محور سریال تلویزیونی دردسرهای عظیم بر مبنای اتفاق طراحی شده است. شما در این سریال نقش ارسلان را بازی میکنید که میخواهد از راه میانبر به موفقیتهای زیادی در زندگیاش برسد. وقتی این نقش پیشنهاد شد چه واکنشی داشتید؟
همانطور که اشاره کردید ارسلان جزو جوانانی است که میخواهد بدون زحمت پلههای موفقیت را سپری کند. نقشم در این سریال در مقایسه با کارهای قبلیام متفاوتتر است و نمونهای از جوانان جامعه است. در واقع این شخصیت پیش برنده برخی اتفاقات سریال است. پیش از شروع نقش، من با برزو نیکنژاد، کارگردان سریال درباره شخصیت ارسلان صحبت کردم و خواسته او بود که بازیها در این سریال کاملا واقعی و معمولی به نظر بیاید و به هیچوجه غلوآمیز نباشد.
برزو خیلی به من محبت داشت و قبل از سریال دردسرهای عظیم من را برای دو تا سه کار دیگر همچون دیوار و دودکش انتخاب کرده بود که با او همکاری کنم، اما هر بار بنا به دلایلی این اتفاق نمیافتاد و من سر کار دیگری بودم و این افتخار را نداشتم که با او همکاری کنم. تا این که خوشبختانه در سریال دردسرهای عظیم این طلسم شکست و جلوی دوربین برزو نیکنژاد رفتم.
تا روزی که جلوی دوربین رفتم، خیلی درباره ویژگیهای نقش نمیدانستم و اطلاعات اندکی داشتم. زمانی که اولین سکانس را بازی کردم، برزو من را کنار کشید و گفت میخواهم در سریال، نقش جوانی را بازی کنی که بدون صبر و زحمت میخواهد یکشبه راه را طی کند. در واقع او نمادی از برخی جوانان امروز است.
کارگردان تاکید داشت مستاصل بودن ارسلان را در بازی نشان بدهم و این که او مرتب به فکر میانبر زدن است و فکر میکند این کارش یعنی زرنگی. من هم تلاش کردم این کار را انجام بدهم. البته قضاوت نهایی به عهده مردم است و آنها باید بگویند تا چه حد توانستهام نقشم را درست در بیاورم، ولی امیدوارم این اتفاق افتاده باشد.
یکی از ویژگیهای برزو نیکنژاد، گرفتن بازیهای ساده و به دور از بزرگنمایی است. با توجه به این که در گذشته در سریالهای اجتماعی ـ کمدی بازی کردهاید بازی در سریال دردسرهای عظیم برای شما چه تجربهای به همراه داشت؟
جنس بازیها در این سریال ساده و روان است. قرار نیست در این سریال بیننده را با زور و اجبار به خندیدن وادار کنیم. بلکه قصهای برایش تعریف میشود که موقعیتهای خندهدار هم در آن وجود دارد.
ارسلان فرزند صاحبخانه قصه است. در این سریال نقش همسایهها در جریان قصه پررنگ است و با این که لطیف ناخواسته به دردسر میافتد و درگیر ماجراهای متعددی میشود، اما همسایهها به او در حل مشکلاتشان کمک میکنند.
لوکیشن اصلی این سریال خانهای بزرگ و حیاط دار است که چند خانواده کنار هم زندگی میکنند، همین مساله یکی از ویژگیهای سریال تلویزیونی دردسرهای عظیم شده است، چرا که مخاطب را ناخودآگاه به یاد قدیم میاندازد که خانوادهها کنار هم و در یک فضای آرام زندگی میکردند و همدیگر را در زمان مشکلات تنها نمیگذاشتند.
در این خانه زندگی روزمره آدمها به هم وابسته است و در این رابطه جریان زندگیشان رقم میخورد. در مجموع کارگردان با توجه به فضای قصه از من و دیگر بازیگران یک بازی روان و بدون بزرگنمایی میخواست تا جریان زندگی را به زیبایی و در نهایت سادگی نشان بدهیم. فضای ساده و دلنشین سریال دردسرهای عظیم برایم خیلی جذابیت دارد. الان که سریال دردسرهای عظیم را میبینم، خوشحالم که این همکاری شکل گرفت، چرا که تجربه بسیار خوب و دلپذیری برای من است و هنوز هم این تجربه ادامه دارد، چون تصویربرداری و پخش این سریال تلویزیونی همزمان شده است.
