آنچه در پی میآید مشروح این مناظره وایبری است.
دکتر عیسی کشاورز: رسانه عموما به چهار دسته طبقه بندی می شود: رسانه های مکتوب، رسانه های الکترونیک (رادیو و تلویزیون)، رسانه های دیجیتالی و نوع چهارم رسانه های تعاملی و انلاین است. این چهار دسته الزاما در تضاد و یا جایگزین یکدیگر نیستند بلکه می توانند مکمل یکدیگر تلقی شوند. البته به نظر من با توجه به ابلاغ سیاستهای اقتصاد مقاومتی از سوی مقام معظم رهبری از یکسو و هزینه های سنگین رسانه های چاپی و حتی دیداری و شنیداری و ماهواره ای از سوی دیگر، سایبر رسانه ای می تواند فرصت خوبی برای تحقق اقتصاد مقاومتی باشد.
محمد صادق افراسیابی: در پاسخ به سوال خانم حقیقی و در تکمیل صحبتهای دکتر کشاورز، به نظر بنده نظریه بازار جهانی پیام می تواند دید روشنی از وضعیت حال و آینده ی رسانه ها در جوامع ی شبکه ای امروز به تصویر کشد. اگر تا دیروز صحبت از این بود که گسترش رسانه ها باعث ایجاد یک دهکده ی جهانی میشود، امروز ما از آن دهکده ی جهانی هم عبور کرده ایم و در عصر بازار پیام قرار داریم. در عصر بازار پیام، هر شهروند می تواند به یک رسانه تبدیل شود. هر رسانه باید با تمامی رسانه های دیگر موجود در بازار ارتباطات رقابت کند و دیگر پایداری یک رسانه خیلی ارتباطی با مافیای پشت پرده ی رسانه ها ندارد.
شاید خود شما هم این امر را تجربه کرده باشید که یک رسانه ی کوچک، شما را به خودش وابسته می کند و هر روز اخبار آنرا می خوانید. حتی ممکن است اخبار آن رسانه را بخوانید و به او ناسزا بگویید که چرا این قدر غیر منطقی می نویسد و استدلال می کند؟ شاید هم اخبار آن رسانه را بخوانید و بگویید چه قدر جسورانه، همه را نقد می کند؟ خیلی مهم نیست که چه بگویید.
مهم این است که شما آن رسانه را می خوانید و
موضوعات آن رسانه در ذهن شما برجسته می شود. «دونالد شاو» و «مککومبز مکسول» کسانی
هستند که نظریه برجسته سازی را ارائه کردند و نشان دادند چگونه رسانه ها به ما
تحمیل می کنند که به چه چیزی فکر کنیم؟ البته مهارت برجسته سازی به تنهایی نمی
تواند کار زیادی از پیش ببرد و باید همراه با فن گفتمان سازی اجتماعی گردد. چون
رسانه ها فقط به ما می گویند به چه چیزی فکر کنیم و نمی توانند تعیین کنند که
چگونه فکر کنیم؟ من کمتر دیده ام رسانه های مجازی غیر حرفه ای بتوانند گفتمان سازی
بکنند. دلیل آن هم این است که اولا گفتمان سازی خود یک تکنیک پیچیده دارد که شاید
روزی در مورد آن صحبت کردم و ثانیا باید همراه شود با انجام فرآیندهای اجتماعی.
اما در هر صورت نمیتوان انکار کرد که در بازار جهانی پیام، تمام شبکه های اجتماعی و هر یک از رسانه های مجازی می توانند نقش مهمی در تعیین سرنوشت افکار عمومی بازی کنند.
افراسیابی: حقیقتا بنده
خیلی از زاویه ی سیاسی و حکومتی به این موضوع نگاه نمیکنم آن طور که آقای
خسروانیان نگاه می کنند. موضوع به اعتقاد بنده از این قرار است که شیوه ی جدیدی از
حکومت داری و زندگی اجتماعی شکل گرفته است. این شیوه ی جدید همان سبک زندگی شبکه
ای است. در توضیح این مطلب باید بگویم که قبلا روابط سیاسی و گاهی حتی علمی،
فرهنگی و اجتماعی عمودی بود. در حوزه ی سیاست با حاکم و رعیت روبرو بودیم.
در حوزه ی علمی با استاد و شاگرد روبرو بودیم. اما الان روابط افقی شده است. حاکم و رعیتی دیده نمیشود. استاد و شاگرد در کنار هم در شبکه های اجتماعی هستند و این چیزی است که هیچ نظامی در دنیا قبلا با آن روبرو نشده است و همین نو بودن پدیده ی شبکه های اجتماعی باعث ایجاد بحران شده است. بنابراین در کشور ما هم مثل تمام کشورهای دنیا دارد تلاش می شود به یک تعامل و نگاه جدیدی از شبکه های اجتماعی برسیم.
کشاورز: جمهوری اسلامی ایران در تبیین رسالت ها و پیامهای جهانی و الهی خود الزاما باید رسانه ها را بزرگترین ابزار وفرصت تلقی کند .
ناظری: قطعا افزايش تعداد رسانه ها مديريت آنها را سخت تر ميكند اما من فكر ميكنم افزايش رسانه هاي جمعي در يك كشور كه نشان از مدنيت آن جامعه دارد خوب است و اتفاقا مديريت واحد بايد در آن كمتر شود و بيشتر بايد رسانه ها به سمتی بروند كه با پذيرفتن مسئوليت اجتماعي و ياد گرفتن آن در چارچوب قوانين جامعه خودشان خود را مديريت كنند.
اصلان زاده: ثکثر رسانه ها در مسیر اطلاع رسانی، آگاهی بخشی و تنویرافکار عمومی می تواند بسیار راهگشا باشد و در ضمن تعدد رسانه ها باعث می شود که این تریبون ها سلایق و دیدگاه های بیشتری را تحت پوشش و اثر گذاری خود قرار دهد اما اگر رسانه های موجود به دلیل قدرت مادی و سیاسی تحت تسلط یک جریان فکری و یا سیاسی قرار گرفته و صرفا تمام تلاش خود را در انعکاس این تفکر مسلط قرار دهد خطر و تهدید جدی برای جامعه خواهد بود. چرا که مانع از شکل گیری جریان آزاد گفت و گو در جامعه می شود.
ناظری: براي كيفي شدن شرايط نبايد منتظر مديريت از بالا شد وگرنه مدنيتي در جامعه بوجود نخواهد آمد يا رشد نخواهد كرد. وقتي تعداد رسانه ها يكي از شاخص های توسعه فرهنگي است، معني آن اين است كه خود رسانه ها كم كم بايد در رقابت با هم كيفيت كار را بالا ببرند و اين اتفاق قطعا به زمان نياز دارد.
کشاورز: اصلا به
اعتقاد بنده دیگر دولتها قادر به سانسور و مقابله با رسانه ها نیستند. در سال 2015
حجم اطلاعات به حدود 600 میلیارد دی وی افزایش خواهد یافت و این حجم اطلاعات در
بیش از سه میلیارد سایت منتشر می شود وعجیب تر این حجم اطلاعات یک ژپتو ثانیه یعنی
یک میلیاردم ثانیه پردازش خواهد شد. حالا بفرمایید کدام نظارت؟ کدام سانسور؟ کدام
فیلتر؟ سلسه
مراتب قدرت از عمودی به افقی تبدیل می شود.
تهیه و تولید خبر به مهارتهایی عمومی تبدیل می شود، مثل رانندگی که همه بلد هستند. زبان تعاملی شکل می گیرد. مشکلی به نام زبان اصلا وجود نخواهد داشت.
هایپر لینکها و مترجم هوشمند بوجود خواهند آمد. توزیع افقی خبر و تکمیل تعاملی آن، تمرکز زدایی، دسترسی آسان و آنی، گسترش بی حد و حصر اطلاعات بدون محدودیت، شخصی شدن اطلاعات، بی واسطه شدن فرایندهای تولید و توزیع خبر، آزادی زمان مکان، تحریریه ی شبکه ای و آنلاین و تعاملی و ... فرصتهای پیش روی نظام رسانه ای ماست. نرم افزار های هوشمند آخرین اخبار مورد نیاز شما را آنلاین در هر جای جهان که تولید شود به زمان مکان و شرایطی که شما تعریف می کنید در اختیار شما قرار می دهند .
ناظری: در تکمیل فرمایش دکتر کشاورز، الزاما مخاطب از بين رسانه هاي همجنس هم قرار نيست رسانه خودش را انتخاب كند كه لازم باشد حتما مثلا چند رسانه تصويري وجود داشته باشد. الان مخاطب از بين اخبار تلويزيون و سايت خبري حتي ممكن است يكي از آنها را انتخاب كند يا مثلا از يكي به عنوان مكمل ديگري استفاده كند. ولي خب با این هم موافقم که مطلوب بود اگر در بحث رسانه هاي تصويري هم تكثر داشتيم.
کشاورز: البته اگر اجازه دهید به محدودیتها و نواقص هم اشاره کنم. توزیع این رسانه با توجه به توسعه یافتگی زیرساختها و بینش و نگرش آنها یکسان نیست. پس این اختلاف در جوامع و شکل اجتماعی و فرهنگی مانع بزرگی پیش روی ما خواهد بود.
سرعت بی پایان انتقال خبر و اطلاع رسانی به علت پیچیدگی، گستردگی و شدت تولید و توزیع خبر، تر و خشک، زشت و زیبا، درست و نادرست را با هم به خورد مردم می دهد. پس تشخیص درست و نادرست کاری سخت است. سبک زندگی رسانه ی آینده، بخشی از اوقات فراغت، سر گرمی، بازی و تفریح خواهد بود و اخبار موثق اعتماد اجتماعی ومشروعیت خبرها در رسانه های تعاملی آینده تا حدود زیادی از بین می رود. در اینجا سواد رسانه ای مهم است نه نقش حکومتها. در جهان رسانه ای آینده موبلاگ ها (وبلاگهای موبایل پایه) بیشتر فعال می شوند.
افراسیابی: بله! به هر حال هر رسانه ای تلاش می کند برای بقای خود راهی بیندیشد و این هم مشمول همان آینده پژوهی می شود که دکتر کشاورز مطرح کرد. بنده هم با جمع بندی دکتر کشاورز موافق هستم. برگزاری همین مناظرات مجازی به سبک گروهی که در آن قرار گرفته ایم اما با رویکرد آینده نگاری یکی از راهکارهایی است که میتواند موثر واقع شود.