به گزارش
خبرنگار ادبیات باشگاه خبرنگاران؛
ادبیات و زبان یکی از قویترین ابزار برای پیشرفت در زمینهی فرهنگ یک کشور است و فرهنگ هر کشور قوی ترین ابزار برای پیشرفت و جهان شدن.
سالهاست که متخصصان انسانی دریافتهاند که قدرتی برتر از قدرت زبان برای تبادل اندیشه وجود ندارد، به وسیلهی این نعمت شگفت خداوندی هم میتوان با شعری لطیف دلی را صیقل داد،هم میتوان حماسه خلق کرد.
از آنجایی که شرایط سخت همیشه موجب شکست نمیشود و گاهی خود دلیل پیشرفت و شکوفایی است؛ در هشت سال دفاع مقدس و در شرایط سخت جنگ، سبک ادبی پر طرفداری در دنیای زبان و ادبیات فارسی خلق شد و گسترش پیدا کرد، این سبک را سبک ادبیات مقاومت نامیدند.
البته که ادبیات مقاومت عرب و دیگر زبانها در رشد و نمو این شاخهی ادبی بی تاثیر نبود، اما از آنجایی که زبان و ادبیات فارسی مملو از حماسه و اشعار حماسی است، این سبک ادبی را نیز به راحتی در خود هضم کرده و متقابلاً بر ادبیات پایداری دیگر کشورها تاثیر گذاشته است.
ابراهیم حسن بیگی به عنوان یکی از فعالان عرصهی ادبیات پایداری صاحب آثار زیادی چون "ریشه در اعماق"، "اشکانه"، "محمد"، "غنچه بر قالی (یکی از 25 جلد کتاب برتر سال 2000 در جهان) "، "قدیس" و کتابهای دیگر هستند.
باشگاه خبرنگاران به مناسبت روز مقاومت اسلامی، گفتگویی با وی داشته که در زیر میخوانید.
* پس از اشارهای به تاریخچه ادبیات پایداری، بفرمایید که در جریان رشد خود تا چه اندازه از ادبیات مقاومت کشورهای دیگر تاثیر گرفته و تا چه اندازه بر ادبیات پایداری دیگر کشورها همچون فلسطین و لبنان موثر واقع شده است؟ میتوان گفت ادبیات مقاومت و پایداری از همان زمانی که گلولههای جنگ آتش گرفت، آغاز شد. در واقع پس از پیروزی انقلاب اسلامی تعدادی از جوانان انقلابی که نویسندگی و شاعری را در حوزهی انقلاب اسلامی آغاز کردند و در مقابل نویسندگان بزرگی که در شاخهی ادبیات انقلاب کاملا منفعل بودند، فعالیتهای عظیمی در این عرصه انجام دادند و آثار بسیاری را تولید کردند، در همین حین جنگ میان ایران و عراق آغاز شد و در پی آن بیشتر مضمونها به سمت دفاع مقدس رفت و به این شکل، اندک اندک ادبیات مقاومت و پایداری به شکل جدی به عنوان یک سبک مستقل، توسط نویسندگان آن دهه، شناخته شد و گسترش پیدا کرد. نویسندگانی که نه تنها در پشت جبهه و کاغذ خود کشور را یاری میکردند، بلکه در میان نبرد نیز حضور چشم گیری داشتند.
کامران شرفشاهی و شهید غنی پور از جمله نویسندگانی بودند که با شهادت خود نشان دادند که تنها قلم در دست نگرفتند، بلکه با جان و دل در راه وطن و دین مقاومت و پایداری میکنند.
انتظار میرفت که بعد از اتمام جنگ فعالیت و آثار نویسندگان و هنرمندان در این حوزه گسترش پیدا کند، چرا که دیگر جنگ پایان یافته بود و هنرمندان و فعالان این عرصه فرصت مناسبی برای تحلیل و خلق آثار پیدا کرده بودند؛ ولی متاسفانه این امید و انتظار نتیجه قابل توجهی در پی نداشت.
هرچند که ادبیات مقاومت در دهههای 70 و 80 از نظر کیفی و هنری، عمق بهتری یافت، اما به لحاظ کمی بسیار کم و کمتر شد؛ به طوری که به هیچ وجه با دهه 60 قابل قیاس نیست. البته برخی از این کاستیها طبیعی بود چرا که پس از اتمام جنگ برخی از نویسندگان ترجیح میدادند در حوزههای متنوع تر کار کنند، اما متاسفانه این سیر نزولی فعالیتها بیش از حد انتظار بود.
* آثار منتشر شده در این حوزه بیشتر تولیدی و سفارشی است یا برخاسته از ذوق و قریحهی خود هنرمندان است؟ به طبع چون این نگرانی وجود داشت که آثار دفاع مقدس به فراموشی سپرده شود، برخی از مسئولان و ارگان ها و نهادهای مرتبط به دنبال این بودند که رمان و داستانهایی منتشر شود، اما این ارگانها محصولات را صرفا سفارش نمیدادند، چرا که کار هنر و از همه مهمتر ادبیات نمیتواند سفارشی و تولیدی باشد، بلکه باید توافق و تفاهمی بین ذهن و دل نویسنده و کاری که از او خواسته میشود باشد.
به رغم این فعالیت نوع نهادها و تاکید بر فعالیت و خلق آثار در زمینهی دفاع مقدس، ادبیات پایداری به لحاظ کمی و کیفی رشد بایسته را نداشته است و ابعاد مختلف این حوزه برای آیندگان چندان قابل دسترسی نیست و متاسفانه باید بگویم که ما اکنون آثار چندانی برای شناساندن بهتر فضای مقاومت و پایداری به یک جوان بیست، سی ساله نداریم، حال تصور کنید ما بیست سال آینده با چه مشکلاتی روبرو خواهیم شد.
* ادبیات پایداری و مقاومت چگونه میتواند رشد کند؟ آیا فقط در برابر تهدید و ظلم است که این حوزهی ادبی میتواند رشد و گسترش پیدا کند؟ شاید ظلم و تهدید بتواند یکی از عوامل رشد این حوزهی ادبی باشد و هنرمندان یک کشور در اثر واکنش به ظلم و تهدید به خلق آثار ادبی پایداری بپردازد اما این فقط یکی از دلایل است.
ما برای اینکه در حوزهی ادبیات دفاع مقدس و ارزشهای آن پیشرفت داشته باشیم، باید برای کودکان داستان بنویسیم، رمان بنویسیم، شاید مردم در کشور ما سخت رمان و داستان بخوانند، اما فیلم و سریال به راحتی دیده میشود. باید برای رشد فرهنگ و ادبیات دفاع مقدس از این ابزار استفاده کرد.
به طور مثال هشتاد سال از جنگ جهانی دوم میگذرد، اما هنوز درباره آن فعالیت میکنند، یا رمان و سالگرد گرفته میشود و دربارهاش فیلم و سریال می سازند، اما در کشور ما با وجود معنوی بودن جنگ هشت ساله خیلی کم به آن پرداخته میشود.
به طور مثال هر سال در روسیه برای رمان جنگ به عنوان یک مراسم جدی برگزار می شود. جالب است که بدانید این مراسمها صرفا دولتی نیست و خود جوش و توسط خود مردم برگزار میشود و در سالگرد آغاز و پایان این جنگ به کلیساها میروند و از جان باختگان این جنگ یاد میشود.
یکی از دلایل این که روسیه از مراکز مهم توریستی به شمار میرود، وجود موزهها، نمادها و المانهای بسیار در رابطه با جنگ است. پس بنابراین برای اینکه روحیه مقاومت و پایداری و به دنبال آن ادبیات مقاومت رشد و گسترش پیدا کند، نه تنها ظلم و تهدید، نه فقط دولت، بلکه مردم یک کشور باید برای ماندگاری ارزش های جنگ و دفاع مقدس انرژی بگذارند. هنگامی که من به فرانسه سفر کردم، در آنجا شهری را دیدم که مردمش برای یادمان جنگ دوم جهانی هر چهارشنبه دور میدانی جمع میشدند و گروههای کوچک موسیقی، نواهایی مینواختند.
