رمان "گهواره مردگان" اولین اثر "مهدی بهرامی" در برنامه بلور قلم فرهنگسرای فردوس نقد شد.

به گزارش خبرنگار ادبیات باشگاه خبرنگاران، نشست نقد کتاب "گهواره مردگان " اثر "مهدی بهرامی" عصر دیروز با حضور چند تن از نویسندگان از جمله "بلقیس سلیمانی"، "فرحناز علیزاده"، "پری رضوی"،"محبوبه جعفرقلی" و "محمد بهرامی" مترجم و جمعی از علاقه‌مندان در برنامه "بلور قلم" سالن جلال فرهنگسرای فردوس برگزار شد.
 
"بلقیس سلیمانی" نویسنده «بازی آخر بانو» در ابتدای این جلسه گفت :بهرامی یک نویسنده ی جوان کرمانی است و از گویش خود در "گهواره مردگان" سود جسته و این کتاب به عنوان اولین کتاب نویسنده، از تکنیک های داستانی خوب و آگاهانه بهره برده است.

وی افزود: "گهواره ی مردگان" با شیوه ی "متافیکشن" یا "فراداستانی نوشته شده است. اصطلاح فرا در دهه 1970 در دنیای صنعت و فرهنگ در غرب شکل می گیرد مثل فرا تئاتر، فراسینما و فراداستان.  
"سلیمانی" در خصوص مولفه های فراداستان گفت: در فراداستان چند مولفه گرد هم می آیند.

 در ابتدا فرایند داستان، فرآیند آگاهانه است و آگاهانه داستان را به خواننده منتقل می کند. فراداستان، توهم داستان را افشا می کند و نویسنده به خواننده می گوید که داستان اساسا جعلی است و بر تصنعی بودن نوشته تاکید می کند.

 در طول کتاب گهواره مردگان، قصه برای همه ی شخصیت ها ی داخل داستان است. دومین فرایند، نقد است. نویسنده خواننده را مخاطب قرار داده و ضعف ها و فوت های داستانش را می گوید. در طول این کتاب همراه با فرایند داستان، خواننده را با نقد روبرو می‌کند.

این نویسنده تصریح کرد: در گذشته نویسنده، اسطوره ای بود. خداوندان بر او تاثیر می گذاشتند و هنر را به او ملهم می کردند اما در فراداستان، اسطوره ی نویسنده شکسته می شود. در چنین وضعیتی نویسنده و نوشته در جایگاه رفیعی قرار ندارند. نویسنده در رمان به گزاره و سازه کلامی تبدیل می شود. در این رمان هم مرگ مولف اتفاق می‌افتد.

وی ادامه داد: نقیضه از مولفه های دیگر  فراداستان است. دن کیشوت به نوعی نقیضه ی رمانس اروپایی است و رمان گهواره مردگان نقیضه ای است بر رمان پلیسی. افسری که باید حق را به حقدار برساند و مجرم را دستگیر کند، خودش تبدیل به مجرم می شود.

"سلیمانی" در مورد واقعیت در داستان اظهار کرد: واقعیت در قرن 18 و 19 بازنمایی می شود و خواننده می تواند با آن همذات پنداری کند. اما در داستان های مدرن قرن 20 واقعیت در بیرون است، اما داستان نویس کاری به آن ندارد و مهم نظرگاهی است که نویسنده انتخاب می کند. واقعیت در آگاهی شخصیت و نویسنده تکیه دارد.. اما در رمان پست مدرن واقعیت مسئله دار می شود. چیزی به اسم واقعیت وجود ندارد، ولی لایه های مختلفی از واقعیت دیده می شود. نویسنده در رمان گهواره مردگان، از واقعیت پست مدرن استفاده کرده است.

