در طول تاریخ بشر فتنههای بسیاری بر امتها به وجود آمده که آزمونی دشوار برای کشف و هم قدمی با حق بوده است . فتنههای کفار علیه پیامبر و حوادث دوران زندگانی حضرت امیر (ع)، قیام عاشورا و صدها فتنه ریز و درشت که امتی را گرفتار کرده و در کام خود فرو برده و یا مردم با کمک ایمان سرافزار و با اقتدار از میان فتنه بیرون آمده و فتنه را ناکام گذاشته اند.
این که چگونه بتوانیم عوامل بروز فتنه را بشناسیم و در بهترین زمان برای مقابله با آن به پا خواهیم نکته بسیار مهمی است که باید از میان سخنان گهربار امیر المومنین(ع) و بزرگان دین دریافت و آن را در زندگی امروز خود به کار بست . حضرت علي(ع) ميفرمايد: وقتي که غبار شبهه برخيزد، برجاي خويش بمان. چيزي نگو و کاري نکن. اگر جايي نميتواني حق و باطل را تشخيص بدهي، براساس تعصب و احساسات شروع به موضعگيري نکن.
حضرت امير(ع) در جایی دیگر ميفرمايند: شروع فتنه از دو جاست که هر دو نقش دارد. يک بُعد نفساني دارد که همان خودخواهي است. دوم بدعت نظري در مفاهيم.(1)
اگر بخواهیم فتنه را بشناسیم و بتوانیم در سریع ترین زمان آن را از میان برداریم باید درست و به موقع در زمانی که آن در حال رویش است تمام قد در برابرش بایستیم و با بصیرت افزایی و آگاهی بخشی به جنگ فتنه برویم . مطلع شوم فتنه نشانههایی دارد که آنها را می توان در کلام مقام معظم رهبری به خوبی دریافت کرد.
امام خامنه ای در سال 88 و درست در زمان اوج فتنه 3639 بار واژه فتنه را به کار برندند در حالی است که 9862 بار بر بصیرت تاکید داشته اند این مسئله نشان دهنده ی اهمیت بصیرت و آگاهی مردم است. این تاکید هشدار می دهد که اگر مردم از بصیرت فاصله بگیرند فتنه از محل امن خود خارج شده و با شبهه افکنی شک را به جان عقل امت می اندازد و تنها عمارها هستند که با بصیرت افزایی و آگاهی بخشی علیه مسمومیت جامعه ، برای مقابله با فتنه کمر همت می بندند.
فتنه در بستر ناآگاهی ریشه می دواند و ثمری جز شک ندارد که با شبهه آبیاری شده و هر روز تنومندتر میشود و اگر در ابتدای ریشه دوانی با بصیرت و آگاهی بخشی جلوی آن گرفته نشود جامعه را به هلاکت میکشاند و کاری با امت میکند که بر سر بریدن حجت خدا رضایت می دهند .
رهبر معظم انقلاب در تاریخ 8 مرداد ماه سال 1378 در نماز جمعه تعریفی از فتنه ارائه می دهند و راه تقابل با آن را نیز به این شرح بیان فرموده اند: خطرناکترینِ این حوادث، حادثهای است که فتنه باشد. فتنه، یعنی حادثه غبارآلودی که انسان نتواند بفهمد چه کسی دوست و چه کسی دشمن است و چه کسی با غرض وارد میدان شده و از کجا تحریک میشود. فتنهها را باید با روشنگری خاموش کرد. هر جا روشنگری باشد، فتنهانگیز دستش کوتاه میشود. هر جا حرف بیهدف، کار بیهدف، تیراندازی بیهدف، تهمت زدن بیهدف وجود داشته باشد، فتنهانگیز خوشحال میگردد؛ - چون صحنه شلوغ میشود.