برای ایفای نقش ارسلان ما به ازای بیرونی هم داشتید؟
بله، جوانان کم صبری که میخواهند راحت به موفقیت برسند و تعدادشان در جامعه زیاد است. جوانانی که میخواهند یکشبه، بزرگترین آدم همان حرفهای شوند که در آن مشغول هستند و با یک قدم صد تا پله را طی کنند. بنابراین از آنجا که جوانانی به این شکل در اطرافم زیاد دیدم کاملا نسبت به چنین افرادی شناخت دارم و میدانستم باید چطور این تمایل را در بازیام به تصویر بکشم.
این در حالی است که بدون صبر و تلاش نمیتوان به جایی رسید. بازیگران معروفی مثل مهدی هاشمی را در نظر بگیرید، همه برای رسیدن به موقعیت خوب صبر و تلاش کردند و نمیتوان بدون صبر به جایی رسید. در حرفه ما سالانه تعداد زیادی به عنوان بازیگر کارشان را آغاز میکنند، ولی واقعا چند نفر از این تعداد بیشمار علاقهمند به حرفه بازیگری باقی میمانند؟ فقط کسانی میمانند که تلاش مضاعف برای کارشان داشته باشند. این اتفاق در شغل شما و دیگر مشاغل هم رخ میدهد.
بروز نیکنژاد قبل از سریال دردسرهای عظیم یک فیلم سینمایی را کارگردانی کرده بود. تا چه میزان نسبت به کارش شناخت داشتید؟
وقتی آقای نیکنژاد پیشنهاد بازی در این سریال را داد، نسبت به او کاملا اعتماد داشتم. فیلم سینمایی «ناخواسته»، اثر خوبی بود. ضمن این که نیکنژاد چند سال است دست به قلم است.
درام را خیلی خوب میشناسد. البته تا قبل از تولید سریال دردسرهای عظیم نمیدانستم تا این میزان به نمابندی (دکوپاژ)، میزانسن و... اشراف دارد، اما اکنون متوجه شدم کارش خیلی درست است و با انگیزه بالا و علاقه آن را انجام میدهد. به همه جزئیات توجه دارد و حتی از یک صحنه هم نمیگذرد.
یکی از ویژگیهای نیکنژاد، نگاه سینماییاش است و با همین نگاه هم این سریال را ساخته است. مخاطبان هم تا این بخش قصه لذت بردند و بازتابهای خوب از سوی مردم نشان میدهد، تلاش گروه سازنده دردسرهای عظیم بینتیجه نمانده است.
سریال در همان قسمتهای اول مردم را جذب کرده و توانسته نظر آنها را جلب کند.
با توجه به همزمانی تولید و پخش، آیا بازتابهای مردم تاثیری در بازی شما میگذارد؟
نه، دیگر بعد از 27 سال کار کردن خیلی بازتابها تاثیر نمیگذارد. ضمن این که بخشهایی از این سریال ضبط شده بود که پخش آن از شبکه سه آغاز شد. بنابراین چارچوب نقشهایمان را در آورده بودیم، حتی معتقدم برخی مواقع تاثیرپذیری از این بازتابها ممکن است به بازی بازیگر هم لطمه بزند، چرا که تغییر جنس بازی باعث شده صداقت بازی کمرنگ شود. روز پخش بودن این ویژگی را دارد که ببینیم آیا طراحی موقعیتهای خندهداری که برای سکانسهای مختلف در نظر داشتیم در آمده یا نه و از این به بعد باید چطور باشد.
درباره این مسائل با کارگردان صحبت میکنیم. از آنجا که آقای نیکنژاد خودش درامنویس خوبی است، بنابراین هر بخش از قصه که به تغییرات جزئی نیاز داشته باشد، حتما این کار را انجام میدهد تا همه صحنههای این سریال کیفیت لازم را داشته باشد و پر از اتفاقات خوب باشد.