وی در خصوص شخصیت در داستان بیان کرد: شخصیت در رمان های گذشته به محض شکل گیری، هویت خاص خود را می‌یافت اما شخصیت در فراداستان، معکوس هویت پیدا می کند و  وضعیت برعکس می شود. شخصیت ها همانند این رمان، اسم ندارند، در هم می‌شوند، یا به هم تبدیل می شوند و چاقوی پسربچه ی روستایی شبیه چاقوی قاتل می شود.

"سلیمانی" همچنین افزود: توالی رویدادها و موجبیت در پیرنگ، در فراداستان ها، فرو می ریزد. حس زمان و مکان از بین می‌رود. در "گهواره مردگان"، دو برادر در جبهه جنگ هستند، به سبب طولانی شدن جنگ، برادر سوم خود را که معاون فرمانده است نمی شناسند. این جنگ به سبب بی زمان و مکانی، می تواند عمومیت پیدا می‌کند و لزوما می تواند جنگ ایران و عراق نباشد. پیرمردی در جنگ است و پسرش هم در جنگ کشته می شود و همزمان پسرش را به خانه اش می آورند. در این جا توالی زمان رعایت نشده است.

وی با اشاره به پایان قطعی در داستان های رئالیسم عنوان کرد: در داستان های پست مدرن، بی پایانی یا چند پایانی وجود دارد. گاهی در وسط داستان داستان تمام می‌شود. همچنین خواننده با چند راوی مواجه است. در رمان گهواره مردگان، هم با چند پایانی روبرو هستیم. 

"فرحناز علیزاده" نویسنده و منتقد هم در این نشست گفت: فراداستان، به شکل داستان در داستان است. روایت کل به صورت خرده روایت ها  و پازل وار بیان می شود. "گهواره مردگان" چندین زبان و زاویه دید دارد و توالی زمان در آن دیده نمی شود. هم چنین شروع نامتعارفی دارد و ابتدای متن از وسط داستان آغاز می شود. این کتاب با وجود این موارد، به شیوه فراداستان نوشته شده است.

وی ادامه داد: متن پست مدرن المانهای خاص خود را دارد و نویسنده هوشمندانه از زاویه دید های متفاوت و المانهای پست مدرن استفاده می کند. گاهی عذاب وجدان شخصیت داستان، باعث می شود از زاویه دید دوم شخص استفاده شود.

"علیزاده" در مورد بی مکان و زمانی پست مدرن بیان کرد: در پست مدرن، شخصیت های بی نام و بی مکان و زمانی باعث می شود که تابو ها شکسته و به همه ی کشورها تعمیم داده شود. اگر به درستی استفاده شود، به نفع نویسنده خواهد بود. 

وی افزود: روش تکه تکه کردن اطلاعات در گهواره مردگان کارآمد بوده و نشان می دهد که به نوعی همه ی انسان ها شرطی شده اند و تحت تاثیر دسیسه اند. حتی کل جامعه دسیسه اند و این گونه داستان گویی، استمرار زندگی است.

این منتقد خاطر نشان کرد: در این کتاب چندصدایی و چند زاویه دید مشهود است. در طول داستان خود داستان را نقد می کند. جایی از زبان یکی از شخصیت ها می گوید از داستان پیچ در پیچ بیزار است.
 
"علیزاده" همچنین عنوان کرد: پست مدرن با تمام المان هایش می خواهد به چند فرجامی و پایان باز برسد. اما در کار مهدی بهرامی، همه شخصیت ها، به یک فرجام می رسند و تعلیق انتهایی داستان هم به فرجام می رسد. فصل آخر رمان با مشکلاتی روبرو است. پیرمرد روای هر لحظه خواهان نوشیدن آب است تا روایش را ادامه بدهد. افسر پلیس تا فصل آخر متوجه ی ماجرا نمی شود اما در لحظه ی آخر متوجه می شود که چاقو همان چاقوی برادرش است.

گفتنی است: مراسم با ایراد نظرهای علاقمندان ادبیات حاضر در جلسه نقد کتاب به پایان رسید.

انتهای پیام/
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار