به گزارش
خبرنگار سیاست خارجی باشگاه خبرنگاران؛ کشورمان از دوران قبل
از اسلام تا به حال، با تکیه بر دو پشتوانه مستحکم، یعنی دین و ملیت، که
در رأس آن توحید است، توانستهاند عوامل اتحادساز را در نظام و جامعه، بین
تمامی اقشار به وجود آورند.
امروزه استفاده از مؤلفههای قدرت نرم
در سیاستهای داخلی و خارجی کشورها بیش از گذشته مورد تأکید قرار گرفته
است. در مفهوم سازی اولیه از قدرت نرم، مؤلفههایی مثل فرهنگ، ارزشهای
سیاسی و مطلوبهای سیاست خارجی بیان گردیده است.
جمهوری اسلامی ایران بر
مبنای آموزههای اسلام و تأکید بر مؤلفههای فرهنگی و ارزشهای سیاسی شکل
گرفته و این امر ماهیت انقلاب و نظام جمهوری اسلامی ایران را از دیگر نظامها متفاوت ساخته است.
بر این اساس، مؤلفههای قدرت نرمی که در اسلام مطرح است، متفاوت از آن
چیزی است که در مفهوم سازی اولیه از این قدرت ارائه شده است. علت این تفاوت
در نوع نگاه به قدرت، انسان، اخلاق و
خدا است.
سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، با مبنای آموزههای اسلامی، بر
اصولی همچون نفی هرگونه سلطه جویی و سلطه پذیری، حفظ استقلال و تمامیت
ارضی کشور، دفاع از حقوق مسلمانان، عدم تعهد در برابر قدرتهای سلطه گر و
روابط صلح آمیز متقابل با دول غیر محارب، همچنین دفاع از مبارزه حق طلبانه
مستضعفین در برابر مستکبرین، نفی سلطه بیگانگان بر منابع طبیعی، اقتصادی و
فرهنگ استوار است. نتیجه تمام اصول
سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران که از اسلام گرفته شده است، بستر و ظرفیت
فکری برای مبارزه با سلطه جویی های غرب را به وجود آورده است. این روحیه
خود باوری که در مسلمانان ایران و جهان به وجود آمده است، هژمونی غرب را به
چالش کشیده است.
در رأس تمام اینها، مبارزه با
آمریکا و اسرائیل قرار دارد. به عنوان مثال، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی
ایران، نهضت های آزادی بخش در فلسطین روح تازهای گرفتند و ملتهای دیگر در
سراسر جهان برای حمایت از مردم فلسطین، در مقابل اسرائیل قرار گرفتند. به
عبارتی، مبارزه با اسرائیل، به یک نماد در جهان، بالاخص در کشور های اسلامی
تبدیل شده است.
در آموزههای قدیمی بر عوامل عینی قدرت چون قدرت
اقتصادی، نظامی و جمعیتی یا حتی سوقالجیشی تأکید میشد، به طوری که برخی
از آنان حتی سلطه یافتن بر منطقه خاصی را مترادف با قدرت اول در جهان بودن
میدانستند یا دستیابی به سلاح معینی را به منزله داشتن چک تضمینی در
برابر مطامع دیگران نسبت به کشور خویش میدانستند. شاید این دیدگاه در
مقاطعی از تاریخ چندان هم بیراه نبوده، حتی اگر یک سویه و اغراقآمیز تلقی
شود، اما تحولات رخ داده در قرن نوزدهم و سپس بیستم در عرصه جهانی و نظام
بینالملل، موجب شده که آموزههای سنتی کمکم به حاشیه روند و عوامل جدیدی
به عنوان مولفههای قدرت مطرح شوند.
اگر چه عوامل پیشین، کماکان در شکل دادن
قدرت نقش دارند، اما برخی عوامل جدید نیز وارد معادله شکلدهی به قدرت
شدهاند که دیگر نمیتوان آنها را نادیده گرفت و چه بسا فقدان این عوامل
جدید موجب تضعیف عوامل مادی مثل قدرت اقتصادی و قدرت نظامی هم بشود. از
جمله این عوامل، داشتن نظامی مردمسالار و دموکراتیک است.
دارا بودن نظامی
دموکراتیک در جهان امروز فینفسه قدرت است و نمایندگان چنین نظامی را در
معادلات قدرت برای به کرسی نشاندن نظرات کشور خود یا دفع و نفی تحمیل
نظرات دیگران علیه کشور خود در جایگاه ویژهای قرار میدهد. ضمن اینکه
احساس قدرتمند بودن را نه تنها در نمایندگان حکومت، بلکه در یکایک اعضای
جامعه نیز تقویت میکند و چنین احساسی منشاء مهمی در رضایت خاطر از زندگی
فردی و اجتماعی است.
