در قسمتی از کتاب میخوانیم نقد هم پنجره است هم آینه پنجرهای به روی فیلم و آینه دید منتقد نسبت به خود، نسبت به فیلم و به فیلمساز.
کتاب این هفته ما یک کتاب نسیه نیست خیلی هم دست به نقد است: کتاب لذت نقد نوشته استاد مسعود فراستی.
استاد این گونه خود را معرفی کرد:مسعود فراستی معتقد است، به کسی بدهکار نیست از کسی طلبکار نیست و به حرفهاش خیانت نکرد تا اینجا هم به نظرم میآید که در لانگ شات نگاهش میکنم پای حرفش ایستاده است.
این کتاب مجموعهای از 40 نقد 32 ضد یادداشت و 8 مقاله است که هر کدام از اینها نمایی باز از راز بهترین فیلمهای سینمایی ایران را به نمایش میگذارد.
استاد مسعود فراستی در گفتگو با محمد مسعود مصدرالامور
مدیر بسته خبری کافه کتاب گفت: فیلمهایی که در آن دوران نقدش را نوشتم مثل
دیدبان، مهاجر و بچههای آسمان است و اکثرا این نقدها منفی است و راجع به فیلمهایی
است که پر سرو صدا هستند و مهمند اما نگاه من به آنها منفی است از هامون گرفته تا
سرب تندی آنها را شاید ما عادت نداریم شاید فکر میکنیم که نقد شکر است اما به نظر
من شکر نیست، فلفل است.
استاد فراستی در ادامه افزود: در ادیت و تدوین این کتاب خیلی با نقدهایش فاصله داشتم خیلی بیرحمانه سعی کردم که ادیتش کنم ولی موفق نشدم یعنی ادیت و تدوین خیلی ناچیزی بود حتی سعی کردم بعضی از کلماتی که به نظر خیلیها تند میآمد تعدیلش کنم اما نشد و 98 درصد را بیشتر برای همان دوره سالهای 68 تا 89 میباشد شاید 10 تا لغت کمی تعدیل شده باشد ولی نه همان است.
استاد فراستی در پاسخ به سوال اینکه چرا اسم کتاب را لذت
نقد گذاشتهاید گفت: منتقد باید از نقد لذت ببرد اول خودش باید لذت ببرد تا بتواند
این لذت را منتقل کند. اگر در آن لذت نباشد تبدیل به یک سوژه نمیشود و به مخاطب
هم حال و لذت نقد را القا نمیکند چون نقد قطعا باید لذتبخش باشد.
و این هم صحبت پایانی مرد همیشه منتقد سینمای ما :
من خوشحال میشوم از اینکه کسی بیاید و بگوید این کتاب چقدر اشکال دارد واشکالاتش را بگوید تا اینکه از آن تعریف کند.
بسته خبری کافه کتاب شما را به خواندن مشروح گفتگوی ما با استاد مسعود فراستی دعوت میکند
تا کتاب و کافه کتابی دیگر...
برای دیدن فیلم اینجا کلیک کنید.
انتهای پیام/