به گزارش
گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران نقش و حضور ایران در عراق و ارائه مشاوره
نظامی بنا به اعتراف دوست و دشمن، عامل اصلی پیروزیها و مقابله با
پیشروی تکفیریهای داعش بوده است. در این میان نقش و نام یک نفر در مرکز
توجهات است، سردار «قاسم سلیمانی»، فردی که رسانهها از وی افسانهها نقل
میکنند.
وبگاه شبکه المنار طی گزارشی از حقایق ناشنیده قابل توجهی از نقش این سردار ایرانی در عراق، پرده بر میدارد.
المنار
مینویسد: صبح سه شنبه ۱۰ ژانویه ۲۰۱۴ خبر سقوط موصل به یکباره عراق و
کشورهای همسایه را با بهت مواجه ساخت. نوریالماکی نخستوزیر وقت عراق،
درخواست حالت فوقالعاده را از پارلمان داشت و مرجعیت دینی در نجف اشرف نیز
از ارتش و مبارزه با تروریسم حمایت کرد. در این میان «ابو محمدالعدنانی»
سخنگوی داعش از تروریستها خواست تا به سوی بغداد بروند.
همزمان نقش
رسانهای و عملیات روانی شبکه العربیة فعال شد و اعلام کرد که بغداد در
خطر است و بخش شمالی فرودگاه بغداد شاهد درگیریهای سنگین بین داعش و ارتش
عراق است. موضوعی که به سرعت توسط سخنگوی عملیاتی بغداد تکذیب شد.
قاسم سلیمانی در بغداد
منابع
مطلع به شبکه المنار گفتهاند، ساعاتی پس از خبر سقوط موصل، هواپیمایی در
فرودگاه بغداد نشست که حامل فردی بود به نام «قاسم سلیمانی» و به همراه وی
چندین فرمانده نظامی ایرانی و لبنانی نیز حضور داشتند.
در بغداد،
فرماندهان گردانهای مقاومت عراقی منتظر این گروه تازه از راه رسیده بودند،
گردانهایی چون «عصائب الحق»، «سپاه بدر»، «حزبالله عراق»، «سیدالشهداء
(ع)» و «امام علی (ع)» شخصی را میخواستند که بتواند تاکتیکهای جنگی و
اداره میدانی را بر عهده بگیرد. ارتش عراق نیز شالوده منظمی نداشت.
پس
از رسیدن سلیمانی به بغداد، به سرعت مراکزی برای استقبال از داوطلبان
مبارزه با تکفیریها شکل گرفت و پایگاههایی برای آموزش آنها آماده شد.
مبارزین
عراقی به خبرنگار المنار گفتهاند، در جریان آزادسازی مسیر سامرا - بغداد،
سردار سلیمانی در کنار ما میجنگید و هرچه اندازه فرماندهان گردانها از
وی خواهش کردند تا مراقب خود بوده و به عقب بازگردد، وی اعتنایی نکرد و
مانند یک سرباز در کنار ما بود.
حضور قاسم سلیمانی در کنار افراد
عادی دیگر در خط مقدم، اثر فوق العادهای بر روی مبارزین عراقی دارد، آنها
با دیدن قاسم سلیمانی که دوش به دوش دیگران تیراندازی میکند، به وجد
میآیند و نشاط غیر قابل وصفی میگیرند. فرمانده سپاه قدس ایران با آرامش
خاطری نیز که دارد قوت قلب بالایی به مبارزین عراقی میدهد، وی نماز خود را
در اول وقت در میدان جنگ میخواند و سلوک وی نیز حامل آرامش است.
یکی
از فرماندهان، از زبان سربازی که سردار سلیمانی را همراهی میکرد نقل
میکند: وی پس از سه ساعت خوابیدن، به هنگام نماز صبح بیدار شد و پس از
اقامه نماز و شنیدن اخبار شبکههای عربی با «خالد مشعل» دبیر سیاسی جنبش
حماس و «مسعود بارزانی» رئیس اقلیم کردستان عراق تماس تلفنی برقرار کرد و
دوباره بلافاصله خود را به خط مقدم جبهه رساند.
در تمام نبردهای
سنگین، فرماندهان عراقی به حضور و پشتگرمی سردار سلیمانمی احتیاج دارند و
تصاویری که از وی در مناطق مختلف درگیری به بیرون درز یافته است، «باراک
اواباما» رئیسجمهور آمریکا را مجبور کرد تا در دیدار با میهمانان عراقی
خود بگوید: این فرد (اشاره به تصویر سردار سلیمانی) دشمن من است.... اما ای
کاش میان افسران خود، فردی شبیه او را داشتیم.
