نوجوانی دوران طلایی زندگی هر شخصی است، اما هر فردی نمی‌تواند از این دوره نهایت بهره را ببرد، زیرا نوجوانان به دلیل دوران بلوغ و تغییر، کم‌تحمل و مسئولیت‌ناپذیرند.

به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، به همین دلیل اگر شرایط جامعه نامناسب بوده و راهنمای آگاهی نیزدر کنار آنها نباشد، خیلی زود از مسیر اصلی زندگی منحرف خواهند شد، اما چنانچه آموزش‌ها و راهنمایی‌های مناسبی در این دوران به فرد داده شود، شخص به نیروی خلاق و مولدی تبدیل خواهد شد و می‌تواند در رفع مشکلات جامعه نقش داشته باشد، اما نکته اینجاست که این روزها نوجوانان را می‌توان گروه فراموش شده جامعه خواند، چون رسیدگی به امور نوجوانان در حوزه هیچ ارگان یا نهادی تعریف نشده‌، به همین دلیل آسیب‌های اجتماعی در بین این افراد در حال شیوع و افزایش است، برای نمونه اوایل هفته مدیرکل تحقیقات و آموزش ستاد مبارزه با مواد مخدر اعلام کرد براساس نتایج شیوع‌شناسی ‌ سال‌های 81 و 90 ‌ شیوع اعتیاد بین اشخاصی که کمتر از 18 سال دارند صددرصد رشد داشته است.

‌ هیاهوی شهرنشینی و مشکلات اقتصادی سبب شده والدین نتوانند برای تربیت نوجوانان خود آن‌طور که باید و شاید وقت بگذارند. اکنون در بیشتر خانواده‌ها پدر و مادر هر دو کار می‌کنند و به این امید که اولیای مدارس برای تربیت کودک آنها تلاش می‌کنند از نیازهای نوجوانان غافل شده‌اند، اما نکته اینجاست که آموزش نوجوانان در مدارس محدود به کتاب‌های درسی است، درحالی که آسیب‌های اجتماعی در حوزه نوجوانان به حدی رو به گسترش است که اولیای مدارس از پرداختن به آن طفره می‌روند.

باید تاکید کرد آموزش و پرورش در بحث تربیت نوجوانان تنها مانده، زیرا بودجه اندک این وزارتخانه کفاف پرداختن به نکات درسی را نمی‌دهد، چه برسد به کلاس‌های فوق برنامه‌ای که برگزاری آنها نیاز به کارشناسان خبره دارد. البته باید یادآور شد در مدارس غیردولتی نیز که شهریه‌های بالایی طلب می‌کنند، این مشکلات حل نشده باقی مانده، زیرا سیستم آموزشی نتیجه محور به نیازهای عاطفی و اجتماعی نوجوان توجهی ندارد و موفق بودن فرد فقط با نمرات آخر ترم او محک زده می‌شود.

نوجوانان در اولویت نیستند

رسیدگی به امور نوجوانان و جوانان وظیفه تمام نهادها و و وزارتخانه هاست، اما چون این مساله در اولویت نیست، متولی مشخصی برای پرداختن به آن وجود ندارد. برای نمونه می‌توان به سازمان جوانان سابق اشاره کرد که اکنون در وزارت ورزش ادغام شده و مسئولان آن بعد از چند سال دوباره به این نتیجه رسیده‌اند که بخش جوانان باید از ورزش تفکیک شود. نکته اینجاست که این بخش چه زمانی که مستقل بود و چه اکنون که با ورزش ادغام شده نتوانسته گرهی از کار جوانان یا نوجوانان باز کند، زیرا مسئولان این سازمان متولی رسیدگی به مشکلات گروهی از نوجوانان نیز هستند.

محمود گلزاری، معاون ساماندهی امور جوانان وزارت ورزش و جوانان در این باره به جام‌جم می‌گوید: رسیدگی به امور افراد 15 تا 30 سال به بخش جوانان وزارت ورزش و جوانان مربوط می‌شود، درحالی که افراد 15 تا 18 سال را باید در گروه نوجوانان جای داد، اما بخش عمده رسیدگی به امور این اشخاص به عهده مدارس است و در بخش جوانان وزارت ورزش و جوانان بیشتر به اوقات فراغت و فعالیت‌های مشارکتی آنها پرداخته می‌شود.

باید تاکید کرد این سازمان در رفع نیازهای اوقات فراغت یا مشارکت‌های نوجوانان و جوانان نیز موفق نبوده، زیرا اکنون اغلب نوجوانان برنامه مشخصی برای اوقات فراغت ندارند و این زمان‌ها را به بطالت می‌گذرانند.

دوران طلایی نوجوانی

غلامرضا قاسمی کبریا، مدرس دانشگاه نیز درباره اهمیت دوران نوجوانی به جام‌جم می‌گوید: شکل‌گیری شخصیت انسان در دوران نوجوانی اتفاق می‌افتد، اما چون افراد در این سن تجربه ندارند و محیط نیز برای آنها مناسب نیست دچار آسیب می‌شوند. شرایط به گونه‌ای است که نوجوانان وقتی به دوران بلوغ می‌رسند در مدت کوتاهی باید دوران کودکی را پشت بگذارند، زیرا برخلاف دوران کودکی همه از آنها انتظار مشارکت و همکاری دارند، اما وقتی زیر ساخت‌ها برای آماده شدن نوجوان فراهم نباشد نباید فقط او را مقصر دانست.

