برای همین هم با همه سر جنگ دارند؛ نه شیعه می شناسند و نه سنی، نه مسلمان و نه مسیحی! برخلاف "اسلام ناب محمدی" که رفتارش مبتنی بر احترام به پیروان ادیان الهی و مذاهب دیگر است و شعارش هم دعوت به وحدت و همزیستی مسالمت آمیز است.
وقتی چند روز بعد از آزادسازی شهر استراتژیک «القصیر» در سوریه وارد این شهر شدیم، چیزی که خیلی جلب توجه کرد، خیابانی بود که در آن یک مسجد و یک کلیسا روبروی هم قرار داشتند و هم مسجد و هم کلیسا توسط تروریستهای داعش تخریب شده بود.
وارد کلیسا که شدیم، صحنه های تأسف باری دیدیم. به تمام تصاویر هنری و نمادهای مسیحیت تعرّض شده بود و دیوارنوشته های زشت و زننده ای از تروریستها برجای مانده بود که همه اش توهین به مقدسات مسیحیت بود. لابلای دیوارنوشته ها اما، یه جمله ای نگاهم را دزدید!
این یکی فرق داشت. نوشته بود: «قوّات حزب الله حرّرت هذه الکنیسة». یعنی این کلیسا را نیروهای حزب الله آزاد کردند!
واقعیت این است که اگر حزب الله نبود، اثری از اسلام و مسیحیت در سوریه باقی نمانده بود تا حالا! همانطور که اگر قیام سیدالشهداء نبود، چیزی به نام "دین" دیگر در قاموسهای لغت هم وجود نمی داشت. مظلومترین ها همیشه همینهایی هستند که بزرگترین فداکاری ها را انجام می دهند، و مخلصانه و بی سروصدا، ارزنده ترین داشته هایشان را قربانی ارزشهای انسانی و الهی می کنند. حکایت مظلومیت بسیجی ها و "جوانان مؤمن انقلابی" در کشور خودمان هم از همین دست داستانهاست.