به گزارش
خبرنگار سیاست خارجی باشگاه خبرنگاران؛ سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران برخاسته از اصول و مبانی ثابت است و با توجه به مقتضیات و شرایط نظام بینالملل تاکتیک های لازم را برای رسیدن به اهدافش پیش بینی کرده است.
جمهوری اسلامی ایران مسیری را در جهت توسعه، صلح و امنیت در منطقه و گسترش همکاری با همه کشورها بجز رژیم صهیونیستی ترسیم کرده است. دولت ایران از طریق یک دیپلماسی فعال و بهره مندی از قدرت نرم در جهت اهداف سیاسی، امنیتی، اقتصادی برای گسترش روابط با کشورهای همسایه، منطقه و جهان و حضور فعال در سازمانهای بین المللی برنامهریزی کرده است.
روابط ایران وعراق قبل از انقلاب اسلامی نقطه آغاز روابط بین ایران وعراق به فروردین 1308 و اعزام هیئت حسن ونیت ازسوی پادشاه عراق به ایران و تقاضای این هیئت جهت برقراری روابط سیاسی با ایران باز می گردد، دولت عراق در این زمان تحت حمایت انگلستان قرار داشت.
از اواسط سال 1310 با ارسال چندین یادداشت اعتراضشان را نسبت به دولت ایران، ماوران گمرک و نیروی دریایی ایران مبنی بر نادیده گرفتن مقررات سازمان بندر بصره و تجاوز به حق حاکمیت عراق در آبهای اروند رود اعلام نمودند.
در سال 1313 عراق به منظور جلوگیری از اعمال حاکمیت ایران بر اروند رود به جامعه ملل شکایت کرد، در آن زمان جامعه ملل طرفین را به مذاکره مستقیم دعوت نمود، سرانجام در 13تیر 1316 قراردادی میان دو کشور منعقد شد. در این قرارداد حق کشتی رانی در سراسر اروند رود به استثنای پنج کیلومتری ازآبهای آبادان تا خط تالوگ به دولت عراق واگذار شد.
آرامش و چالش در روابط دوکشور تا هنگام قدرت یافتن حزب بعث در عراق تا 26 تیر 1347 ادامه داشت اما با حاکم شدن رژیم بعث در عراق، دوره ی دیگری از تیرگی روابط میان دو کشور آغاز شد. در این دوره علاوه بر اختلافات قبلی، تفاوت های ایدئولوژیک رژیم های موجود، گرایشات پان عربیستی شدید رژیم بعث و اراده آن برای کنترل جهان عرب و همچنین گرایش دوکشور به قطب های مخالف دوران جنگ سرد و مخالفت عراق با حاکمیت ایران برجزایر سه گانه بر وخامت اوضاع افزود.
حسن البکر رئیس رژیم کودتایی عراق در آن هنگام ادعای حاکمیت مطلق عراق بر اروند رود را مطرح کرد، در نتیجه مقامات بعثی تصمیم گرفتند تا اسناد و مدارک کشتیهایی را که وارد اروند رود می شدند بازرسی نمایند. به دنبال این تصمیم در 26 فروردین 1348 وزارت امور خارجه عراق، آبراه شط العرب را جزء لاینفک خاک عراق نامید و همچنین از ایران خواست تا پرچم هایَش را از روی کشتی ها به پایین بکشد. بدنبال این اظهارات و اعمال مقامات عراقی، دولت ایران نیز در اردیبهشت 1348 عهد نامه ی مرزی 1937 را ملغی و تمایل خود را به انعقاد قرار دادی مبتنی بر خط تالوگ اعلام نمود.
اما این رویداد روابط دوکشور را تا آستانه وقوع برخورد انتظامی به وخامت کشاند و حتی احتمال درگیری نظامی نیز قوت یافت.
اما با میانجیگری "هواری بو مدین" در جریان اجلاس سران اوپک (13الی 15 اسفند 1353) در الجزایر دو کشور به توافقاتی جهت پایان بخشیدن به اختلافات خود دست یافتند. بر اساس این توافق خط تالوگ به عنوان خط مرزی دو کشور شناخته شد.
روابط ایران وعراق از سال 1975 بر مفاد قرار داد الجزایر متکی بود اما با ظهور جمهوری اسلامی ایران روابط بر اساس احترام به اصل "وفای به عهد" ادامه یافت و دولت انقلابی ایران مفاد آن را دقیقا رعایت کرد.
رژیم بعثی به سرکردگی صدام حسین، پس از بمب گذاری در تاسیسات نفتی ایران و شرکت در یک رشته اقدامات تخریبی علیه جمهوری اسلامی ایران به
بهانه باز پس گیری جزایر سه گانه حملات تبلیغاتی خود را نسبت به ایران آغاز کرد. اما وزارت خارجه عراق در 26 شهریور سال 1359 طی یاداشتی قرار داد1975 الجزایر را لغو و صدام با ادعای حاکمیت مطلق عراق بر شط العرب آن را در برابر دوربین های تلویزیونی پاره کرد.
در 31 شهریور 1359 با حملات هوایی و زمینی ارتش بعث به خاک ایران جنگ تحمیلی 8 ساله علیه ایران را آغاز کرد. به ظاهر اختلافات مرزی دلیل اصلی تجاوز عراق به خاک ایران بود اما تجاوز عراق نتیجه نارضایتی آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی نسبت به انقلاب اسلامی ایران و نگرانی از گسترش انقلاب به منطقه و حمایت از منافع دولت های محافظه کار عربی نیز بود.
اصولا
جنگ ایران و عراق باعث دوقطبی شدن جهان عرب در مقابل ایران شد. به طوری که علاوه بر کشورهای حوزه خلیج فارس، کشورهای عرب دیگر همچون اردن، مصر، مراکش و تونس نیز با حمایت از عراق به مقابله با انقلاب اسلامی پرداختند و کشورهای چپگرای عرب عمدتا یا از ایران حمایت می کردند و یا موضع بیطرفی اتخاذ می کردند.
با پایان یافتن جنگ، روابط ایران وعراق وارد مرحله تازهای شد و دو کشور مذاکرات متعددی را تحت نظارت سازمان ملل جهت دستیابی به صلح و اجرای قطعنامه 598 آغاز کردند، اما به دلیل عدم پذیرش مجدد قرار داد 1975 توسط عراق، این مذاکرات به نتیجه نرسید.
در سال 1369 هنگامی که عراق در صدد تهیه مقدمات برای حمله به کویت بود، تلاش کرد تا مشکلات خود را با ایران حل کند و همچنین اطمینان لازم را در مرزهای شرقی خود کسب نماید.
در هنگام حمله عراق به کویت، این کشور تلاش کرد تا با فرستادن هواپیماهای خود به ایران این کشور را نیز در جنگ در گیر سازد اما ایران با اعلام بیطرفی در جنگ، این اقدام را با شکست مواجه ساخت.
سرنگونی صدام زمینه حضور شیعیان و خروج از انزوای آنها را فراهم کرد. از این رو عراقی در عرصه سیاسی، اجتماعی به شدت فعال شدند. وضعیت سیاسی، امنیتی، اقتصادی و اجتماعی عراق نیز این اجازه را به ایران داد تا مراودات خود را از سطوح بسیار پایین آغاز کند تا بتوانند جایگاه خود را در عراق ارتقا بخشند.
ایران وعراق دو کشور مهم منطقه به حساب میآیند که از پتانسیلهای فراوان اقتصادی، سیاسی و فرهنگی برخوردار هستند. ایران و عراق دارای طولانیترین مرزهای سرزمینی در منطقه هستند. درحال حاضر دو کشور داری روابط بسیار خوب سیاسی هستند. این امر با حضور اکثریت شیعه در راس حکومت عراق و همچنین در پارلمان تقویت شده است.
دولت ایران تلاشهایی را برای رفع اختلافات و ترغیب مشارکت همه مردم عراق در تعیین سرنوشت سیاسی خود از طریق اعلام مواضع رسمی و گفتگو با همه نیروها و جناح های عراقی تاثیر گذار دنبال کرده است.
انتهای پیام/