سرمه چشم با خاک دیار دوست

گفت‌و‌گو با سیداحمد شریفیان پس از 15 سال خدمت در حرم امام رئوف

وقتی برای نخستین بار فرم مخصوص خدام حرم امام هشتم(ع) را پر کرد باور نمی‌کرد که بعد از شش سال به آرزویش برسد. می‌گوید وقتی ردای خادمی حرم را به تن کرد به سجده افتاد.

به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، خاطرات کودکی‌اش با کفش‌های زائرانی گره خورده بود که عاشقانه به دیدار امام رضا(ع) آمده بودند. همیشه گوشه‌ای می‌ایستاد و به خادمان کفشدار حرم نگاه می‌کرد. آنها عاشقانه کفش زائران را به امانت نگه می‌داشتند و خاک کفش‌ها را سرمه چشمان شان می‌کردند.

بارها روبه روی ضریح می‌ایستاد و از امام رضا(ع) می‌خواست تا آرزویش را برآورده کند.

 وقتی برای نخستین بار فرم مخصوص خدام حرم امام هشتم(ع) را پر کرد باور نمی‌کرد که بعد از شش سال به آرزویش برسد.  می‌گوید وقتی ردای خادمی حرم را به تن کرد به سجده افتاد. سال‌ها از آن روز می‌گذرد و کفشدار حرم امام رضا(ع) عاشقانه خاک کفش‌های زائران را تبرک می‌کند. سید احمد شریفیان خادم 59 ساله حرم امام هشتم(ع) 15 سال است که در کفشداری حرم خدمت می‌کند. در دهه کرامت او مهمان پایتخت نشینان بود و پرچم حرم را برای آنهایی که دلشان به سوی حرم پر می‌کشید، به تبرک آورده بود. او با ما از روزهایی گفت که امام رضا(ع) افتخار کفشداری حرم را نصیب او کرد.

آرزوی شیرین کودکی

خاطرات کودکی‌اش در حرم نورانی امام رضا(ع) ثبت شده بود. می‌گوید «از دوران کودکی وقتی همراه پدر به حرم مشرف می‌شدیم نگاهم به دنبال کسانی بود که عاشقانه به زائران امام رضا(ع) خدمت می‌کردند. عاشق لباس‌های آنها شده بودم و همیشه در رؤیاها خود را به جای آنها تصور می‌کردم.  آرزو داشتم روزی بزرگ شوم و بتوانم خادم امام رضا(ع) شوم. پدرم می‌گفت اگر بخواهی می‌توانی این لیاقت را پیدا کنی و باید از خود امام رضا(ع) بخواهی تا این توفیق را نصیب تو کند.

لبخندی روی لب هایش می‌نشیند و پس از چند لحظه سکوت ادامه می‌دهد: «با همان زبان کودکانه روبه روی ضریح می‌ایستادم و می‌گفتم امام رضا(ع) دلم می‌خواهد خادم حرم شما باشم و لباس زیبای خدمتگزاری را به تن کنم. سال‌ها گذشت و بزرگتر شدم. شنیده بودم که پذیرفته شدن به عنوان خادمی امام رضا(ع) بسیار مشکل است و مراحل سختی دارد اما با این حال هیچ وقت ناامید نبودم.  بالاخره فرم داوطلبی خادمی حرم را پر کردم و منتظر ماندم.

 6 سال از آن روز گذشت. هر روز از مسئولان حرم درخواستم را پیگیری می‌کردم. برای پوشیدن لباس خدامی لحظه شماری می‌کردم تا اینکه بعد از شش سال تماس گرفتند و از من برای مصاحبه دعوت کردند.

این بهترین تماس تلفنی بود که در تمام عمر به من شده بود.  سر از پا نمی‌شناختم بسرعت خود را به دفتر خدام حرم رساندم.

بعد از مصاحبه و انجام کارهای اداری از من خواستند تا بازهم منتظر بمانم. خیلی نگران بودم، اما وقتی وارد حرم می‌شدم حس می‌کردم که پذیرفته شده ام.»

احمد شریفیان ادامه داد: «آرزو داشتم من را برای بخش کفشداری بپذیرند و بالاخره به این آرزو رسیدم. چند روز بعد دوباره تماس گرفتند و از من خواستند تا به دفتر بخش کفشداری بروم. از خوشحالی اشک می‌ریختم. آن شب تا صبح خواب به چشمانم نرفت. به خانواده‌ام چیزی نگفته بودم و برای اینکه آنها متوجه هیجان و استرس من نشوند آن شب تا صبح در حرم ماندم. صبح زود بود که خود را به بخش کفشداری رساندم. در اماکن متبرکه 4 گروه اصلی فعالیت می‌کنند.

دربان‌ها، فراش‌ها، خدام و کفش دارها. وقتی به دفتر بخش کفشداری رسیدم مسئول بخش مرا در آغوش کشید و گفت شما برای بخش کفشداری حرم پذیرفته شده اید. وقتی روپوش کفش‌داری حرم را به تن کردم ساعت‌ها گریستم. بسرعت وارد حرم شدم و روبه روی ضریح ایستادم و با امام(ع) نجوا کردم. از او اذن خواستم و کارم را در بخش کفشداری آغاز کردم.

روزهای نخست شروع خدمت و برخورد با زائران بسیار خاطره انگیز بود. زائران وقتی کفش هایشان را به من می‌دادند با اشک و نگاه شان به من می‌گفتند ای کاش جای تو بودیم. ما به زائران می‌گفتیم این توفیق از طرف شماست.

 وقتی ساعت شیفت من و همکارانم به پایان می‌رسید می‌دیدم که همه همکاران گرد و خاک کفش زائران را با دست جمع می‌کنند و به چشمانشان می‌مالند. از روزی که خدمت به زائران حرم امام رضا(ع) نصیب من شد خیر و برکت وارد زندگی‌ام شد و هنوز هم ادامه دارد.»

زبان دل

میلیون‌ها زائر از سراسر کشور برای زیارت حرم امام هشتم(ع) به مشهد می‌آیند و نجوای آنها با امام(ع) زیباترین آهنگی است که بسیاری از خدام با آن آشنا هستند. احمد شریفیان می‌گوید: «زائران وقتی کفش هایشان را به ما می‌دهند از همان جا به امام(ع) سلام می‌گویند و با زبان خود با آقا حرف می‌زنند و این زیباترین و خالصانه‌ترین حرف و درد دل است که بر زبان جاری می‌شود.

برای ما کفش مردم شهر و روستا تفاوتی نمی‌کند و با جان و دل آن را می‌پذیریم. بارها شاهد کرامات امام رضا(ع) به زوار بوده ام. بیماران بسیاری شفا گرفته‌اند. زمانی که شیفت ما آغاز می‌شود بعد از زیارت از امام رضا(ع) اذن می‌گیریم و از او می‌خواهیم این توفیق را نصیب ما کند تا روزی کفش مولایمان امام زمان(عج) را به امانت نگه داریم. ما یقین داریم که حضرت ولی عصر(عج) به زیارت جدشان امام رضا(ع) می‌آیند.»
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
ارزومند
۱۷:۱۰ ۱۸ شهريور ۱۳۹۳
التماس دعا" امیداست که ما هم کفشدار زائران امام رئوف شویم
آخرین اخبار