شما در صحبتهایتان اشاره کردید قبل از این که جلوی دوربین بروید ذهنیتی درباره نقش ارسلان نداشتید. برایتان دشوار نبود بدون این که ذهنیتی درباره نقش داشته باشید آن را بازی کنید؟
به هر حال، هر بازیگری پیشینهای دارد و میتواند با اطمینان به تجارب گذشتهاش بازی کند. ضمن این که من در هر اثری از ایرج محمدی و مهران مهام، تهیهکنندگان سریال دردسرهای عظیم بازی کردهام آن کار گرفته و با استقبال مخاطبان روبهرو شده است. به همین دلیل قبل از بازی در این سریال ترسهایم کم شده بود، چون میدانستم این دو نفر یا کاری را انجام نمیدهند یا اگر دست روی کاری بگذارند، قطعا موفق خواهند شد.
قبل از بازی هم آقای مهران مهام درباره نقش توضیح داده بود و گفته بود باید نقش جوانی را بازی کنم که چندان ثبات ندارد. میتوان گفت آنها جزو تهیهکنندگانی هستند که نسبت به کارشان شناخت دارند و میدانند چه کار میکنند و من هم به اندازه کافی تجربه دارم و میتوانم از آنها استفاده کنم.
در کنار این موارد نقش ارسلان هم شیطنتهای خاص خودش را داشت که من این شیطنتها را خیلی دوست دارم و برایم شیرین است. در مجموع خود نقش هم ویژگیهای جذابی برایم داشت.
بدهبستانهای شما و جواد عزتی که نقش دو دوست را بازی میکنید، هم خوب در آمده است. قبلا کنار یکدیگر تجربه بازی داشتهاید؟
نه، بازی در این سریال نخستین تجربه همکاری ماست، اما از قبل با هم رفیق بودیم و روحیات همدیگر را خوب میشناسیم، به همین دلیل سعی کردیم بخشی از شیطنتهای دنیای واقعی را وارد کار کنیم.
با توجه به تعجیلهایی که برای بموقع رساندن سریال به پخش دارید، کار دشوار نیست؟
واقعیت این است که این سریال کمی متفاوت است و ایرج محمدی و مهران مهام وسواسهایشان در طول کار خیلی زیاد است. حتی از یک سکانس هم نمیگذرند. شاید باورتان نشود، اما گاهی برای هر سکانس حدود نیم ساعت حرف میزنیم.
این دو نفر مرتب با نویسندگان درباره قصه و شخصیتها صحبت میکنند و اگر شخصیتی رها شده باشد، گلایه میکنند چرا شخصیت به سرانجام نرسیده یا به حاشیه رفته است. دلیل وسواسهای این دو نفر این است که درام را خیلی خوب میشناسند. به قول سعید آقاخانی، کار کردن با این دو تهیهکننده خیلی سخت است، چون شناخت خوبی نسبت به درام دارند و به کارشان مسلط هستند.
بنابراین دشواریهای کار نه تنها سخت نیست، بلکه برایم جالب است و با این لحظات زندگی میکنم، چون احساس میکنم شخصیتی که بازی میکنم هویت دارد و در هیچ یک از بخشهای قصه رها نمیشود. در مجموع از بازی در این سریال راضی هستم.
چرا در سالهای اخیر گزیده کار شدهاید در حالی که قبلا جزو بازیگران پر کار تلویزیون بودید؟
راستش گاهی فیلمنامهها را که میخوانم، نظرم را جلب نمیکند. گرچه برخی دوستانم هم ناراحت میشوند که چرا کار با آنها را رد میکنم، اما ترجیح میدهم نقشی را بازی کنم که جای کار برایم داشته باشد.
با این که سالهاست در عرصه بازیگری حضور دارم، اما هنوز خودم را هنرجوی بازیگری میبینم و به کارم مثل دانشجوی سال اول تئاتر نگاه میکنم که باید نوآوری داشته باشم و یاد بگیرم.