هیچ گمانی نیست که مولانا ایرانی است، هرکس اندک آشنایی با این سخنور و فرزانه و اندیشمند ایرانی داشته باشد بی‌هیچ گمان و چند و چون ایرانی بودن مولانا را خواهد پذیرفت.

میر جلال الدین کزازی استاد دانشگاه علامه طباطبایی در گفتگو باخبرنگارادبیات باشگاه خبرنگاران گفت:در گذشته سروده‌ها، نوشته‌ها و دفتر‌ها را می‌ربودند و در این روزگار نیز به یاری رسانه‌ها، پدیدآورندگان آن‌ها را مصادره می‌کنند. بی‌شک مولانا ایرانی است، هرکس اندک آشنایی با این سخنور و فرزانه و اندیشمند ایرانی داشته باشد بدون شک ایرانی بودن مولانا را خواهد پذیرفت.   
 
وی ادامه داد: بر‌ترین نشانه ایرانی بودن او این است که همه آثار وی همچون «رازنامه سترگ»، «مولوی مثنوی»، «فیه مافیه» و سخنانی که در بزم‌های آئینی بر زبان رانده است، همگی به زبان پارسی است. شما هیچ اثر ادبی از مولانا ندارید که به زبانی جز پارسی باشد.   
 
این استاد دانشگاه افزود: مولانا یکی از ایرانی‌ترین ایرانیانی است که می‌توان شناخت. مولانا در سال های کودکی در ۱۲ سالگی از ایران همراه با پدر خود به آسیای کهن رفت. چند سال زندگانی را او در سرزمین کوچ گذرانید و هرگز دوباره به ایران بازنگشت. اما نه تنها رنگ فرهنگ آن سرزمین را به خود نپذیرفت، بلکه یکی از شکوفا‌ترین و کارساز‌ترین کانون‌های فرهنگ و اندیشه ایرانی و زبان پارسی را در سرزمین کوچ پدید آورد.   
 
کزازی بیان کرد: همه آفریده‌های شگرف، شکوهنمند و شگفتی انگیز مولانا در این سرزمین و در واقع در سرزمینی بیگانه پدید آمده است، هنگامی که مردان سیاست در آن سرزمین کوشیدند که زبان پارسی و فرهنگ کهن را به کناری بنهند، پیوند آن سرزمین با پیشینه فرهنگی و تاریخیشان یا یکسره گسیخت یا به سستی گرفت، زبان و ادب پارسی هم در آن سرزمین کمابیش فراموش شد، اما هنوز هم شما می‌بینید که در بزم‌های آئینی که بر آرامگاه «پیر شوریده بلخ» برگزار می‌شود، آوازخوانان سروده‌هایی را که می‌سرایند و می‌خوانند به زبان پارسی بر می‌گزینند. شاید پاره‌ای از آنان ندانند که چه می‌خوانند، اما این زبان آنچنان در آن سرزمین کارساز افتاده است که با نام بلند و ارجمند مولانا پیوند برقرار کرده است که برخود واجب می‌دانند در بزم او بیت‌های پارسی را برخوانند و بسرایند.   
 
انتهای پیام/

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.