به گزارش
گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران ، روز گذشته اوباما رئیس جمهور آمریکا به هند سفر کرد و همزمان با آن راحیلشریف، رئیس ستاد ارتش پاکستان به چین رفت، همزمانی این 2 سفر امکان طرح پرسشهای زیادی را در خود دارد؛ از جمله اینکه آیا سفر رئیس ستاد ارتش پاکستان به چین هدفمند انجام شده و نوعی واکنش به نزدیکی و گسترش گرایش آمریکا به سمت هند است و دیگر اینکه آیا آمریکا با چراغ سبز نشان دادنهای مکرر به هند، از جمله طرح مسئله عضویت دائمی هند در شورای امنیت و امضای قرارداد اتمی با دهلی، جایگاه هند در سیاست خارجی خود را در حدی ارتقاء خواهد داد که توان و تمایلی برای تعویض پاکستان با هند فراهم آورد.
پاکستان در صدد نشان دادن توان تلافی
«قندیل عباس» یکی از اساتید دانشگاه قائد اعظم پاکستان و صاحب نظر در امور روابط بین الملل، بر این نظر است که همزمانی سفر اوباما به هند با سفر راحیلشریف به چین، عامدانه تدارک دیده شده و نوعی هشدار به آمریکا است؛ به این معنا که پاکستان میخواهد به آمریکا اعلام کند که درصورت بیمهری از سوی آمریکا، گزینههای دیگری به روی پاکستان آغوش خواهند گشود و برای پاکستان توان تلافی تغییرات سیاست خارجی واشنگتن در قبال اسلامآباد را فراهم خواهد ساخت.
«لطیف نظری» کارشناس سیاسی و یکی از اساتید دانشگاه کابل بر این نظر است که آمریکا در قرن 21 به دنبال حفظ حضور هژمونی خود در جهان بوده و برای تعقیب چنین سیاستی در آسیا به دنبال یافتن کشوری است که بیشترین کارآیی و بهرهوری را داشته باشد.
این تحلیگر افغانستانی میافزاید: آمریکا در حال حاضر 3 رقیب جدی و سرسخت برای خود، تصور میکند؛ چین را به عنوان رقیب اقتصادی، روسیه را به عنوان رقیب نظامی و اسلام سیاسی را به عنوان رقیب فرهنگی و برای به چالش کشاندن این 3 رقیب که مانع مهم فرا روی تحقق «هویت هژمونیک» برای آمریکا به حساب میآیند، از هر ابزاری فروگذار نمیکند؛ به عنوان نمونه آمریکا میخواهد اسلام سیاسی را با اعمال انواع تحریم مورد هجمه قرار دهد، از دخالت در موضوع اوکراین به عنوان یکی از ابزارهای فشار علیه روسیه بهره میجوید و تقویت هند به عنوان مانعی فراروی تبدیل شدن چین به یک قدرت اقتصادی بلامنازع آسیا، یکی از مسائلی است که در دستور کار آمریکا قرار دارد.
این نویسنده، هدف اساسی دیگری را نیز برای نزدیکی آمریکا به هند بر میشمارد و آن اینکه چنانچه پاکستان آنگونه که مطلوب و مورد نظر آمریکا است، نقش خود را برای تحقق اهداف و استراتژیهای آمریکا در آسیا بازی نکند، محبوبیت و جایگاه فعلی خود در سیاست خارجی آمریکا را به هند واگذار خواهد کرد.
عدم امکان جایگزینی هند بجای پاکستان
با در نظرداشت دلایل زیر، کارشناسان احتمال جایگزینی هند به جای پاکستان را یک احتمال دور از امکان ارزیابی میکنند.
ابتدا، اینکه پاکستان با داشتن هویت اسلامی، کارایی بسیار بیشتری از هند برای آمریکا دارد؛ به طوری که پاکستان به لحاظ توانایی در فراهم کردن امکان اجرای سیاستهای آمریکا در کشورهای اسلامی، نقش و مؤثریت بیبدیلی دارد.
