به گزارش سرويس بينالملل باشگاه خبرنگاران؛ پایگاه اینترنتی فارن پالسی در گزارشی به قلم "مایکل مارون "نوشت: در کشوری مانند آمریکا که خود را " مهد نوآوری" می داند، نوآوری که باعث رونق تولید نفت از بسترهای رسی این کشور شده و قدرتمندترین کارتل جهان یعنی سازمان کشورهای صادرکننده نفت خام(اوپک) را وادار به تلاش برای بیرون کردن این کشور از میدان کرده است، بسیار جذاب است.
تصمیم اوپک که عربستان در راس آن قرار دارد، مبنی بر حفظ سقف تولید این سازمان، در واقع به منزله حمله مستقیم عربستان به دو رقیب ژئوپلیتیکی خود یعنی ایران و روسیه است. چرا که ریاض حمایت ایران و روسیه از دولت سوریه و دیگر طرح های ژئواستراتژیک را تهدیدی به مراتب جدی تر از مشکلات ناشی از رقابت با تولیدکنندگان آمریکایی در رقابت برای کسب سهم در بازار نفت، برای خود می داند.
فارن پالیسی ادامه داد: در میان کشورهای تولیدکننده نفت خام در جهان، تقریباً هیچ کشوری بیشتر از ایران و روسیه از اقدام عربستان ضرر نکرده است.درست زمانی که دو کشور با مشکلات ناشی از تحریم های اقتصادی دست و پنجه نرم می کنند- روسیه به خاطر اقدامات خود در قبال اوکراین، و ایران به خاطر تلاش برای دستیابی به فناوری تولید تسلیحات هسته ای- سقوط بهای نفت دو کشور را تحت فشار بی سابقه ای قرار داده است. سقوط بهای نفت در روسیه بحران شدیدی ایجاد کرده است، به طوری که ارزش روبل در برابر دلار از ماه اکتبر تاکنون 40 درصد کاهش یافته است. بویژه با توجه به اینکه شرکت های نفت دولتی روسیه در سال های اخیر دلار زیادی استقراض کرده اند، کاهش بهای نفت و ارزش روبل برای این کشور به شدت دردسر ساز شده است. چشم انداز بازپرداخت این بدهی ها بسیار تیره به نظر می رسد.
"علی النعیمی"، وزیر نفت عربستان سعودی ماه پیش اعلام کرد هدف از اقدام اوپک در حفظ سقف تولید خود، رقابت با تولیدکنندگان آمریکایی است که نفت شل به بازار عرضه می کنند. اما این فقط یک حرف بود.
واقعیت این است که عربستان دلیلی برای نگرانی از عرضه نفت از میادین نفت رسی آمریکا به بازار ندارد. ذخایر نفت متعارف عربستان به قدری عظیم است که این کشور شاید تا دهه ها بتواند با هزینه های کمتر نفت استخراج کند. در حالی که هزینه استخراج نفت غیرمتعارف از بسترهای رسی آمریکا بالاست و بر اساس برآورد سازمان اطلاع رسانی انرژی آمریکا ممکن است این ذخایر نفت رسی آمریکا تا سال 2050 تمام شود.
این آمار و ارقام نشان می دهد پیامدهای منفی ناشی از رونق بخش تولید نفت از میادین نفت رسی آمریکا بر عربستان کاملاً جزئی بوده است. فکر کنید کاهش بهای اخیر بهای نفت ناشی از ظهور منابع جدید عرضه نفت به بازار جهانی و کاهش رشد اقتصادی ( و در نتیجه کاهش تقاضای نفت) در چین، اتحادیه اروپا و شماری از کشورهای متوسط اقتصادی است. افزایش تولید نفت سنگین در آمریکا، میزان تولید این کشور را به بیش از نه میلیارد بشکه در روز رسانده است و این در حالی است که عربستان نه میلیارد و 800 میلیون بشکه نفت در روز تولید می کند.
برخی می گویند آمریکا نفت کمتری وارد می کند و عربستان از این موضوع خرسند نیست. اما شاید این موضوع چندان هم به ضرر سعودی ها نیست. با توجه به اینکه پالایشگاه های نفت آمریکا برای پالایش و فرآوری انواع بسیار خاص نفت طراحی و احداث شده اند، ظهور ناگهانی میزان زیادی "نفت سبک" داخلی به این معناست که تقریباً همه سهم " از دست رفته" در بازار، در اختیار تولیدکنندگان نفت آفریقایی قرار می گیرد، یعنی نیجریه، آنگولا و الجزایر که نفت صادر شده از میادین نفت رسی ایگل فورد، باکن و مارسلوس آمریکا جایگزین آنها شده است.
حال جنبه ژئوپلیتیکی را در نظر بگیرید . پس از جنگ عراق عربستان روی کار آمدن یک دولت تحت حمایت ایران را در عراق به جای صدام را فاجعه ای راهبردی می دانست. بروز جنگ داخلی در سوریه و حمایت های علنی ایران و روسیه از دولت بشار اسد، رئیس جمهور سوریه، به منزله تیر خلاص بود. پس از آن حمایت ایران از قبیله حوثی یمن که دولت این کشور را سرنگون کرد، بر خشم عربستان افزود.
تصمیم عربستان مبنی بر خودداری از تلاش برای جلوگیری از روند نزولی قیمت نفت، مانع از بروز یک فاجعه راهبردی بزرگتر برای عربستان نیز شد. اگر عربستان چنین تلاشی می کرد و موفق نمی شد، جایگاه این کشور با توجه به ادعای خود مبنی بر اینکه مهم ترین بازیگر در بازارهای انرژی جهان است، تضعیف می شد.
فارن پالیسی در ادامه نوشت: احتمالاً سعودی ها به علت نگرانی از نزدیک تر شدن روابط ایران و واشنگتن در صورت دستیابی به توافق هسته ای نهایی، این اقدام خود را به منزله القاء پیامی مهم به هر دو کشور می دانند. اما این ایده که دستیابی به توافق هسته ای با ایران به 40 سال روابط سیاسی عملگرایانه واشنگتن و ریاض پایان خواهد داد، توهمی بیش نیست.
در انتهای این گزارش آمده است: نگرانی های عربستان چه بجا باشد و چه نابجا، این گونه موضوعات ژئوپلیتیکی مربوط به ایران و روسیه است که مایه اصلی نگرانی عربستان است، نه رونق تولید نفت از میادین نفتی رسی آمریکا. انگیزه فعلی عربستان - مانند دهه های قبل- این است که بر اهمیت خود به عنوان متحد آمریکا بیفزاید، و ادعای خود برای رهبری جهان عرب را تقویت کند. تلاش های عربستان ممکن است مؤثر واقع شود. چرا که چیزی به اندازه تعضیف روس ها ، هم اکنون واشنگتن را خرسند نمی کند. این کار در مورد افغانستان مؤثر بود، و بار دیگر نیز تاثیر خود را خواهد گذاشت.
انتهای پیام/