کودکان کار دچار آسیبهایی مثل سوء استفاده‌های جنسی و جسمی بزهکاری، اعتیاد، سرقت، قاچاق مواد مخدر هستند.

 محسن ‌آشوری جامعه شناس در گفتگو با خبرنگار اجتماعی باشگاه خبرنگاران، با بیان این مطلب که یکی از ناهنجاری‌های اجتماعی کشورمان و همینطور کشورهای کمتر توسعه یافته و جهان سوم وجود کودکان کار و خیابانی است، دلایل پیدایش این ناهنجاری را شکافهای طبقاتی، فقر، وجود خانواده‌های بی سرپرست تک سرپرست و بد سرپرست، اعتیاد سرپرست خانواده‌ها،‌ بیکاری سرپرست و مهاجرت‌های بی رویه دانست و افزود: گاهی دیده شده است بعضی از خانواده‌ها به علت کثرت جمعیت و ناتوانی در پرداخت هزینه‌های امرار معاش برای اداره امور خانواده از کودکان خود در تأمین مخارج و کسب در آمار کمک می‌گیرند. 

وی افزود: به طویر کلی اگر تقسیم بندی برای کودکان کار داشته باشیم می‌توان گفت: عده‌ای از آنها دارای سرپناهند اما عده‌ای دیگر از سرپناه محرومند به عبارتی در خیابان‌ها و سطح شهر کار می‌کنند ودر خیابان‌ها نیز شب را به صبح می‌رسانند که وضعیت این کودکان خطرناک‌تر است و با آسیبهای جدی‌تری درگیر هستند. در بحث کار نیز کودکان کار دو وضعیت متفاوت دارند، گروهی از آنها به کار و مشاغل کاذب میپردازند، که در سطح شهر دیده می‌شوند مانند : فروش فال و گل، تکدی گری، تمیز کردن شیشه اتومبیل‌ها، جمع کردن ضایعات از میان زباله‌ها و ... و گروهی از آنها در مشاغل واقعی و در کارخانه‌ها و کارگاه‌های تولیدی به عنوان شاگرد، پادو و وردست به انجام فعالیت‌های سخت و طاقت فرسا می‌پردازند. 

آشوری ادامه داد: متأسفانه از این کودکان به دلیل عدم آگاهی خود و سرپرستانشان و یا به دلیل ناگریز بودن از ادامه این وضعیت سوء استفاده‌های فراوانی می‌شود. گروهی که مشاغل سالم و واقعی دارند با دستمز‌دهای ناچیز و ساعت‌های کار زیاد خواهند  بسیاری از اوقات با برخوردهای فیزیکی و رفتارهای زشت و زننده مورد هتاکی قرار می‌گیرند و گروهی که در خیابان‌ها فعالیت‌های کاذب انجام می‌دهند و درهمان جا نیز می‌مانند همان گونه که قبلا اشاره کردیم با آسیبهای جدی‌تری مواجه هستند که شایع‌ترین آن سوء استفاده‌های جنسی و جسمی می‌باشد که بعضی از آنها دچار بیماری ایدز هستند. بسیاری از آنان به مسائلی چون اعتیاد، بزهکاری، قاچاق مواد مخدر، سرقت، ول گردی روی می‌آؤرند. به طور کلی این کودکان بستر مناسبی در تولید جرم و بزه‌کاری مختلف در جوامع می‌توانند باشند. 

آشوری با طرح این موضوع که این کودکان از کمترین حقوق خود که آموزش،‌آرامش و وجود سرپناه مناسب چه از نظر بهداشت جسمی و محیطی و چه از نظر بهداشت روانی بی‌بهره‌اند اظهار داشت: باید توجه داشت که دوران کودکی حساس‌ترین زمان زندگی یک انسان است، زیرا در این دوران شخصیت انسان شکل می‌گیرد و ثبت و ضبط حوادث و تأثیرپذیری انسان از رویدادها و آموزش‌ها چند برابر است و آسیبهای روحی و روانی که کودکان در این دوران می‌بینند بسیار خطرناک تر است و چه بسا تا آخر عمر روی آنها باقی بماند. کودک این دوران را باید کودکانه بگذراند، گاهی دیده شده است که آنان به خاطر رفتارهایی که با آنان شده است گرفتار انواع بیماری‌های روحی می‌شوند و حتی درصدد انتقام جویی برمی‌آیند و یا سعی می‌کنن همین رفتارها را با کودکان و سایرین داشته باشند، به عبارتی این سیر تسلسل گونه و زنجیره‌ای ادامه خواهد داشت که این آسیبها جامعه را دچار معضلات و حوادث گوناگون می‌کند. 

