طبق اعلام دستاندرکاران این نمایش که از تولیدات موخّر گروه «تئاتر ایده» است که پس از پیگیریهای مستمر ۳ ساله و با همراهی شورای نظارت و ارزشیابی مرکز هنرهای نمایشی، موفق به اخذ مجوز اجرا شده است.
محمدرضا کوهستانی نویسنده، احمد سلیمانی کارگردان و آزاده صمدی، علیرضا محمدی، پریناز ایزدیار، آرش دادگر، نازنین فراهانی و سام قریبیان بازیگران این تئاتر بودهاند.
یه کلیک کوچولو، نمایشی است در ۳ اپیزود که در ظاهر به تقابل سنت و مدرنیته میپردازد، اما در حقیقت با جانبداری از مدرنیته، سنت را در محاق محکومیت فرو میبرد.
قسمت اول این تئاتر در مورد یک خانواده دو نفره است و مشکلاتی که زن و شوهر با پدیدهای به نام فیسبوک پیدا کردهاند. اگرچه پایان این اپیزود کاملا با پز روشنفکرانه است، اما بیانی از واقعیت تلخ امروز جامعه است.
قسمت دوم این تئاتر به بررسی خانوادهای میپردازد که پدر خانواده یک استاد دانشگاه سنتی و مذهبی است، مادر خانواده یک زن دلسوز و در عین حال امروزی که مشکل پسرشان را از همسرش پنهان کرده است.
این قسمت از تئاتر به بررسی مشکلات بیمارانی که اختلال جنسیتی دارند، میپردازد.
قسمت سوم تئاتر نیز ماجرای یک برادر تعصبی و یک خانم مجری ماهواره فارسی زبان است که در یک شبکه مدلینگ مشغول به کار است و برادر او آمده است تا او را به خاطر موقعیت و آبروی خود به ایران بازگرداند. غافل از اینکه خواهرش برای اخذ اقامت از مردی بیگانه باردار شده است.
کمی درباره اپیزود اول
عبارت یه کلیک کوچولو از قسمت اول تئاتر اخذ شده است. آنجا که مرد ناخواسته وقتی صفحه فیسبوک را باز میکند، به صفحه همسرش وارد میشود و به چت همسرش با یک مرد غریبه برخورد میکند. چت را که آمیخته با عباراتی نامناسب است میخواند، تا جاییکه به قسمتهای عاشقانه آن از قبیل «عزیزم چی پوشیدی؟» میرسد. سپس با لاقیدی میگوید «یک کلیک کوچولو این زیر بزنم دیگه صفحه تو باز نمیمونه!»
قسمت اول این تئاتر گذشته از وضعیت به شدت نامناسب بازیگران، دارای دیالوگی بسیار کثیف و مبتذل است. بازیگران این قسمت تقریبا تمامی کلمات زشت را بکار میبرند و بازیگر زن این قسمت چنان با هیجان این کلمات را به زبان میآورد که گویی تمام هیجان و جذابیت این تئاتر به بیان کلمات قبیحهای است که باید گفته شود.
از ادبیات سخیف تئاتر که عبور کنیم، به مساله مهم با عنوان غیرتزدایی این نمایش میرسیم. خلاصه داستان، پی بردن زن و مرد به این است که هر دو در فیسبوک با کسی آشنا شدهاند. زن در حد انجام چت عاشقانه، و مرد با یکی از دوستان زن آشنا شده و با او قرار حضوری گذاشته است. اگر بپذیریم آنچه نویسنده و کارگردان به آن اشاره کرده موضوع مورد ابتلای امروز جامعه است، باید انتظار داشت که به این حقیقت بسیار تلخ، هوشمندانهتر پرداخته شود.
اما تاسف انگیزترین نکته، پایان این اپیزود است. بعد از اینکه مشخص میشود زن و شوهر به هم خیانت کردهاند، زن به سادگی میگوید «آماده شو! باید بریم عروسی». این عادیسازی که میتوان به راحتی در موضوع خیانت یکدیگر را ببخشیم، از تاسف آورترین پیامهای این تئاتر در برخورد با مساله فیسبوک و تاثیر آن در خانواده است.
حتما کارگردان این تئاتر قصد داشته که این معضل را نشان دهد، اما بهتر بود عمق فاجعه را به این راحتی پنهان نمیکرد. اگر این چنین عقاید و افکاری در جامعه رواج پیدا کند، خیانتهای متعدد به راحتی باب شده و بدترین نتیجه ورود فناوری به خانوادههای ایرانی با گشودن باب تسامح و تساهل عادی میشود.
وبلاگ نیوز