ایشان در سخنرانی در ششم فروردین 79 می فرمایند که دشمن برنامه ریزی کرده است تا فتنه انگیزی کند و مردم را نسبت به یک دیگر بد دل کند. یا در تاریخ 29 شهریور سال 87 در حدود کمتر از یک سال تا فتنه 88 در علت شکل گیری فتنه می فرمایند:
«دنیاطلبان برای اینكه به مقاصد خودشان برسند، در جامعه فتنه ایجاد میكنند؛ جنگها، تبلیغات دروغین، سیاستبازیهای ناجوانمردانه؛ اینها ناشی از همین دنیاطلبیهاست. در محیط فتنه - محیط فتنه به معنای محیط غبارآلود است - و وقتی فتنه در جامعهای به وجود آمد، فضای ذهنی مردم مثل محیطِ غبارآلود و مهآلود است كه گاهی انسان نمیتواند دو متری خودش را هم ببیند. یك چنین وضعی به وجود میآید. در یك چنین وضعیتی است كه خیلیها اشتباه میكنند، بصیرتشان را از دست میدهند. تعصبهای بیخود، عصبیتهای جاهلی در چنین فضائی رشد پیدا میكند. آن وقت میبینید محور دنیاطلبانند، اما یك عده كسانی كه اهل دنیا هم نیستند، به خاطر فتنه در جهت هدفهای آنها حركت میكنند؛ وضع دنیا اینجور میشود. بنابراین «الدّنیا رأس كلّ خطیئة». حب دنیا، دل بستن به دنیا، در رأس همهی خطایا و همهی گناهان است.»
زمانی که حب دنیا در دل افراد نفوذ کند برای کسب مال و جایگاه دنیا حاضرند دست به هر کاری بزنند و این جا دقیقا شروع فتنه است زیرا حب دنیا در راس تمامی خطایا قرار داد. در این باره حضرت روح الله(ره) بسیار تاکید دارند و می فرمایند: اینکه در روایات ما هست که «حُبُّ الدنیا رأس کُلِّ خَطیئَةٍ» این یک واقعیتی است. و اساس حب دنیا هم، ریشۀ حب دنیا هم حب نفس است که آن هم حب دنیاست. تمام فسادهایی که در بشریت پیدا شده است، از اوّلی که بشریت تحقق پیدا کرده است تاکنون و تا آخر، منشأش همین حب نفس است. از حب نفس است که حب به جاه، حب به مقام، حب به مال و حب به همۀ انگیزههای شهوانی پیدا میشود. و انبیا اساس کارشان این بوده است که این حب نفس را تا آن مقدار که ممکن است سرکوب کنند ونفسها را مهار کنند..
رهبر معظم انقلاب ریشه عملی فتنه را در نخستین آغازین، شک در کار مسئولین و سلب بی اعتمادی مردم نسبت به مهره های عامل نظام میدانند ایشان در سخنرانی خود در تاریخ 4 آذر ماه 88 می فرمایند: دیدید شما در اوائل همین حوادث بعد از انتخابات - این فتنهی بعد از انتخابات - اولین کاری که شد، تردیدافکنی در کار مسئولین رسمی کشور بود؛ در کار شورای نگهبان، در کار وزارت کشور. این تردیدافکنیها خیلی مضر است؛ دشمن این را میخواهد. جوانان بسیجی باید ایمان را، بصیرت را، انگیزه را، رعایت موازین و معیارها را، اینها همه را با هم ملاحظه کنند.
امام خامنه ای بعد از اشاره به بحث تردید افکتی فورا بر بصیرت تاکید می کنند و بسیج مردم را به بصیرت افزایی سفارش می کنند و به ملاحظه بصیرت و ایمان و انگیزه و رعایت موازین و معیار ها سفارش می کنند.
ایشان بحث فرار از قانون را نخستین نشانه در بروز فتنه می دانند و تاکید دارند اگر دیدید عده ای با شعار قانون قانون را زیر پا می گذارند ظرفیت آن را دارند که دست به برپایی فتنه بزنند سختان ایشان در 19 دی ماه 88 در دیدار با مردم شریف قم به این نکته اشاره می کنند: اینها ایجاد فتنه میکند؛ یعنی فضا را فضای غبارآلود میکند. شعار طرفداری از قانون میدهند، عمل صریحاً بر خلاف قانون انجام میدهند. شعار طرفداری از امام میدهند، بعد کاری میکنند که در عرصهی طرفداران آنها، یک چنین گناه بزرگی انجام بگیرد؛ به امام اهانت بشود، به عکس امام اهانت بشود. این، کار کمی نیست؛ کار کوچکی نیست. دشمنان از این کار خیلی خوشحال شدند. فقط خوشحالی نیست، تحلیل هم میکنند. بر اساس آن تحلیل، تصمیم میگیرند؛ بر اساس آن تصمیم، عمل میکنند؛ تشویق میشوند علیه مصالح ملی، علیه ملت ایران. اینجا آن چیزی که مشکل را ایجاد میکند، همان فریب، همان غبارآلودگی فضا و همان چیزی است که در بیان امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) هست: «و لکن یؤخذ من هذا ضغث و من هذا ضغث فیمزجان فهنالک یستولی الشّیطان علی اولیائه»؛ یک کلمهی حق را با یک کلمهی باطل مخلوط میکنند، حق بر اولیاء حق مشتبه میشود. اینجاست که روشنگری، شاخص معیّن کردن، مایز معیّن کردن، معنا پیدا میکند.
امام خامنه ای در خصوص اختلاط حق و باطل اشاره می کنند که در جنگ صفین در صفوف منسجم لشگر امیر المومنین دشمن فضا را غبار آلود می کند و این فضا را برای جا به جایی حق و باطل مناسب می بیند، شک بر دل لشکریان امیر می افتد و بر این که حق کدام است و باطل کدام است دچار تردید شده و فتنه معاویه به ثمر می نشیند و جنگ صفین به این سرانجام دچار می شود. از همین رو بر شفافیت فضا بسیار تاکید دارند و یکی از زمینه های بروز فتنه را عدم شفافیت و غبار آلودگی فضا می دانند :
این است که دشمنان ملت از شفاف بودن فضا ناراحتند؛ فضای شفاف را برنمیتابند؛ فضای غبارآلود را میخواهند. در فضای غبارآلود است که میتوانند به مقاصد خودشان نزدیک شوند و به حرکت ملت ایران ضربه بزنند. فضای غبارآلود، همان فتنه است. فتنه معنایش این است که یک عدهای بیایند با ظاهرِ دوست و باطنِ دشمن وارد میدان شوند، فضا را غبارآلود کنند؛ در این فضای غبارآلود، دشمنِ صریح بتواند چهرهی خودش را پنهان کند، وارد میدان شود و ضربه بزند. اینی که امیرالمؤمنین فرمود: «انّما بدء وقوع الفتن اهواء تتّبع و احکام تبتدع»، تا آنجائی که میفرماید: «فلو انّ الباطل خلص من مزاج الحقّ لمیخف علی المرتادین»؛ اگر باطل، عریان و خالص بیاید، کسانی که دنبال شناختن حق هستند، امر برایشان مشتبه نمیشود؛ میفهمند این باطل است. «و لو انّ الحقّ خلص من مزج الباطل انقطع عنه السن المعاندین»؛ حق هم اگر چنانچه بدون پیرایه بیاید توی میدان، معاند دیگر نمیتواند حق را متهم کند به حق نبودن. بعد میفرماید: «و لیکن یؤخذ من هذا ضغث و من ذاک ضغث فیمزجان»؛ فتنهگر یک تکه حق، یک تکه باطل را میگیرد، اینها را با هم مخلوط میکند، در کنار هم میگذارد؛ 29/11/88
با بروز فتنه شکاف در میان صفوف منسجم امت ایجاد می شود . این شکاف سبب می شود تا گروهی گروه دیگر را مقصر دانسته و این آغاز درگیری و اختلاف داخلی است و هر نوع حرکت متفرقانه سبب می شود تا دشمن بیشترین سود و را از این آشوب به دست آورد از این رو یکی از نشانه های بروز فتنه انشقاق در گروه ها و ایجاد اختلاف و درگیری های داخلی است که تماما به ضرر امت و سود دشمن است. در این باره رهبر معظم انقلاب در تاریخ 19 بهمن ماه 88 اشاره دارند که : ملت عزیز ما اتحاد خود را حفظ کنند، وحدت کلمه را حفظ کنند. این وحدت کلمه، خاری در چشم دشمنان است. سعیشان این است که وحدت کلمهی ملت را به هم بزنند. به گمان من مهمترین هدف از حوادث دوران فتنهی بعد از انتخابات - این چند ماه - این بود که بین آحاد ملت شکاف بیندازند؛ سعیشان این بود. میخواستند بین آحاد مردم شکاف بیندازند، و نتوانستند. امروز معلوم شده است که آن کسانی که در مقابل عظمت ملت ایران، در مقابل کار بزرگ ملت ایران در انتخابات ایستادند، آنها بخشی از ملت نیستند؛ افرادی هستند یا ضد انقلاب صریح، یا کسانی که بر اثر جهالت خود، بر اثر لجاجت خود، کار ضد انقلاب را میکنند؛ ربطی به تودهی مردم ندارند. تودهی مردم راه خود را ادامه میدهد؛ راه خدا را، راه اسلام را، راه جمهوری اسلامی را، راه پیاده کردن احکام الهی را، راه رسیدن به عزت و استقلال در پناه اسلام را، ملت حرکتش اینجوری است.
پی نوشت: