خیلی توجه نکردم چون تا جایی که من به خاطر دارم از وقتی دانشآموز بودم چند وقت یکبار چنین شایعهای پخش میشد. اما بعد از یک ساعت علاوه بر تعداد پیامهای دریافتی، مادرم تماس گرفت و گفت یکی از دوستانشان گفته است: اعلام کردند که قرار است زلزله بیاید. گفت که نگران من و برادرم و بچههایمان است!
هر قدر تلاش میکردم به مادرم بگویم که وایبر یک مرجع مناسب خبر نیست و همیشه حرفهایی که در وایبر گفته میشود پشتوانهای ندارد، اما گویا همین که تعداد زیادی این حرف را نقل کرده بودند، خود دلیلی بر صحت آن بود و دوست عزیز مادرم گفته بود همه در وایبر این موضوع را تائید کردهاند.
من برای ایشان توضیح دادم زلزله را متخصصان لرزهنگاری فقط چند لحظه قبل میتوانند تشخیص دهند و اگر میشد از روز قبل یا صبح زود خبر داد شب قرار است زلزله بیاید که دیگر غمی نبود! هرچند توضیحات من کامل نبود، در ظاهر توجیه شد؛ اما من میدانستم تا صبح نگرانی مادرانهشان مانع یک خواب راحت میشود، مثل خیلی از مادرها و هموطنانی که آن روز نگران بودند.
چند وقت بعد وقتی بحث روغن پالم داغ داغ بود هم برخی پیامها در مورد استفاده نکردن از محصولات لبنی نامآشنا بین مردم رد و بدل شد. هر چند اصل استفاده غیرمجاز از این روغن در محصولات لبنی درست بود، اما بسیاری از نامهای آشنایی که در لیست سیاه پیامهای وایبری بود، از این اتهام مبرا شدند.
اما واقعا دروغهای وایبری چه فرقی با دیگر دروغها دارد؟ میشود بسیاری از این اخبار دروغ را در اینترنت جستجو کرد. مگر قبل از اینکه وایبر و... سر و کلهشان به زندگی ما باز شود، شایعهپراکنی کم بود؟ چرا همه چیز را گردن این وایبر بیچاره میاندازید؟
اگر شما هم در دلتان این حرفها را میزنید، باید بگویم کاملا درست میگویید. همیشه اخبار دروغ وجود داشته و خواهد داشت، اما چیزی که جای نگرانی است سرعت بالای انتقال به وسیله این لوازم ارتباطی جدید است.اگر پیشتر از این روزنامهها، صحبتهای درگوشی، وبلاگها یک خبر دروغ را پخش میکردند، این روزها با وایبر و ابزاری از این دست و تلفنهای همراه مجهز، دیگر برای پخش یک شایعه به کمتر از چند لحظه وقت نیاز است. یک کپی و ارسال در گروههایی که هر فردی در آن عضو است میتواند بسرعت خبری را پخش کند که واقعیت ندارد.
جز پخش شدن اخبار در سطح جامعه و ایجاد نگرانی، این دروغها میتواند درباره افراد نزدیکتر هم مطرح شود. در بسیاری از گروهها، اختلاف عقیده یا موضوعات دیگر باعث میشود گروهی موازی با آن تشکیل شود که افراد گلچین شده در گروه دوم حضور دارند. یا اینکه دو نفر از اعضا در چتهای خصوصی با هم در مورد دیگر اعضای گروه صحبت میکنند. به نوعی هم دروغ وایبری و هم غیبت وایبری رونق زیادی پیدا کرده است.
از سوی دیگر وقتی فرزندان ما با این وسایل در ارتباط هستند و بسادگی هر حرفی را با دیگران به اشتراک میگذارند یا یک خبر را پخش میکنند و فردا متوجه میشوند اشتباه بوده اما آب از آب تکان نخورده، قبول حرفها بدون فکر و منطق و همچنین بازگو کردن آنها بدون تحقیق و اثبات صحت آن، میتواند بر آینده آنها تاثیر منفی داشته باشد. آنها یاد میگیرند سطحی به موضوعات نگاه کنند. بزرگترها هم از این قاعده مستثنا نیستند. انتشار زود و سریع اخبار، قدرت فکر و اندیشه را از افراد سلب میکند. آنها هم موضوعی را میخوانند و با هیجان و بدون آن که در موردش تحقیق کنند برای دیگران میفرستند. این موضوع اعتماد همه را نسبت به اخباری که گفته میشود، سلب میکند. داستان چوپان دروغگو را که به خاطر دارید؟ دیگر اگر خبری هم واقعیت داشته باشد، قبول آن کمی سخت میشود.
بسیاری از این دروغها و غیبتهای وایبری میتواند آرامش را از اعضای خانواده سلب کند. میتواند باعث بحث یا اختلاف در دنیای واقعی، همان دنیایی که این روزها مهجور مانده، بشود.
باید اگر خبری یا حرفی را در این وسایل ارتباطی جدید میخوانیم، در مورد آن فکر کرده و طوری رفتار کنیم که فرزندانمان هم یاد بگیرند که نباید به هر حرفی که میشنوند اعتماد کنند، مخصوصا در این فضا که میتوان هر فرضیهای را به صورت یک نظریه اثبات شده، بیان کرد.
در یکی از مقالات پیشین گفتیم که خدا در فضای مجازی و ارتباطات جدید هم حضور دارد و قوانین دینی و انسانی مجازی و حقیقی نمیشناسد. اگر میخواهید حرفی را از خودتان بزنید یا نقل قول کنید، فراموش نکنید که این حرف میتواند آرامش خیلیها را بر هم بزند، میتواند باب بیاعتمادی را باز کند و میتواند زندگی شما و خانوادهتان را تحت تاثیر قرار دهید، پس سنجیده سخن بگویید و با تحقیق، حرفها را قبول کنید و به اشتراک بگذارید.