قاسمی کبریا می‌افزاید: با بلوغ جسمی انتظارها از نوجوان بالا می‌رود، اما نکته اینجاست که فقط شرایط جسمی فرد تغییر کرده و پیش نیازهای لازم برای رشد فکری او فراهم نشده. در نتیجه وقتی نوجوان به دلیل اشتباه مورد بازخواست قرار می‌گیرد، کم تحمل است و پرخاش می‌کند، زیرا انتظارها از او بالاست، نوجوان در برابر درخواست‌هایی که خارج از توان اوست غیر منطقی عمل می‌کند.

در شرایطی که هیچ سازمان و وزارتخانه‌ای متولی رسیدگی به امور نوجوانان نیست و سبک زندگی خانواده‌ها نیز سبب شده والدین قادر به درک نوجوانان نباشند زمینه برای آسیب‌پذیری بیشتر آنها فراهم می‌شود.

وی ادامه می‌دهد: افزون بر این امکان دستیابی به فضای مجازی برای نوجوانان فراهم است، آن‌ هم به گونه‌ای که در راستای رفع هیچ‌کدام از نیازهای نوجوان نیست و بنابراین او بیشتر آسیب می‌بیند.

محسن ایمانی نائینی، استاد دانشگاه تربیت مدرس نیز دراین باره به جام‌جم می‌گوید: تنوع مشکلات در بین نوجوانان زیاد است. اضطراب، افسردگی و پرخاشگری برخی از این مشکلات است، اما امروزه مشکل شایع این است که سرگرمی نوجوانان به فضای مجازی محدود شده و در نتیجه ارتباط آنها با خانواده کم شده و مشکلات تحصیلی و ارتباطی پیدا کرده‌اند.

ایمانی درباره پرداختن کتاب‌های درسی به حل مشکل نوجوانان مانند دوست‌یابی و آسیب‌های فضای مجازی یادآور می‌شود: کتاب‌های درسی باید به آسیب‌های این حوزه بپردازند، برای نمونه نوجوان وقتی از معلم خود درباره آسیب‌های فضای مجازی بشنود این نکات را بهتر قبول می‌کند.

قاسمی کبریا درباره وظایف مدارس دربرابر نوجوانان یادآور می‌شود: اولیای مدارس باید محیط مناسبی برای نوجوان فراهم کنند، زیرا اکنون بسیاری از آنها برخورد مناسبی با نوجوانان ندارند. به همین دلیل آموزش و پرورش باید مربیان خود را توجیه کنند که تغییر رفتار را همگام با خانواده‌ها ایجاد کنند که نوجوان در این دوران کمترین آسیب را ببیند.

باید تاکید کرد چنانچه اولیای مدارس و والدین برای تربیت نوجوانان با یکدیگر همکاری نکنند و هماهنگ نباشند، نوجوانان اعتماد به نفس لازم را به دست نمی‌آورند و در نتیجه به نیروی مولدی برای کشور تبدیل نمی‌شوند.

بلوغ اجتماعی و بلوغ جسمی

خانواده‌ها دست‌کم باید بدانند بلوغ جسمی فرآیندی است که سریع اتفاق می‌افتد، اما بلوغ اجتماعی و تبدیل شدن به انسانی آگاه و مسئولیت‌پذیر نیاز به بستری مناسب دارد و شخصیت متعهد، مسئولیت‌پذیر و مستقل بتدریج شکل می‌گیرد.

قاسمی کبریا خاطر نشان می‌کند: اکنون در بیشتر نوجوانان پرخاشگری، کم‌تحملی و مسئولیت‌ناپذیری دیده می‌شود و نوجوانان زیادی احساس ناتوانی می‌کنند، این افراد وقتی به دوران جوانی پا می‌گذارند بدون هیچ واهمه‌ای می‌گویند مهارتی نیاموخته‌اند. این مشکل نتیجه رفتار اولیای مدارس، جامعه و خانواده است. این در حالی است که در کشورهای موفق فرد وقتی به دوران جوانی می‌رسد نیروی مولد کارآمدی است، اما در کشور ما اشخاصی هستند که با این‌که حدود 40 سال دارند هنوز از والدین خود برای رفع نیازهایشان کمک می‌گیرند.

افزون براین باید تاکید کرد در دوران نوجوانی هویت شخص براحتی می‌تواند به سمت مثبت یا منفی بودن تغییر کند، زیرا شخص در این دوران به دنبال یافتن راه خود است و زمانی که راه درست را به او نشان ندهند و زمینه آسیب‌های اجتماعی مانند اعتیاد نیز فراهم باشد فرد بشدت آسیب می‌بیند. به همین دلیل وقتی مدیرکل تحقیقات و آموزش ستاد مبارزه با مواد مخدر از رشد صددرصدی اعتیاد در بین افراد زیر 18 سال خبر می‌دهد، نباید تعجب کرد، زیرا فضا برای رشد چنین آسیب اجتماعی در جامعه فراهم است.

این در حالی است که فعالیت نهاد‌هایی مانند خانواده، مدرسه و جامعه برای تربیت نوجوانان با یکدیگر هماهنگ نیست، بنابراین طبیعی است نوجوانی که می‌خواهد تجربه کند خیلی زود جذب لذت‌های زودگذری مانند اعتیاد می‌شود و آسیب می‌بیند. اکنون در خانواده مسئولیت، مشارکت و کاری که باعث ایجاد تعهد شود از نوجوان خواسته نشده، در مدرسه نیز اصول دوست‌یابی و مقابله با آسیب‌های اجتماعی به او آموزش داده نمی‌شود. در نتیجه ممکن است نوجوان خیلی زود از مسیر درست زندگی منحرف ‌شود.

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.