وی همچنین افزود: مسئله‌ی مهم این است که این مشکل به دلایل اقتصادی و فرهنگی هیچگاه محو نخواهد شد، پس باید ابتدا این کودکان شناسایی شوند، با شناسایی آنها خانواده‌های آنها نیز شناسایی خواهند شد و اگر سرپرستان آنها دچار اعتیاد هستند درمان می‌شوند. 

آشوری تصریح کرد: دولت و دستگاه‌های دولتی مسئول در این زمینه باید بینشیند و برای این معضل برنامه ریزی و چاره اندیشی کنند و می‌توان از مردم موسسات مردمی کمک گرفت، البته دولت باید قوانین کار را بررسی کند و اگر قوانین کار مربوط به کودکان لازم به اصلاح بود اصلاح شود و قوانین حمایتی رساتر و گویاتر شود و قانونی اگر لازم است وضع شود، آنچه که مهم و مسلم است باید کی جهت گیری فرهنگی و یک حرکت همه جانبه‌ای صورت بگیرد، هم از طریق رسانه‌ها و هم از طریق نهادهای آموزشی و پروری، دولت و مردم و نهادهای مسئول مانند بهزیستی و موسسات خیریه و همینطور سازمان‌ها و موسسات غیر دولتی یا همان ان جی او‌ها باید دست به دست هم دهند تا این مسئله تبدیل به یک بحران نشود. 

آشوری در ادامه افزود: دولت اگر توان حمایت مالی را ندارد می‌تواند با حمایت‌های معنوی فضایی را فراهم کند تا خیرین و افرادی ک علاقه‌مند به فعالیت در این زمینه هستند با تأسیس موسسات غیر دولتی ان جی او از این کودکان حمایت کنند. حداقل کاری که می‌توان انجام داد این است که به بحث آموزش این کودکان از طریق افراد خیر یا دانشجویانی که به صورت داوطلب و بدون دریافت هزینه مشتاق به فعالیت‌ هستند رسیدگی شود.
 
نقش مردم در اینجا بسیار مهم است، هم برای شناسایی آنها و هم برای سازماندهی و حمایت آنها، زیرا اگر دولت بخواهد اقدام به شناسایی این کودکان کند برخی از کارفرمایان برای فرار از قانون اقدام به پنهان نمودن این کودکان خواهن نمود و طبیعی است اگر شناسایی آنها به صورت دقیق انجام نشود نمی‌توان برنامه ریزی خوبی انجام داد و برنامه ریزی‌ها موثر نخواهد بود، برای همین است که حمایت و همکاری مردم لازم است. اگر چه نهادی چون بهزیستی در این زمینه فعال است اما باید گفت: بهزیستی نیروی خود را بر روی کودکانی که در اختیار دارد و نگهداری می‌کند متمرکز کرده است و اینان کودکانی هستند که در کارخانه‌ها وکارگاه‌ها فعالیت دارند و یا در جامعه رها شده‌اند. 

وی در ادامه با اشاره به این مطلب که باید به شخصیت این کودکان احترام گذاشت و نگاه ترحمی به آنها درست نیست و این نگاه، کودکان کار را دچار آسیبهای روحی و روانی می‌کند افزود: باید فضای کودکانه و زمینه‌ی آموزش برای آنها فراهم شود و اگر این فضا و زمینه برای آنها فراهم شود به دلیل اینکه آنها با شخصیتهای زیادی در ارتباط و تعامل داشته‌اند از این فضا و زمینه برای رشد و شکوفایی خود بهترین بهره و استفاده را خواهند برد و می‌توان انسانهای شایسته‌ای از آنها ساخت. 

آشوری در پایان خاطر نشان کرد: این کودکان به دلیل خلأ های عاطفی و کمبودهای روانی که داشته‌اند به سرعت احساس وابستگی می‌کنند و انس پیدا خواهند کرد،‌آنان فقط احتیاجات مادی ندارند، بلکه به حمایت‌های عاطفی بیشتر احتیاج دارند، این نکته مهمی است که باید به آن توجه ویژه‌ای شود، اگر این کودکان از حمایت‌های عاطفی بهره‌مند شوند می‌توان شخصیت‌ آنان را در راه ثبت و با الگوهای سالم شکل داد، در غیر این صورت به دلیل وجود کمبودهای عاطفی و عدم آگاهی ممکن است تحت تأثیر بسیاری از الگوهای منفی قرار بگیرند و شخصیت‌ آنها با انواع بزه‌کاری‌ها اجتماعی و آسیبهای اخلاقی مخروج شده و در آینده انسانهایی با رذایل اخلاقی فراوان در جامعه پدید بیایند، که این مسئله می‌تواند به جامعه آسیب برساند. 

انتهای پیام /   
برچسب ها: کودکان کار ، معتاد ، آسیب
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار