورد از نیویورك تایمز توجه كنید :
"ریمود دیویس" در شرق لاهور كار می‌كرد ... وی یك بازنشسته نظامی از رسته نیرو های ویژه بود، (به گفته منابع خبری غرب) که به عنوان یک افسر امنیتی برای سازمان اطلاعات مرکزی فعالیت می کرد ... آقای دیویس برای سال‌ها به عنوان پیمانکار سازمان سیا فعالیت داشته است (مانند بلك واتر) ، ... چندین تن از مقامات آمریکایی و پاکستانی گفته‌اند که تیم سازمان سیا که آقای دیویس در لاهور در آن فعالیت داشته است ، ماموریت ردیابی تحركات گروه‌های شبه نظامی پاکستان ، از جمله لشکر طیبه را بر عهده داشته است ....

بنابراین ، دیویس با لشکر طیبه قطعا در تماس بوده است ، مثل تعدادی از همکاران سیا آقای دیویس ، وی به عنوان یک "مربی" برای گروه‌های تروریستی عمل می‌کرده است ، و با تماس‌های لازم برای انجام حملات به آنها ، (به نوعی) روندكاری را مشخص می‌كرده است .
هنوز از عمق ارتباط بین دیویس و این سازمان‌های ترور مدركی درز نكرده است ، اما دخالت سیا در تروریسم در كشور پاکستان قطعا سوالات جدی را مطرح خواهد كرد .

همه این گروه‌های تروریستی ، در مجموع ، تصویری از حضور تروریستی بسیار فعال در بلوچستان دارند ، منطقه‌ای كه ایران و پاکستان را از هم جدا می‌كند !.

  • چرا بلوچستان؟ 
بلوچستان در یکی از مناطق بسیار حساس به لحاظ جغرافیایی و سیاسی واقع شده است . منطقه‌ای بسیار مهم در بین سه كشور ایران ، پاکستان ، افغانستان ! . همچنین به عنوان منطقه‌ای مهم برای توسعه و صادرات انرژی از آسیای مرکزی ، با دسترسی به اقیانوس هند ، بر اهمیت این منطقه دوصد چندان افزوده است . به همین دلیل ، این منطقه به صورت تصاعدی در بعد اهمیت سیاسی مدنظر تمام قدرت های غربی بوده است .

جدای از اهمیت جغرافیایی سیاسی این سرزمین استراتژیكی ، منابع زیرزمینی این منطقه نیز توجه سوء استفاده‌كنندگان را به خود جلب كرده است . در بلوچستان علاوه بر وجود ذخایر نفت و گاز ، و منابع زیاد معدنی مناسب برای توسعه اقتصادی ، بر اهمیت این منطقه افزوده است . به همین دلیل ، جنگ پروکسی در منطقه در مرحله اول ، به نوعی جنگ منابع است تا تنش جغرافیایی سیاسی . 

بلوچستان به لحاظ جغرافیایی سیاسی از بعد دیگری هم اهمیت دارد : واقع شدن آن در تقاطع مسیرهای تجاری مهم بین غرب و شرق ! . 
در مورد اهمیت مسئله بلوچستان برای منطقه و غرب ، موضوع چین مطرح می‌باشد : اهمیت بلوچستان برای چین به عنوان یك رکن اصلی در تحولات اقتصادی و سیاسی مطرح می‌باشد ، چرا كه بدون بلوچستان باثبات و قابل اعتماد ادامه روند رو به رشد چین بسیار سخت خواهد است و این دقیقا چیزی‌ست که ایالات متحده آمریکا و غرب به دنبال جلوگیری از وقوع آن هستند .

این تمرکز بر دسترسی زمینی به تجارت همیشه در زمینه انرژی دیده می‌شود . عطش سیری ناپذیر چین برای نفت و گاز ، توسعه خط لوله از آسیای مرکزی ، ایران و جاهای دیگر را ارزشمند می‌كند . خط لوله گاز ایران و پاکستان ، خط لوله ترکمنستان افغانستان پاکستان و هند (TAPI) ، و پروژه‌های دیگر همه در خدمت افزایش اهمیت بلوچستان است .

 علاوه بر این ، چین با بودجه خود ، بندر گوادر پاکستان را حمایت مالی می‌كند چرا كه نقطه دسترسی برای حمل و نقل تجاری چینی به اقیانوس هند و به آفریقا است .

بخاطر همین اهمیت‌های ذكر شده برای چین (رقیب غرب ) ، سازمان‌های اطلاعاتی ایالات متحده و متحدان غربی آن به دنبال بی ثبات کردن آن می‌گردند و این رفتار كاملا قابل درك است .

اهداف غرب در بلوچستان بسیار ساده است : بی ثبات کردن منطقه به منظور جلوگیری از نفوذ و رشد چین از استفاده آن برای اثبات سلطه منطقه‌ای خود و ادامه مسیر توسعه اقتصادی پكن است .  با استفاده از تاکتیک قدیمی تروریسم و براندازی سیاسی ، آنها امیدوارند به این اهداف برسند .

البته ، مردم بلوچستان مانند سناریویهای قبلی امپرالیسم ، قربانیان اصلی این ماجرا می‌باشند . به طور خاص ، مردم هزاره ، برای سال‌ها تحت حمله افراط گرایان شبه نظامی بوده‌اند و بهای این جنگ قدرت را با جان و مال خود پرداخته‌اند . ( در یک بازی ژئوپولیتیک مرگبار ) 
در سطح منطقه‌ای ، عربستان سعودی در رقابت با نفوذ ایران با تامین مالی گروه‌های وهابی خشن و ضربه زدن به منافع ایران و شیعه ، صدمات جبران‌ناپذیر و غیر اخلاقی گسترده‌ای را به مردم منطقه وارد كرده است . در سطح جهانی ، ایالات متحده در مبارزه با چین برای دسترسی به بازارها و منابع ، بلوچستان را در این منطقه قربانی اهداف امپرالیستی خود ساخته است . بنابریان متوقف کردن کشتار هزاره ها صرفا یک ماموریت مبارزه با تروریسم نیست ، بلکه ماموریت ضد امپریالیسم و صلح جهانی است .

  • معرفی برخی از گروه های تروریستی فعال در پاكستان
تحریک طالبان پاکستان
انصارالمجاهدین
جنبش اسلامی ازبکستان
لشکر جنگهوی
لشکر خراسان
جندالشیطان
غازی فورس 
لشکر طیبه
جیش محمد
تحریک قلبای اسلام
جیش‌العدل
گروه حافظ گل بهادر
شبکه حقانیو دیگر گروه هایی كه در سایه حمایت مالی غرب و برخی كشورهای عرب ، بلای جان امنیت منطقه شده اند!!



انتهای پیام/
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار