باشگاه خبرنگاران: هادیان در این یادداشت با ذکر روایتی تاریخی آورده است: «گفتهاند روزی بهرام، پادشاه ساسانی هنگام مراجعت از شکار جمعی را دید بر چمنی گرد آمدهاند و اوقاتشان را به بطالت میگذرانند و از داشتن موسیقی که مفرح روح است محروماند. شاه آنان را مواخذه کرد و آنان گفتند شاهنشاها ما در صدد برآمدیم که نوازندهای یافته و پولی نیز به او بدهیم ولی یافت نگردید. بهرام گفت ما برای شما تهیه خواهیم کرد و امر کرد شرحی به شَنگل(شاه هند) بنویسند که چندهزار رامشگر زبردست و خواننده خوشالحان به دربار او بفرستد. چون شنگل فرستاد بهرام همه را بین ولایات تقسیم کرد و امر کرد برایشان مقرّری ثابتی در نظر گیرند و این لوریان که شغلشان نواختن عود و نی است از نسل همانانند.» و این تنها یکی از روایتهای تاریخی مرتبط با موسیقی است و آنچه از تاریخ و داشتههای موسیقی ایران اعم از موسیقیدانان، نوازندگان، خوانندگان و تنوع و تکثر موسیقی محلی و مقامی در ادوار مختلف تاریخی برای شما بگویم بیهوده است چون شما بهتر از هر کسی بدین روایتها واقفید و بخشی از خلاقیتتان در موزه ارزشمند موسیقی مبرهن است.
آنچه مسلم است بسیاری از گوشهها و پردههای موسیقیایی که از اجزای موسیقی غنی ایرانی بودهاند با گذشت زمان به بوته فراموشی سپرده شدهاند و آنچه امروز در دست ماست تنها بخشی از گوشهها و پردههای موسیقیایی است که اگر نگوییم در دنیا بینظیر است بلکه کمنظیر است.
جناب آقای مرادخانی؛ کسی را سراغ ندارم که در طول سه دهه گذشته به اندازه جنابعالی به حوزه مدیریت موسیقی اهتمام ورزیده و به اندازه شما در میان اهالی موسیقی محبوبیت داشته باشد. بدیهی است که پیشینه اعتقادی و قرآنی شما نیز حامی این موضوع بوده است.
همه اینها را گفتم که از شما خواهشی کنم و آن اینکه همان گونه که میدانید و احتمالاً بارها دیدهاید عدهای از هنرمندان گمنام، از نوجوانان کم سن و سال گرفته تا پیرمردان تکیده، با اهداف مختلف، از تأمین معیشت گرفته تا نمایاندن استعدادها و خلاقیتهای هنری، در گوشه و کنار محلات، میادین و خیاباهای شلوع یا در نزدیکی مراکز خرید به صورت انفرادی یا گروهی با نواختن ساز و سر دادن آواز، رهگذران را شاد میکنند. آنان که اهل موسیقی هستند بهتر میدانند اجرای به قاعده در فضای آزاد و در شرایط آب و هوایی متفاوت چقدر مشکل است. این پدیده در تهران، اصفهان و شیراز به وضوح قابل مشاهده و احتمالاً در بسیاری از شهرهای دیگر نیز دیده میشود اما آمار دقیقی درباره این استعدادها وجود ندارد.
متاسفانه گاهی به این هنرمندان خودآموخته و آزاد توهین میشود و آنان را در ردیف متکدیان به شمار میآورند و با گوشه و کنایه و نصایح غیرمنصفانه موجب رنجششان میشوند بدون آنکه به قدر هنر آنها پی پرده باشند. این هنرمندان در عین حالی که مردمیترین شکل موسیقی را اجرا میکنند کمتر به چشم آمدهاند. برخی از هنرمندان صاحبسبک موسیقی در گذشته نیز همینگونه شروع کردهاند و بعدها پرآوازه شدهاند. این شکل موسیقی سالهاست در جای جای دنیا مورد احترام است و نوازندگان و خوانندگان خیابانی در گوشه و کنار شهرها و روستاها برای شادی مردم زخمه بر تار دل میزنند.
اینک که جنابعالی سکاندار معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هستید و مورد وثوق و اعتماد اهل هنر، به ویژه اهالی موسیقی، قرار دارید این طیف از اهالی موسیقی را نیز در نظر آورید تا علاوه بر موسیقی مجلسی و متأثر از شهرت و تبلیغ، موسیقی مردمی و خیابانی نیز در جشنواره سیام محل و مأوایی پیدا کند و غبار فراموشی از چهرة این هنرمندان گمنام بزداید و زمینه معرفی استعدادهای خودآموخته فراهم آید. برخی از این استعدادها همانگونه که قابلیت تبدیل شدن به پدیدههای موسیقی اصیل و ارزشی را دارند در صورت رها شدن میتوانند به جرگه گروههای موسیقی زیرزمینی نیز بپیوندند.
پیشنهاد میکنم در سیامین جشنواره بینالمللی موسیقی فجر که در هفتههای آتی برگزار میشود بخش ویژهای برای این طیف از هنرمندان موسیقی در نظر گیرید و شرایط شرکت آنها در این رویداد هنری را فراهم کنید. باشد که این نیت خیر شما انگیزه این هنرمندان را صدچندان کند و به شناسایی استعدادهای پنهان در این حوزه بینجامد.
انتهای پیام/