نظر اوباما درباره سردار سلیمانی
او
اسلحه به دست میگیرد و در کنار دیگر مبارزان عراقی تیراندازی میکند؛
عراقیها وقتی او را دوش به دوش خود میبینند، به وجد میآیند.
فارس:
نقش و حضور ایران در عراق و ارائه مشاوره نظامی بنا به اعتراف دوست و دشمن،
عامل اصلی پیروزیها و مقابله با پیشروی تکفیریهای داعش بوده است. در
این میان نقش و نام یک نفر در مرکز توجهات است، سردار «قاسم سلیمانی»، فردی
که رسانهها از وی افسانهها نقل میکنند.
وبگاه شبکه المنار طی گزارشی از حقایق ناشنیده قابل توجهی از نقش این سردار ایرانی در عراق، پرده بر میدارد.
المنار
مینویسد: صبح سه شنبه ۱۰ ژانویه ۲۰۱۴ خبر سقوط موصل به یکباره عراق و
کشورهای همسایه را با بهت مواجه ساخت. نوریالماکی نخستوزیر وقت عراق،
درخواست حالت فوقالعاده را از پارلمان داشت و مرجعیت دینی در نجف اشرف نیز
از ارتش و مبارزه با تروریسم حمایت کرد. در این میان «ابو محمدالعدنانی»
سخنگوی داعش از تروریستها خواست تا به سوی بغداد بروند.
همزمان نقش
رسانهای و عملیات روانی شبکه العربیة فعال شد و اعلام کرد که بغداد در
خطر است و بخش شمالی فرودگاه بغداد شاهد درگیریهای سنگین بین داعش و ارتش
عراق است. موضوعی که به سرعت توسط سخنگوی عملیاتی بغداد تکذیب شد.
قاسم سلیمانی در بغداد
منابع
مطلع به شبکه المنار گفتهاند، ساعاتی پس از خبر سقوط موصل، هواپیمایی در
فرودگاه بغداد نشست که حامل فردی بود به نام «قاسم سلیمانی» و به همراه وی
چندین فرمانده نظامی ایرانی و لبنانی نیز حضور داشتند.
در بغداد،
فرماندهان گردانهای مقاومت عراقی منتظر این گروه تازه از راه رسیده بودند،
گردانهایی چون «عصائب الحق»، «سپاه بدر»، «حزبالله عراق»، «سیدالشهداء
(ع)» و «امام علی (ع)» شخصی را میخواستند که بتواند تاکتیکهای جنگی و
اداره میدانی را بر عهده بگیرد. ارتش عراق نیز شالوده منظمی نداشت.
پس
از رسیدن سلیمانی به بغداد، به سرعت مراکزی برای استقبال از داوطلبان
مبارزه با تکفیریها شکل گرفت و پایگاههایی برای آموزش آنها آماده شد.
مبارزین
عراقی به خبرنگار المنار گفتهاند، در جریان آزادسازی مسیر سامرا - بغداد،
سردار سلیمانی در کنار ما میجنگید و هرچه اندازه فرماندهان گردانها از
وی خواهش کردند تا مراقب خود بوده و به عقب بازگردد، وی اعتنایی نکرد و
مانند یک سرباز در کنار ما بود.
حضور قاسم سلیمانی در کنار افراد
عادی دیگر در خط مقدم، اثر فوق العادهای بر روی مبارزین عراقی دارد، آنها
با دیدن قاسم سلیمانی که دوش به دوش دیگران تیراندازی میکند، به وجد
میآیند و نشاط غیر قابل وصفی میگیرند. فرمانده سپاه قدس ایران با آرامش
خاطری نیز که دارد قوت قلب بالایی به مبارزین عراقی میدهد، وی نماز خود را
در اول وقت در میدان جنگ میخواند و سلوک وی نیز حامل آرامش است.
یکی
از فرماندهان، از زبان سربازی که سردار سلیمانی را همراهی میکرد نقل
میکند: وی پس از سه ساعت خوابیدن، به هنگام نماز صبح بیدار شد و پس از
اقامه نماز و شنیدن اخبار شبکههای عربی با «خالد مشعل» دبیر سیاسی جنبش
حماس و «مسعود بارزانی» رئیس اقلیم کردستان عراق تماس تلفنی برقرار کرد و
دوباره بلافاصله خود را به خط مقدم جبهه رساند.
در تمام نبردهای
سنگین، فرماندهان عراقی به حضور و پشتگرمی سردار سلیمانمی احتیاج دارند و
تصاویری که از وی در مناطق مختلف درگیری به بیرون درز یافته است، «باراک
اواباما» رئیسجمهور آمریکا را مجبور کرد تا در دیدار با میهمانان عراقی
خود بگوید: این فرد (اشاره به تصویر سردار سلیمانی) دشمن من است.... اما ای
کاش میان افسران خود، فردی شبیه او را داشتیم.