به گزارش
خبرنگار سیاست خارجی باشگاه خبرنگاران؛ اوکراین 603 هزار کیلومتر مربع وسعت و 46 میلیون نفر جمعیت دارد. در شرق، شمار زیادی از روستباران (حداقل 17 درصد از جمعیت اوکراین) زندگی میکنند که دارای زبان و فرهنگ روسی بوده و گرایش آشکاری به روسیه دارند. در عین حال شرق اوکراین محل تجمع صنایع و تأسیسات کلیدی و نیز معادن این کشور بوده و بهطور کلی دارای نقش کلیدی در اقتصاد اوکراین است. این در حالی است که غرب اوکراین (یکسوم غربی این کشور) اساساً غربگرا بوده و فرهنگ غربی در آن نفوذ بیشتری دارد. آنها بهدنبال همگرایی با اروپا هستند. این طیف از مردم میخواهند که کشورشان بخشی از غرب باشد حال آنکه کسانی که در شرق ساکن هستند خواستار آنند که به روسها نزدیک باشند.
بهنظر میرسد در اوکراین شکاف منطقهای منطبق با شکاف سیاسی است، مرکز
کشور هم در اینباره دچار اختلافنظر است. تفاوت زبانی هم به این دستهبندی
دامن میزند بهطوری که کسانی که زبانشان اوکراینی است در غرب و
روسزبانان در شرق زندگی میکنند، این مسئله در انتخابات سال 2010 نمود
یافت. یانوکوویچ در شرق و تیموشنکو در غرب بیشترین رأی را بهدست آوردند.
این در حالی است که مشکلات اتحادیه اروپا در سالهای اخیر جناح طرفدار
اروپا در اوکراین را از نزدیک کردن کییف به این اتحادیه ناامید نکرده
است. این جناح بدون شک خواستار آن است که اوکراین عضوی از اتحادیه اروپا
باشد و موضوعاتی چون بحران عظیم مالی و اقتصادی برخی از کشورهای اتحادیه
اروپا مانند یونان و اسپانیا تأثیری در تصمیمشان ندارد.
مردم ساکن در شهرهای صنعتی شرق اوکراین به نزدیکی هر چه بیشتر با روسیه
گرایش دارند. آنها میدانند صنایعشان توان رقابت با اروپا را ندارد و در
عین حال آگاهند که روسیه هر چه آنها تولید کنند را خریداری میکند.
شهروندان شرقی بیم آن دارند که صنایع و کارخانههای اروپایی در غرب اوکراین
شغلشان را از آنها بگیرند. در این منطقه نسبت به اتحاد شوروی یک نوستالژی
وجود دارد، بهدلیل اینکه مردم این منطقه خاطرات خوبی از دوران حکومت برخی
زمامداران شوروی بهویژه برژنف دارند.
اوکراین از جهات مختلف بهویژه از نظر امنیت ملی برای روسیه اهمیت بسیار
دارد. زیرا مهمترین کشور حوزه خارج نزدیک محسوب میشود و لذا پیوستن آن به
سازمان ناتو و یا دیگر سازمانهای غربی از دیدگاه مسکو غیرقابل پذیرش است.
روسیه نمیخواهد اوکراین را از دست بدهد و در این راستا درصدد آن است که
این کشور را در حوزه نفوذ خود بگنجاند. آنچه روسها میخواهند اعمال حدی از
کنترل و نفوذ بر اوکراین است تا تضمین شود که نیروهای خصم در این کشور به
قدرت نرسند. روسها میخواهند که به اوکراین درجهای از استقلال بدهند و
تمامیت ارضیاش را به رسمیت بشناسند، البته تا وقتی که این کشور تهدیدی
برای مسکو نباشد و تا وقتی که خطوط لوله گازی که از اوکراین میگذرد تحت
کنترل روسیه باشد.
تحولات اوکراین و آینده این کشور همواره برای
مسکو از اهمیت خاصی برخوردار بوده است. اوکراین دسترسی روسیه به دریای سیاه
و از آنجا به مدیترانه را میسر میسازد. بنادر اودسا و سواستوپول راه
دسترسی نظامی و بازرگانی بهویژه از جنوب روسیه است. این مسیر همچنین مسیر
خط لوله مهمی برای انتقال انرژی به اروپاست که بهمثابه نیاز بازرگانی و
استراتژیک برای مسکو است زیرا انرژی، عامل مهمی برای نفوذ و کنترل دیگر
کشورها ازجمله اوکراین محسوب میشود.
*حمایت غرب از مخالفانهدف غرب از حمایت از مخالفان این است
که بتواند اوضاع را در اوکراین بهنفع خود تغییر دهد. غربیها اوکراین را
بهمثابه آوردگاهی تلقی میکنند که صحنه رقابت شدید و گسترده روسیه و غرب
(اتحادیه اروپا) است. به این لحاظ آنها از ابزارها و اهرمهایی که در
اختیار دارند برای کسب برتری در این میدان استفاده میکنند. یکی از
ابزارهای غرب، حضور فیزیکی در میان مخالفان اوکراینی با هدف تشویق آنها به
ادامه اعتراضات بوده است. در این راستا از هنگام آغاز اعتراضات، مقامات
ارشد غربی زیادی در کییف پایتخت اوکراین حاضر شدهاند.
انتهای پیام/