به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، امروز 21 مرداد 1393 خورشیدی برابر با 15 شوال 1435 هجری و 12 آگوست 2014 میلادی است. مهمترین رخدادهای تاریخی امروز از این قرار است:
وفات "حضرت عبدالعظیم حسنی" در شهر ری (252 ق)حضرت
عبدالعظیم بن عبداللَّه که با پنج واسطه به امام حسن مجتبی (ع) میرسد،
ازاکابر محدثین و اعاظم علما و زهاد و عُبّاد بوده و از اصحاب امام جواد و
امام هادی علیهم السّلام به شمار میرود. ولادت وی را در حدود سال 173 ق
گفتهاند. خَفَقان دوران عباسی و دشمنی سختی که با علویان روا میداشتند،
عبدالعظیم را به هجرت واداشت و او راهی ری گردید و ساکن آن دیار شد.
سرانجام این سلالهٔ پاک خاندان حَسنی و این زاهد پرهیزکار در نیمهٔ شوال
سال 252 ق در 79 سالگی در ری درگذشت. آن حضرت را شهید و مسموم نیز
میدانند. مرقد حضرت عبدالعظیم در ری، زیارتگاه مشتاقان اهلبیت است.دستگیری سران کمیته مجازات و انحلال آن (1296 ش)کمیته مجازات، گروهی سری بود که در سال 1295 ش در تهران تشکیل شد و بنیانگذاران آن، تنی چند از طرفداران مشروطه بودند که پس از استقرار نظام جدید، مقاصد خود را دست نایافته دیدند و ناکامی مشروطیت را به سبب خیانت و بیکفایتی وزرا میدانستند. از این روی، تصمیم گرفتند با تشکیل گروهی به نام "مجازات" به پندار خود به مقابله با عناصر خائن، وطن فروش و نالایق بپردازند. البته در این پندار، اتکای آنها بر قضاوت شخصی بود. عنصر اجرایی این کمیته شخصی با نام کریم دواتگر بود که سالیان قبل، مامور ترور شیخ فضل اللَّه نوری گردید که به این کار موفق نشد. پس از مدتی بین اعضای شورا اختلافات روی داد و شورا از بیم افشای اسرار کمیته، کریم دواتگر را کشت. پس از این حادثه، افراد دیگری به گروه راه یافتند و به سبب فراهم نبودن سیاست واحد و مستقل، اختلافاتی بین اعضای آن بروز کرد. از طرفی ضعف مالی نیز سبب شد که گروه به باجخواهی از ثروتمندان رو کند. هر چند این گروه، هراسی بزرگ در دلِ دولتیان افکند، دیری نپایید که در آستانه فروپاشی قرار گرفت. این شورا در اواخر کار، به دلیل تکروی در از میان برداشتن مخالفان خود، دچار چنددستگی گردید و یکی از اعضای اصلی که پیشبینی میکرد به سرنوشت کریم دواتگر دچار شود، از بیم جانِ خود، تشکیلات گروه را برای ژاندارمری افشا کرد. در نهایت، اعضای کمیته در 21 مرداد 1296 ش برابر با 23 شوال 1335 ق در دوران صدارت وثوقالدوله دستگیر، برخی اعدام و بعضی تبعید شدند. فعالیت در چارچوبی غیراصولی و هدفدار نبودن معیارهای تشکیلاتی، نفوذ افراد سست عنصر در گروه، ضعف مالی و وابستگی به ثروتمندان، نداشتن پایگاه مردمی به سبب برخی ترورها از جمله ترور میرزا حسن از علمای طراز اول تهران، از عوامل سقوط و فروپاشی کمیته مجازات بود.