دوم، پاکستان بسیاری از گروههای تروریستی و تندرو را در خود جای داده است و از سوی دیگر، گذشتهها گواهی میدهد که آمریکا برای تحقق سیاستهای خود از هیچ ابزاری فروگذار نمیکند و از این حیث بعید به نظر میرسد که آمریکا به گروههای افراطی و بنیادگرا به عنوان یکی از ابزارهای ممکن، نظر نداشته باشد؛ یعنی آمریکا میکوشد تا در برخی مواقع از ابزار افراطیت، سود جوید و هیچ کشور دیگری بهتر از پاکستان نمیتواند دستیابی آمریکا به چنین ابزاری را میسر و ممکن سازد.
از هند، اما کدام از این موارد ساخته نیست، تا آمریکا بخواهد به آن توجه و تمرکز بیشتری داشته و حتی آن را جایگزین پاکستان سازد.
سوم، آمریکا تاکنون بسیاری از سناریوسازیها و آراستن صحنههای سیاسی را به مدد و همکاری پاکستان انجام داده و از این جهت بسیاری از اسرار سیاسی آمریکا نزد دولتمردان پاکستان موجود است و از پرده بر افتادن رازهای سیاسی آمریکا چهره جهانی آن کشور را به شدت مخدوش خواهد ساخت.
رو شدن دست آمریکا و آشکار شدن نیات نهانی آن کشور در قبال بسیاری از کشورها، حساسیتها و واکنشهای گستردهای را علیه آن کشور در کشورهای مختلف شکل خواهد داد؛ بطوری که مجال مانور دهی و انجام اقدامات گسترده – به شکل زیرکانه و زیرپرده- را از آمریکا خواهد ستاند.
از این جهت، آمریکا همواره در ازای پردهپوشی پاکستان به این کشور بدهکار است؛ امری که سبب شده است واشنگتن به بهانههای مختلفی از جمله مبارزه با تروریسم به پاکستان پاداشهایی مالی بپردازد؛ پاداشی که چیزی جز امتیازدهی یک جانبه، معنا و مصداق دیگری ندارد؛ اما آمریکا در تعامل با هند همواره جانب احتیاط را نگه داشته و تمام تعاملات خود با دهلی را در دایره داد و ستد 2 جانبه تنظیم و تحدید کرده است.
از سوی دیگر، هند از گذشتههای تاریخی به این سو، همراه نزدیک انگلیس بوده است و نزدیک شدن آمریکا به هند میتواند در انگلستان علیه آمریکا بذر بدبینی بپاشد و تنش و تیرگی در روابط این 2 کشور ایجاد کند و این احساس خطر انگلستان میتواند در درازمدت، امکان و استعداد پدید آوری شکاف جدی و عمیق در جامعه غربی را در خود بپرورد؛ چیزی که توان غرب در تقابل با اسلام را به تحلیل میبرد و سردمداران سیاسی در غرب هرگز نسبت به چنین احتمالاتی، احساس اهمال و غفلت به خود راه نمیدهند.
بنا بر آنچه گفته شد، آمریکا به هیچ وجه از دوستی با پاکستان دست بر نخواهد داشت و پاکستان جایگاه جدی و جایگزینناپذیری در سیاست خارجی آمریکا دارد و به رغم امضای قرارداد اتمی بین هند و آمریکا، پاکستان همچنان در مرکز و محور سیاست خارجی آمریکا باقی خواهد ماند.
از سویی دیگر، فراموش نباید کرد که پاکستان نیز به صورت متقابل به داشتن روابط دوستانه و استراتژیک با آمریکا اهمیت و ارزش اساسی قائل بوده است؛ به طوری که برای پاکستانیها، آمریکا مهمتر از استقرار و دوام دموکراسی بوده است؛ به عنوان نمونه زمانی که «ضیاءالحق» از طریق کودتا، یعنی با پشت کردن به مکانیزمهای مردمسالارانه و دموکراتیک به قدرت رسید، قربانی و زیر پا کردن دموکراسی او را از دوستی با آمریکا غافل نکرد.
/انتهای پیام