پشتوانه
مردمی برای هر حکومتی از اهمیت خاصی برخوردار است، از این رو مردم کشورمان
همواره در کنار دولتمردان قرار داشتهاند و هیچگاه در 36 سال گذشته ابراز
ناخرسندی نداشتهاند و نسبت به سیاستهای اتخاذی آنها در سطح بینالملل و
منطقه معترض نبودهاند. "محمد ساجدی" در رابطه با مولفههای موجود
قدرت در ایران اظهار داشت: تعریف هر کشور در هرجای دنیا بستگی به چهار عامل
سرزمین، جمعیت، حاکمیت و اعمال قدرت نظامی دارد که در ایران هر چهارگزینه
وجود دارد.
وی در ادامه افزود:
مولفههای قدرت با مرور زمان قابل تغییر هستند زیرا در پنجاه سال
پیش مولفههای قدرت با امروز فرق داشتهاند و درحال حاضر یک مولفه دیگر هم اضافه
شده است که نفوذ ایران در دیگر کشورهاست.
این کارشناس سیاست خارجی تصریح کرد:
ما در حال حاضر نه بدلیل اینکه
ایرانی هستیم و احساسات ناسیونالیستی داریم بلکه واقعیتی است زیرا در کشورهای منطقه،
سوریه، عراق، لبنان، فلسطین، افغانستان و بخشی از پاکستان و اخیراً یمن و
حتی برخی دیگر از کشورهای منطقه تحت نفوذ ایران هستند.ساجدی با تاکید بر اینکه علاوه بر چهار
عامل، عامل استراتژیک و حاکمیت این دولتها قدرت پنهانی است که دشمنان هم به
آن اعتراف میکنند، گفت:
هر چهار عامل به همراه مولفه نفوذ جزء خط قرمزهای
ما محسوب میشود و با مشاهده شدن اینکه جمعیت رو به کاهش است اعلام کردند
جمعیت باید افزایش پیدا کند.
وی افزود:
حاکمیت و قدرت نظامی و نفوذ ما در کشورهای دیگر مشخص و واضح است بنابراین عامل اصلی
تعیین حاکمیت و اقتدار در شرایط فعلی بستگی به این پنج عامل دارد.
این کارشناس سیاست خارجی با اشاره به اینکه
ما
دارای فرهنگ نانوشته 8 هزار ساله هستیم که حتی مخالفین به آن معتقد هستند، بیان کرد:
در رابطه با اندازهگیری به پنج مولفه قدرت کشورمان، قدمت تاریخی هم به
آنها اقتدار خواهد بخشید و ما با کشوری که به دنبال افزودن ده سال سابقه تمدنی
است تفاوت داریم.
ساجدی تاکید کرد: میزان اندازهگیری قدرت را فرهنگ هم میتواند
اقتدار بخشد، در تاریخ دنیا حدود 6 هزار سال پیش ایران، مصر، چین و
هند مولفههای قدرت را داشتند که پیشنیه فرهنگی میتواند نشان دهد کشوری
مانند ما نبوده است.
وی با اشاره به اینکه پیامبر فرمودند
اگر علمی در آسمان
کشف شود این ایرانیها هستند که به این علم کاشف میشوند، گفت: قدرت معنوی
که قابل حس کردن و حریم گذاشتن نیست و از دور افتادهترین نقاط آفریقا تا
آمریکای لاتین فرهنگ ایرانی شناخته شده است.
این کارشناس سیاست خارجی اظهار داشت: در حال حاضر به جایی که رسیدیم ناشی از تلاش خودمان بوده است با توجه به اینکه، هر فشاری انسان
را به نقطه بالاتری میرساند از اینرو
کشورهای خارجی در خلیج عدن از ایران
تقاضای کمک کردهاند. ساجدی گفت:
در زمانی که آمریکاییها به عراق و افغانستان
حمله کردند نتوانستند به ایران حمله کنند باتوجه به اینکه همه چیز برایشان
مهیا بود، به صورتی که از شرق آمریکاییها حضور داشتند و از جنوب تمامی کشورهای خلیج فارس در
اختیار آمریکاییها بود و در شمال آذربایجان و در غرب هم آمریکا حضور داشت.
وی تاکید کرد:
آنها میدانستند در ایران کسانی وجود ندارند که در مقابل آنها
زانو بزنند و با اینکه اسرائیلیها خودشان را قدرت برتر منطقه میدانند
وخودشان را ششمین قدرت جهان به حساب میآورند، جرأت نکردند به لبنان حمله
کنند چه برسد بخواهند به کشوری مانند ایران حملهور شوند از اینرو نفوذ و
قدرت ایران از مصداقهای واضح و مشخص است و از این جهت قدرت برتر ایران در صحنه بینالمللی و منطقه مشخص میشود.
انتهای پیام/