مرگ سپهبد "تیمور بختیار" رییس دیکتاتور ساواک و مهره رژیم شاهنشاهی (1349 ش)تیمور بختیار در سال 1292 ش در شهرکرد به دنیا آمد و پس از پشت سر گذاشتن دروس ابتدایی وارد دانشکده نظام شد. وی طی سالیان بعد مدارج نظامی را طی کرد و پس از کودتای 28 مرداد 32، به فرمانداری تهران رسید. بختیار پس از روی کار آمدن منوچهر اقبال، به عنوان معاون نخست وزیر و اولین رییس سازمان امنیت و اطلاعات کشور (ساواک) منصوب شد و دارای قدرت فراوانی گردید. در مهر ماه 1339 که به درجه سپهبدی دست یافت، در تلاش برای احراز مقام بالاتری بود. از این رو با مقامات دولت آمریکا وارد مذاکره شد تا شاید با کمک آنان بتواند شخص اول ایران شود. وقتی شاه از این موضوع مطلع شد، او را در اسفند 1339 از کار بر کنار نمود و بختیار پس از مدتی مجبور به خروج از ایران گردید ولی پس از مدتی، او را در سال 1341 بازنشسته کردند. بنابراین از آن پس دست به مخالفت با محمدرضا پهلوی زد و عدهای را به دور خود جمع نمود. بختیار از هیچ اقدامی علیه شاه و حکومت او خودداری نمیکرد و برای رسیدن به جاهطلبیهای خود، مبارزاتش را علنی نمود. در سال 1347، هیئتی از ایران برای بازداشت او راهی پاریس شدند ولی پاسخ شنیدند که بختیار به تابعیت دولت عراق درآمده و امکان تحویل وی میسَّر نیست. از این رو کلیه اموالش در ایران توقیف شد و میلیاردها ریال دارایی او به خزانه دولت واریز گردید. از آن پس بختیار برای واژگونی محمدرضا پهلوی و استقرار جمهوری درایران، اقدامات وسیعی پی ریزی کرد و با تمام مخالفان رژیم همکاری نزدیک داشت، ولی سرانجام در شانزدهم مرداد ماه 1349 در یکی از شکارگاههای بغداد هدف گلوله یکی از ماموران مخفی ساواک قرار گرفت و در 21 مرداد مرد. بختیار مردی مال دوست و عیاش بود و برای رسیدن به مقاصد شوم خود از هیچ کاری ابا نداشت. در دوران ریاست او بر ساواک، این سازمان حتی در روابط خانوادگی اشخاص هم دخالت میکرد و بیم و هراس فراوانی در جامعه ایجاد نمود که این رویه در سالهای حیات ساواک ادامه داشت.شکنجه و شهادت سه پاسدار کمیته انقلاب اسلامی به دست منافقان کوردل (1361 ش)منافقین پس از آن که راه خود را از مسیر انقلاب و نظام اسلامی جدا کردند، همیشه سعی میکردند تا به روشهای گوناگون، خللی در این راه ایجاد کرده و نظام را با مشکل روبرو سازند. آنان برای این منظور از ترور و آدمکشی در کوچه و بازار و قتل و کشتار انسانهای بیگناه، ابایی نداشتند و دستان خود را به خون مردم بیگناه آلوده ساختند. این کوردلان در این نوبت برای گرفتن اطلاعات، سه تن از پاسداران کمیتههای انقلاب به نامهای میرحبیبی، طاهری و طهماسبی را ربودند و پس از اعمال شکنجههای وحشتناک و وارد آوردن انواع صدمات جسمی، از اخذ اخبار و اطلاعات از آنها ناامید شدند. آنان وقتی به عزم آهنین حزب اللهیان علیه استکبار جهانی و ایادی مزدور داخلیشان پی بردند، بدن نیمه جان آنان را، دست و پا بسته در تاریکی شب در اطراف تهران زنده به گور نمودند و به همگان ثابت کردند که نه تنها از دین و مکتب و میهن دوستی بهرهای ندارند بلکه برای تحقق اهداف پلید خویش، حاضرند وحشیانهترین اعمال را درباره هم نوعان و انسانهای بیگناه انجام دهند. این قبیل کارها باعث شد که مردم قهرمان ایران، مقاومتر از گذشته در برابر شعار دروغین وطنخواهی منافقان ایستادگی کنند و نفرت کوردلان از خدا بیخبر در دلشان افزونتر گردد.رحلت عالم بزرگوار، "احمد سبط الشیخ انصاری" از نوادگان شیخ مرتضی انصاری (1374 ش)آیتاللَّه شیخ احمد سبط الشیخ از نوادگان خاتم الفقهاء و المجتهدین، شیخ مرتضی انصاری عالم بزرگ قرن سیزدهم هجری، در سال 1309 ش به دنیا آمد. او پس از فراگیری مقدمات علوم اسلامی، در 19 سالگی راهی قم، سپس دزفول و در نهایت نجف اشرف شد. آیتاللَّه سبط الشیخ در نجف از محضر استادانی همچون آیات عظام سید ابوالقاسم خویی، سید محسن حکیم، سید محمود شاهرودی و سید عبدالهادی شیرازی استفاده وافر برد و پس از سالیانی چند به دزفول بازگشت. این عالم ربانی پس از مدتی در 43 سالگی ساکن قم گردید و به تدریس و تالیف و تربیت شاگردان و شرکت در درس فقه آیتاللَّه سید محمدرضا گلپایگانی پرداخت. ایشان همچنین از حضرات آیات سید محمود شاهرودی، شیخ آقا بزرگ تهرانی و شیخ محمدصالح مازندرانی اجازه اجتهاد و روایت داشت. خلاصةالقوانین، الدُّرَرُ النَّجفیه، شرح تحریر الوسیله و شرح تبصرةُ المتعلمین از جمله آثار این دانشمند اسلامی است. سرانجام آیتاللَّه سبط الشیخ پس از عمری سرشار از توفیق و خدمات مذهبی در 21 مرداد 1374 برابر با 13 ربیع الاول 1416 ق در 65 سالگی بدرود حیات گفت و در صحن مطهر حضرت معصومه (س) به خاک سپرده شد.سپهسالار تنکابنی از ریاست وزراء برکنار شد (1295 ش)ردّ شمس برای حضرت امیرالمومنین (ع)روزی پیامبردر کنار علی (ع) آرمید و سر مبارک آن حضرت بر روی پای امام علی (ع) قرار داشت. امام که هنوز نماز عصر خود را به جا نیاورده بود، نتوانست خود را راضی کند که پیامبر را بیدار نماید. بنابراین صبر کرد تا پیامبر، خود از خواب برخاست وامام را محزون دید. چون سبب را دانست، دعا کرد که خورشید بار دیگر باز گردد و امام نماز خود را در وقت خود، ادا کند. این واقعه که در مسجد فضیح روی داد به "ردّ الشمس" یعنی بازگشت خورشید مشهور گشت.اعدام "میرزا رضا کرمانی" به جرم قتل ناصرالدین شاه (1276 ش)میرزا
رضا کرمانی در سال 1268 ش پس از آشنایی با سیدجمالالدین اسدآبادی، سخت
مجذوب اندیشهها و افکار او شد و از همان زمان، به فعالیتهای سیاسی
پرداخت. در پی استبداد و جور زمان ناصرالدینشاه قاجار و اخراج
سیدجمالالدین اسدآبادی از ایران، میرزا رضا کرمانی بارها به گونه کتبی و
شفاهی به ناصرالدین شاه و درباریانش اخطار نمود که به جهت بیاحترامی و
ستمی که درباره سیدجمالالدین روا داشتهاند، کشته خواهند شد. رژیم
استبدادی قاجار، زبان تیز و حرکات اعتراضآمیزِ او را تحمل نکرد و میرزا
رضا را به 7/5 ماه زندان محکوم کردند.
