به گزارش
حوزه پارلمان باشگاه خبرنگاران به نقل از روابط عمومی مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، دفتر مطالعات سیاسی این مرکز اعلام داشت: جمهوری خلق چین در اواخر دهه ۱۹۷۰ دستخوش تحولات سیاسی و سپس دگرگونیهای اقتصادی گستردهای شد، به گونهای که شگفتی بسیاری از کارشناسان سیاسی – اقتصادی را برانگیخت.
تحولات جدید اقتصادی چین از یک سو نتیجه جابه جایی قدرت سیاسی از مائو به دنگ شیائوپینگ و از سوی دیگر اصلاح ساختار اقتصادی بر مبنای فعالیت نیروهای بازار و گشودن درهای اقتصادی و در نظر گرفتن نقش ارشادی برای دولت در عین ابقای حاکمیت عمومی گذشته در برخی زمینهها بوده است. این اولین مرحله اصلاحات در چین معاصر قلمداد شده و اینک با قدرت گرفتن تیم جدید رهبری در اسفندماه ۱۳۹۱ (۲۰۱۳) و «طرح اصلاحات ۲» در سال ۱۳۹۲ (۲۰۱۴)، به نظر میرسد مرحله دوم و تکمیلی اصلاحات چین متناسب با نیازها و ضرورتهای هزاره سوم میلادی آغاز شده است. پژوهش حاضر ضمن اشاره به کل فرآیند اصلاحات در چین، به بررسی عمدهترین فرازهای اصلاحات جدید میپردازد.
در ادامه عمدهترین مباحث این پژوهش بدین شرح جمع بندی شدهاند:
۱- تحول ایدئولوژیک چین در قرن بیستم از ناسیونالیسم به سوسیالیسم و سپس به اقتصاد سیاسی دنیای آزاد، بوده است.
۲- سرآغاز جایگاه چین کنونی به تحولات سیاسی – اقتصادی اواخر دهه ۱۹۷۰ در این کشور باز میگردد.
۳- ویژگی اصلی دوره مائو، تمرکز سیاسی و اقتصادی در جامعه چین و نمود آن، اقتدار و سلطه بلامنازع حزب کمونیست و اقتصاد دولت سالار مبتنی بر برنامه ریزی متمرکز بوده است.
۴- با مرگ مائو و کنار رفتن وابستگان و همفکران او، دنگ شیائوپینگ با اندیشه اصلاحات اقتصادی، سیاست درهای باز و اولویت توسعه اقتصادی به قدرت رسید و مرحله اول اصلاحات موفق تاریخ این کشور را آغاز کرد.
۵- عدم کارآیی اقتصاد دولت سالار و رشد و توسعه اقتصادی همسایگان (تایوان، هنگ کنگ، سنگاپور و کره جنوبی) موجب کنار گذاشتن تدریجی اقتصاد مبتنی بر برنامه ریزی و پذیرفتن نقش صرفا ارشادی دولت شد.
۶- چین به واسطه اصلاحات، طی سالهای ۱۹۷۵ -۱۹۹۵ حدود ۵/۸ درصد و طی سال هی ۱۹۹۰-۲۰۱۲ حدود ۱۰ درصد رشد تولید ناخالص ملی را تجربه کرد، حجم اقتصاد آن ۷۰ برابر شد، سهم آن در اقتصاد جهانی از ۸/۱ درصد به بیش از ۵/۱۱ درصد افزایش یافت و حجم کل تجارت آن ۱۷۵ برابر شد.
۷- با انتخاب رئیس جمهوری و کادر رهبری جدید چین، مرحله دوم و تکمیلی اصلاحات چین متناسب با نیازهای داخلی و الزامات هزاره سوم، از سال ۲۰۱۴ (۱۳۹۲) آغاز شد.
۸- چالشهای اصلی توسعه چین در هزاره سوم عبارتند از: فساد اداری و حزبی، آلودگی محیط زیست، نابرابری اجتماعی فزاینده و مسئله دمکراسی و حقوق بشر.
۹- شی جین پینگ از رهبران نسل پنجم چین، با ۶۰ سال سن، فرزند یکی از مقامات پیشین، مراحل متعدد اداری را در حزب طی کرده، طی دورههای مدیریت خود از آلوده شدن به فساد پرهیز کرده و در هفت سال اخیر جانشین رئیس جمهوری چین بوده است.
۱۰- رویکرد اصلی اصلاحات، تمرکز زدایی، متوازن سازی، جامعیت بخشیدن به فرآیند اصلاحات و کاهش نابرابریهای اقتصادی وا جتماعی بوده است.
۱۱- چشم انداز اصلاحات، تدوین و ترسیم روند اصلاحات و برنامههای کلان چین در گام اول تا سال ۲۰۲۰ و در گام بعدی تا سال ۲۰۵۰ است.
۱۲- در برنامه اصلاحات، ۳۸۳ طرح در ۶۰ حوزه مختلف برای اجرا به تصویب نهایی رسیدهاند.
۱۳- در قالب برنامه اصلاحات، دو نهاد «کمیسیون امنیت ملی» و «مدیریت اجتماعی» برای اولین بار و به منظور تامین امنیت داخلی و جلوگیری از شورش و ناآرامی، امنیت بین الملل و نظارت بر عملکرد قضایی تاسیس شدند.
۱۴- اصلاحات، بیانگر خارج ساختن تدریجی برنامههای تجاری و بازرگانی از کنترل کامل دولت است.
انتهای پیام/