در واقع تلاش دولت و صرف انرژی و بودجههای کلان بدون حضور خود جوش مردم در این حوزه هیچگاه ما را به مقصد نمیرساند.
* با توجه به اینکه ادبیات و روحیه مقاومت جزء لاینفک هر قوم و ملت و فرهنگ است، با رشد و فعالیت در این زمینه چقدر و چگونه میتوان به جهانی شدن در ادبیات نزدیک شویم؟ تا وقتی که ما در عمومی و ملی کردن ادبیات مقاومت در داخل کشور مشکل داریم، نمیتوانیم به پیشرفت در سطح جهان امید داشته باشیم. ما نه تنها در ادبیات، بلکه در حوزههای مختلف دفاع مقدس مشکل داریم، تا جایی که جوان های ما خیلی چیزها را راجع به رشادتهای کشورشان نمیدانند و هرچه هست، فقط در حافظهی تاریخی ما مانده است. هرگاه توانستیم کاری کنیم که بچههای ما، از حماسه ای که پدران و مادرانشان خلق کردند با خبر شوند، رفته رفته میتوانیم برای سطح بین المللی چاره و خط مشی بیاندیشیم. همان طور که ذکر شد، روسیه در این زمینه موفق بود که توانسته توریستهای مختلفی را جمع کند. یک پارک بسیار معروفی در روسیه به نام پارک آزادی وجود دارد. در قسمتی از این پارک ستونی بزرگ ساختهاند که اسامی کسانی که در جنگ با نازیهای از دست دادهاند روی آن حک شده است. در قسمت پایین این ستون مجسمه یک سرباز گمنام قرار دارد.
عروس و دامادها قبل از مراسم ازدواج به آن محل میروند و در آنجا شمع روشن کرده و پس از دعا مراسم ازدواج را آغاز میکنند.
خیلی از توریستها ساعتها آنجا مینشینند تا این لحظه (ورود عروس و داماد) را دیده و عکاسی کنند.
خلاصه حرف آن است که چقدر برای یاد بود جنگ و ارزشهای آن تلاش میکنند تا تلاش و فرهنگ مردمی وجود نداشته باشد، ارزش های دفاعی و مقاومتی یک کشور پیشرفت نخواهد کرد و جهانی نخواهد شد. پس اولین گام آن است که در داخل کشور پیشرفت کنیم و سپس به پیشرفت ادبیاتمان در سطح جهانی فکر کنیم.
ادبیات و رمان و داستان در داخل کشور ما بسیار غریب است و تا در این زمینه مشکلات ما حل نشود، ما در سطح بین الملل حرف چندانی نخواهیم داشت.
* به نظر شما خاطره و دست نوشتهی خانواده و همسران شهیدان و آزادگان تا چه حد به رشد و پیشرفت این حوزه کمک میکند؟ این شاخه از فعالیت بسیار کمک کننده است اما ...
نگرانی من این است که روزی برسد که ما همسران و خانوادهی شهیدان و جانبازان و آزادگان را از دست داده باشیم.
اینها همچون گنجهای عظیمی هستند که به پیشرفت ادبیات مقاومت بسیار کمک میکنند و اگر این عزیزان و خاطراتشان از کف برود، ما یک منبع مهم ادبی را از دست خواهیم داد و هیچ کمک مالی و تلاش دولتی و حتی مردمی نمیتواند همچون منبع عظیم خانواده شهیدان و آزادگان و جانبازان به ما کمک کند.
اگر در توان ما نیست که به کمک این عزیزان فیلم و سریال بسازیم، حداقل باید خاطراتشان را به صورت مکتوب به دست آوریم و این شاخه از فعالیت بسیار مهم و ضروری است.
زینب السادات رضویان/
انتهای پیام/ اس