میرزا پس از آزادی، راهی اسلامبول
ترکیه گردید و با سید دیدار نمود. میرزا از اوضاع ایران بسیار نالید و سید
او را به کندن ریشه فساد که همان ناصرالدین شاه بود، تشویق کرد. سرانجام
شاه قاجار که در تدارک برگزاری جشنهای پنجاهمین سال سلطنت خود بود، در 17
ذیالقعده 1313 ق برابر با 13 اردیبهشت 1275 ش با 3 گلوله میرزا رضا در حرم
حضرت عبدالعظیم (ع) در ری کشته شد. میرزا با بیان سخنانی در دادگاه
فرمایشی، حقایق را بازگو نمود و شاه را رسوا کرد. سرانجام میرزا رضا کرمانی
در روز دوم ربیعالاول 1314 ق برابر با 21 مرداد 1276 ش توسط دستگاه جبار
قاجار به دار آویخته شد و به شهادت رسید. آخرین جمله میرزا این بود: "این
چوبه دار را به یادگار نگه دارید، من آخرین نفر نیستم".درگذشت "ابوداوود سجستانی از مشاهیر خراسان (272 ق)اصل ابوداود سجستانی از سیستان و مولد او به سال 202 ق بود. وی صاحب کتاب سنن است که بر احمد بن حنبل عرضه کرد و وی را پسند افتاد و تحسین کرد. ابوداوود در سال 272 ق در بصره درگذشت و عبداللَّه ابنعبدالواحد هاشمی بر وی نماز خواند. علاوه بر "سنن"، دو کتاب، یکی به نام ناسخ القرآن و منسوخه و دیگری را به قولی دلائل النبوة به نام او آوردهاند، همچنین ابنندیم کتاب اختلاف المصاحف را از او دانسته و در قاهره کتابی به نام مراسل منسوب به او به طبع رسیده است.کشته شدن سلطان "جلال الدین خوارزمشاه" و انقراض سلسلهٔ خوارزمشاهی (628 ق)بعد از مرگ سلطان محمد، حملات مغولان به ایران ادامه داشت، و بعد از آن بین بازماندگان او بر سر خلافت درگیری پیش آمد و سرانجام سلطان محمد در آخرین روزهای عمرش، یکی از پسرانش به نام جلال الدین را به جانشینی انتخاب کرد ولی پس از مرگ سلطان محمد، بقیه برادران شروع به مخالفت کردند و جلال الدین نیز مجبور بود که با آنها مقابله کند. او بخشی از سپاه پراکندهٔ پدرش را جمعآوری کرد و به جنگ با مغولان رفت و پیروزی هایی نیز به دست آورد. برای مثال می توان به پیروزی او برای فتح غزنین و قندهار اشاره کرد. ولی این پیروزی ها جهت بازپسگیری حکومتِ قبلی کار ساز نبود زیرا هرج و مرج و نابسامانی حکومت را فرا گرفته بود. مغولان او را تا رودخانه سند تعقیب نمودند و سرانجام وی به رودخانه زد و از آن عبور کرد و بعد به هندوستان رفت وبه مدت یکسال در آنجا ماند و زمان مراجعت به ایران در بخشهایی که هنوز به تصرف مغولها در نیامده بود، شروع به گردآوری سپاه کرد ولی به علتِ خصوصیات بد او مانند خونخواری و سبک سری، کسی به او اعتنا نمی کرد و او مجبور بود از هر شهری به شهر دیگری فرار کند. عاقبت به تبریز حمله کرد و اتابکان را به قتل رسانده و سرانجام بعد از شکست های متوالی و فرارهای پی در پی در 628 هجری قمری در ((میافارقین)) واقع در کردستان به دست شخصی که برادرش به دست جلال الدین کشته شده بود، به قتل رسید. و سرانجام جلال الدین پس از یازده سال حکومت درگذشت و با فوت او حکومت خوارزمشاهی نیز به دست مغولان افتاد.رحلت عالم ربانی "شیخ محمدتقی رازی اصفهانی" (1248 ق)شیخ محمدتقی رازی اصفهانی فرزند عبدالرّحیم، عالم امامی، فقیه اصولی و زاهدی ژرفبین و دقیق النظر بود و در محضر عالمانی همچون سید بحرالعلوم، سید علی صاحب ریاض، شیخ جعفر کاشفُ الغطاء و سیدمحسن کاظمینی پرورش یافت. وی علاوه بر تبحر در علوم عقلی و نقلی، در اصول فقه نیز استادی مسلم و توانا به شمار میرفت. شیخ محمدتقی رازی اصفهانی که با نگارش کتاب هدایةُ المسترشدین، به صاحب هدایه معروف است، دارای تالیفات سودمند دیگری از قبیل شرح اسماء الحُسنی، حاشیهٔ معالم و... میباشد. این عالم بزرگ سرانجام در 15 شوال 1248 ق در اصفهان وفات یافت و در تخت فولادِ این شهر به خاک سپرده شد.تولد "اوژن بورنوف" خاورشناس فرانسوی و کاشف رمز خط میخی (1801 م)اوژن بورنوف بزرگترین دانشمند سانسکریتشناس، در دوازدهم اوت 1801 م در پاریس به دنیا آمد. وی پس از طی تحصیلات متوسطه، در علم حقوق فارغالتحصیل گردید و ضمن اشتغال به عنوان وکیل دعاوی، به زبان و ادبیات مشرق زمین و شگفتیهای سرزمین هند، علاقهمند شد. از این رو به فراگیری زبانهای سانسکریت و پالی همت گماشت و به کار مطالعه و تحقیق روی آورد. این دانشمند جوان در ضمن مطالعه در کتابخانه ملی پاریس، به نسخههایی از کتب مذهبی زرتشتیان برخورد کرد که پس از مطالعه آن، توانست عقایدی را که بر اثر مرور زمان حتی در بین زرتشتیان، منحرف شده بود دوباره برقرار نماید. بورنوف در سال 1835 م تفسیر یسْنا را که یک متن مهم زرتشتی است انتشار داد و به کمک زبان سانسکریت آن را نوشت. وی با این کار علمی بزرگ، کلید و کشف رمز خواندن کتیبههای خطی میخی در زبانهای ایران باستان را به دست دیگر دانشمندان داد. بورنوف همچنین پس از مطالعات فراوان، کتاب بودا و مذهب او را به تنهایی و بدون کمک دیگران نگاشت و اثری بیمانند پدید آورد. اوژن بورنوف سرانجام پانزده روز پس از انتخاب به عنوان سردبیر فرهنگستان کتیبهها و ادبیات فرانسه، در 28 مه 1852 م در 51 سالگی درگذشت.تولد "فریتز کرِنْکو" خاورشناس نامور آلمانی (1872 م)فریتزْ کرِنْکو، در 12 اوت 1872 م در شمال آلمان به دنیا آمد. وی سالیانی به تدریس زبان و ادبیات عربی در هندوستان و انگلیس مشغول شد و زبانهای یونانی، لاتینی، فرانسوی و انگلیسی را فرا گرفت. مطالعات فراوان منابع اسلامی و نیز علاقه به مردم مشرق زمین به ویژه مسلمانان، باعث شد تا فریتز کرنکو به دین اسلام مشرف شود و نام خود را به محمد سالم کرنکوی تغییر دهد. وی درعین حال از نگارش کتاب و مقاله غافل نماند و حدود 30 کتاب را منتشر ساخت که بیشتر آنها تصحیح، تنظیم، ترجمه و چاپ متون قدیمی جهان اسلام بوده و در کنار آن، 20 مقاله را در مجلات مختلف به چاپ رساند. کرنکو نسبت به اسلام و عرب شدیداً تعصب داشت و در هرجا لازم میدانست از آن دفاع میکرد. او را فردی دانشمند، راستگو، خویشتندار، خوش منظر و دوستدار شرق و اسلام و مسلمانان گفتهاند. فریتز کرنکو سرانجام در 7 ژوئن 1953 م در 81 سالگی درگذشت.وقوع نبرد امریکا و ژاپن معروف به "گوادال کانال" در جریان جنگ جهانی دوم (1942 م)جزیره آتشفشانی گوادال کانال در اقیانوس آرام جنوبی واقع شده است و در حقیقت بخشی از مجموعه جزایر سلیمان را تشکیل میدهد. این جزایر در جریان جنگ جهانی دوم توسط ژاپنیها اشغال گردید، اما پس از آن که دامنه جنگ گسترش یافت، امریکا نیز وارد صحنه شده و در خاور دور با ژاپنیها وارد کارزار گردید. این مساله کاسته شدن دایره فتوحات ژاپن را به دنبال آورد. در همین زمان، از 12 اوت 1942 م یکی از بزرگترین و خونینترین نبردهای امریکا و ژاپن در منطقه گوادال کانال آغاز شد. اهمیت استراتژیک این ناحیه باعث شده بود تا اشغالگران، آن را کلید فتوحات بعدی به حساب آورند. بر همین اساسْ حملات امریکاییها با مقاومت و پایداری سربازانِ ژاپن مواجه شد، اما علیرغم شجاعت و تلاش فراوانی که ژاپن برای دفاع از این منطقه به کار گرفت، امریکاییها موفق شدند پس از 6 ماه، سرانجام در 16 فوریه 1943 در این نبرد به پیروزی دست یابند. در این جنگ 4 هزار سرباز امریکایی و 7 هزار سرباز ژاپنی کشته شدند که بخشی از تلفات میلیونی جنگ جهانی دوم به حساب میآید.پرتاب اولین ماهواره جهان به نام "اکو" توسط ایالات متحده امریکا (1969 م)ماهواره های اکو اولین ماهواره های مخابراتی دنیا بودند در دوازدهم اوت 1960 اکو-1 پرتاب شد و پیامی را از ریئس جمهور وقت ایالات متحده ارسال کرد. این اولین پیغام بشر بود که با استفاده از ماهواره فرستاده میشد. اکو-1 و اکو-2 این نظریه را به اثبات رساندند که با استفاده از ماهواره میتوان عکس, صدا, و موسیقی را به فواصل دور ارسال کرد. ماهواره های اکو بالن هایی با پوشش فلزی بودند و در ابتدا برای مطالعات اتمسفری در نظر گرفته شده بودند, ولی مهندسین مخابرات پیشنهاد کردند که از این ماهواره ها به عنوان ماهواره های مخابراتی استفاده شود.روز جهانی جوانانجوانی، پرنشاط ترین و زنده ترین و در عین حال فریبنده ترین فصل از روزهای زندگی انسان است. به همین دلیل، توجه به آن و بهره مندی بیشتر و بهتر از آن، اهمیت ویژه ای دارد. انسان موفق کسی است که از موتور پرانرژی و پرشتاب جوانی برای حرکتی تند و موفق در مسیری درست به سوی هدفی معیّن بهره گیرد. بسیاری از افراد بشر این دوران پرنشاط و مهم را در میان سرمستی های زمانه به غفلت می گذرانند و آن را بی هیچ بهره ای از دست می دهند. این مقاله دربردارنده هشدارهایی است در مورد از دست دادن فرصت جوانی، غافل بودن از هدف، حرکت شتاب زده و بی ثمر، بی برنامگی، مُدگرایی و... .قتل عام فلسطینیان اردوگاه "تلّ زَعْتَر" در لبنان توسط فالانژهای لبنان (1976 م)پس از خروج نیروهای سوریه در 23 ژوئن 1976 م از لبنان، نیروهای فالانْژْ به اردوگاه تَلِّ زَعْتَر یکی از اردوگاههای فلسطینی واقع در کنار حمله کردند. در این حمله، توپخانه سنگین فالانْژْها، هر دقیقه به طور متوسط سه گلوله توپ به سوی تل زعتر شلیک میکرد. تانکها و زرهپوشهای آنها نیز به این محاصره شدت بخشیدند. نیروهای فالانژ در تهاجم خود از موشکهای زمین به زمین ساخت اسرائیل بهره میگرفتند. این تهاجمْ اردوگاههای دیگر فلسطینی را نیز در بر میگرفت اما محور عملیات نیروهای فالانژ، اردوگاه تل زعتر بود. در جریان این محاصره، آب شهر قطع شد، مواد غذایی کمیاب گردید و هر جنبندهای در سطح شهر توسط تیراندازان فالانژ که از بیرون به شهر مسلط بودند مورد هدف قرار میگرفت. در روزهای پایانی، تنها 500 فلسطینی دیگر در این اردوگاه باقی مانده بودند.
سرانجام پس از آنکه این شهر حدود 70 بارمورد تهاجم قرار گرفت، در 12 اوت 1976 بعد از بیش از 50 روز مقاومت، سقوط کرد. شب این حادثه نیروهای فلسطینی با یک هجومْ حلقه محاصره را شکافته و موفق به خروج از اردوگاه شده و پس از 4 روز پیاده روی و برجای گذاشتن 300 کشته به بیروت رسیدند. در روز 13 اوت همان سال، نیروهای فالانژ به شهر بیدفاع تلّزعتر حمله کرده و به قتلعام فلسطینیان دست زدند. این فجایع و دامنه آن، به قدری گسترده بود که به اعتراض مجامع بینالمللی انجامید و فالانژها را مجبور کرد که به کشتار فلسطینیان خاتمه دهند. برای مشاهده مجله شبانه اینجا کلیک کنید