گرچه کنگره و تصمیماتی که در این نهاد قانون گذاری گرفته می‌شود مهم بوده و تاثیر قابل ملاحظه‌ای بر روند مذاکرات دارد اما این قوه‌ی مجریه آمریکا و ریاست جمهوری است که وظیفه مذاکره با ایران را بر عهده دارد، و بالتبع طرف مذاکره کننده با ایران کنگره نبوده است.

به گزارش خبرنگار سیاست‌ خارجی باشگاه خبرنگاران،پیرامون اظهارنظرهای متفاوت از اختلافات میان کنگره و ریاست جمهوری در رابطه با مساله مذاکرات هسته‌ای ایران همواره باید چند نکته را مد نظر قرار داد:

بر این اساس در ابتدا توضیح این نکته ضروری است که سخن از اختلاف نظر میان دولت و کنگره ایالات متحده بر سر موضوعات گوناگون با شدت و ضعف متفاوت همواره وجود داشته است و اساسا درون فضای تصمیم‌گیری سیاسی این کشور رقابت سیاسی اصلی انفکاک ناپذیر بوده به طوری که، درون ایالت متحده بازیگران متعددی وجود دارند که در تصمیمات سیاست‌ خارجی دخیل می‌باشند و از آن میان می‌توان به اعضای سنا که در قالب دو حزب دمکرات و جمهوری‌خواه تقسیم شده و عمل می کنند، اشاره کرد.



 

"سنا" یکی از مجالس ایالات متحده است که در کنار مجلس نمایندگان، ترکیب کنگره  و شاخه قانونگذاری در ایالات متحده  را تشکیل می‌دهد و گاها نمایندگان آن اظهارات تندی را علیه ایران و  مذاکرات هسته‌ای ابراز می‌دارند این در حالی است که مذاکره در خصوص مساله هسته‌ای ایران از سوی قوای مجریه و کاخ سفید رهبری می‌شود.
 


 
 اما از سوی دیگر دولت این کشور در حال حاضر در دست دمکرات‌هاست که خود به عنوان یکی دیگر از قدرت‌های تاثیرگذار در عرصه سیاسی این کشور به شمار می آید، با وجود این گروه‌ها، صحنه سیاسی آمریکا  دارای بازیگران دیگری است که در قالب لابی‌هایی هم‌چون صهیونیست و اعراب، فعالیت می‌کنند.
 
حوزه‌های بحرانی خاورمیانه به عنوان چالش‌ اصلی سیاست خارجی آمریکا از سال 1990 شروع شده و این حوزه‌های بحران هم چنان در جدال‌های قدرت ادامه خواهد یافت و آمریکا نه از طریق نظامی و نه با بیرون بردن نیروها قادر به حل این مسائل نخواهد بود  و به عبارت دیگر دو سوی راه طی شده این کشور در خاورمیانه با بن بست مواجه شده است.


 
 
 در خصوص موضع گیری‌های تند کنگره آمریکا در رابطه با مسئله مذاکرات هسته‌ای شایان ذکر است که گرچه ترکیب کنگره آمریکا به مرور تغییر پیدا می‌کند، اما ساختار قدرت در این کشور  تغییر نخواهد کرد و لایه‌ها و دست‌های پنهانی قدرت فراتر از جابجایی‌های سیاسی کنگره می‌توانند ایفای نقش کرده و تاثیرگذار باشند.
 
 این بدین معنی است، مادامی که صهیونیست‌ها بر کمیته‌های روابط خارجی و دفاعی کنگره آمریکا تسلط دارند بهبود جهت‌گیری‌های این گروه  دست یافتنی نیست و متهم کردن ایران بیش از آن‌چه که برخوردی واقع‌گرایانه باشد، یک دعوای سیاسی است.
 
گرچه سخنگوی کاخ سفید در اظهاراتی مطرح کرده که باید به ایران فرصت بیشتری‌ داده شود و ممکن است اعمال تحریم‌های بیشتر علیه ایران نتیجه عکس در پی داشته باشد؛ اما برخی از سناتورهای جمهوری خواه خواستار تمدید مذاکرات همراه با اعمال تحریم بیشتر بر تهران شده‌اند.
 
با پیروزی جمهوری‌خواهان در انتخابات میان دوره‌ای سنا، این گمانه در سطح وسیعی مطرح شد که احتمالاً کنگره ضمن موضعی تند‌تر در این زمینه، در تلاش برای جلوگیری از توافق نهایی میان ایران و ۱+۵ برخواهد آمد.
 
 کنگره جدید آمریکا که تحت سیطره جمهوری‌خواهان است، از سوم ژانویه آغاز به کار خواهد کرد؛ در نوزدهم اکتبر، نیویورک تایمز با انتشار گزارشی از افزایش تنش‌ها میان کاخ سفید و کنگره بر سر موضوع هسته‌ای ایران خبر داد.
 
 در این گزارش آمده است، کاخ سفید یک تصمیم بسیار مهم اتخاذ کرده است و در صورتی که توافق نهایی با ایران به دست آید، اوباما هر کاری که بتواند برای جلوگیری از تأثیرگذاری کنگره بر آن انجام خواهد داد.


 
 
 و این در حالی است که اوباما قادر به استفاده از حق وتوی ریاست جمهوری است، در تاریخ ایالات متحده آمریکا در صد سال گذشته  کنگره آمریکا تنها دوبار توانسته بر وتوی ریئس جمهوری فائق آید، چرا که برای  لغو وتوی رئیس جمهوری باید  مجلس نمایندگان  و  سنای ایالات متحده آمریکا در یک رای گیری مجدد و تصویب مصوبه با دو سوم آرا، وتوی رئیس جمهور را باطل اعلام کنند، تنها در چنین صورتی لایحه قانونی کنگره لازم الجرا خواهد شد و رئیس جمهور نمی‌تواند از اجرای آن سرباز زند.  
 
بنابر این احتمال چنین  اقدامی از سوی اعضای کنگره امریکا دور از ذهن است اما آنچه که در نهایت به عنوان یک عامل تعیین کننده می‌تواند در این روند تاثیر گذار باشد در نظر داشتن وضعیت موجود در کشورهای خاورمیانه و وجود آشفتگی‌ها و جنگ‌های درون این کشورهاست که خود ایالات متحده از مسببین اصلی آن بوده است
 
ایران به عنوان تنها نقطه‌ با ثبات در منطقه قرار دارد، که هرگونه اقدام ناصواب در مورد آن قطعا شرایط منطقه و حتی نظام بین الملل را به نحوی جبران نشدنی تحت تاثیر قرار خواهد داد، عملکرد نیروهای آمریکایی در افغانستان ،عراق ،سوریه همه نشان از عدم تصمیم گیری صحیح از سوی نیروهای جنگ طلب در این کشور ، و جمهوری‌خواهان تندرو را نیز می‌توان به عنوان مصداق عینی این نیروها دانست.
 
از سویی دیگر آمریکایی‌ها باید این نکته را در نظر داشته باشند که تداوم تحریم‌ها و یا حتی اعمال تحریم‌های شدیدتر علیه جمهوری اسلامی ایران به صورت یک فرآیند نا کارامد تنها تا مدتی قابل اجرا است و در نهایت باید به اقدام دیگری تبدیل شود که به طور حتم به نفع ایالات متحده نیست.
 
نکته قابل ملاحظه دیگر این است که گرچه کنگره و تصمیماتی که در این نهاد قانون گذاری گرفته می‌شود مهم بوده و تاثیر قابل ملاحظه‌ای بر روند مذاکرات دارد اما این قوه‌ی مجریه آمریکا و ریاست جمهوری است که وظیفه مذاکره با ایران را بر عهده دارد ، و بالتبع طرف مذاکره کننده با ایران کنگره نبوده است.  
 
 طرح چنین مباحثی نشان از اغراق در نقش کنگره در سیاست خارجی ایالات متحده است که متعاقب آن منجر به ناتوان جلوه دادن قدرت قوای مجریه و شخص رئیس جمهور در این کشور خواهد شد که در عمل چنین چیزی واقعیت ندارد.

یادداشت از سلیمانی کارشناس سیاست خارجی
 

انتهای پیام/
 
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار