معمار تغییرات گسترده دولت، محمد بن سلمان، فرزند 34 چهارساله پرتکاپو و غربگرای پادشاه است که پستهای وزارت دفاع و ریاست دیوان پادشاهی را به عهده گرفته است. گفته شده است که وی برای به تخت نشستن پدرش از هفتهها پیش از مرگ ملکعبدالله به طور دقیق برنامهریزی کرده بود و آن را سریعا اجرایی کرد تا هرگونه اعتراض در خاندان سلطنتی را کنترل کند.
این پیام در شکل ساده خود به این معنا است که حلقه درونی سعودیها به این تشخیص رسیده است که پادشاهیشان در حال تشدید مشکل حکمرانی زیر سایه سلطه افراد مسن است و (هماکنون) بهطور قاطع در مسیر حل این مشکل است. سلمان الدوساری، سردبیر نشریه الشرقالاوسط که متعلق به خانواده ملکسلمان است در این یادداشی عنوان کرد: "من بر این باورم که در این مرحله، این مهمترین تصمیمی است که در تاریخ دولت سعودی اتخاذ شده است."
تغییرات در ظاهر ارتباط عربستان سعودی با آمریکا را عمیقتر کرده و آنرا به یک متحد امنیتی قابلاطمینانتر تبدیل میکند. یک نشانه آن را در این نکته میتوان یافت که عادل الجبوری، فرستاده مورد وثوق ملکعبدالله در واشنگتن به عنوان سفیر این کشور در آمریکا باقی میماند. سلمان و فرزندانش ظاهرا به دنبال برقراری توازن بین جناحهای خاندان سلطنتی هستند تا بتوانند شاهزداگان را راضی نگه دارند و به این ترتیب مانع از اعتراضات هرکسی شوند که از این تغییرات راضی نباشد.
براساس معیارهای سعودی، تغییرات گسترده است. محمد بن نایف 55 ساله که وزیر این کشور و از متحدان نزدیک به ایالات متحده است، به عنوان جانشین ولیعهد و پس از مقرن بن عبدالعزیز 69 ساله تعیین شده است. این تصمیم یک روز پس از مرگ ملکعبدالله و از سوی هیئت بیعت این کشور تأیید شد. این امر نشان دهنده اجماع خاندان سلطنتی برای انتقال حکومت به نسل دوم آنهم با هدایت محمد بن نایف است.
اصلاحات سلمان با یک سری از فرامین سلطنتی طی هفته گذشته ادامه یافت، جایی که برخی از شاهزادگان ارشد کنار گذاشته شده و دیوانسالاری بزرگ سعودیها را کمی اصلاح کرد. حدود 10 کمیته فعال در حوزههای مختلف از خدمات اجتماعی تا مسائل مددجویان منحل شدهاند. به جای آنها دو شورای عالی جدید که دارای اقتدار بالاتری هستند تشکیل شد: شورایی برای نظارت بر امور سیاسی و امنیتی به ریاست محمد بن نایف، و یکی برای مدیریت امور اقتصادی و توسعه که از سوی محمد بن سلمان هدایت میشود.
تغییرات در صاحب منصبان نیز شامل حذف یک لایه از مقامات ارشد سعودی شد. خالد التویجری، که در منصب ریاست دیوان پادشاهی ملکعبدالله به یکمعنا به نخستوزیر تبدیل شده بود، برکنار شد. شاهزاده بندر بن سلطان، سفیر سابق این کشور در واشنگتن از منصب ریاست شورای امنیت ملی برکنار شد، فرد تندخویی که هم در واشنگتن و هم در ریاض به بروز پیامدهایی بر ضد منافع ملی سعودیها منجر شده بود. همچنین دو تن از فرزندان ملک عبدالله، شامل شاهزاده ترکی و شاهزاده مشعل از منصب امیری مناطق ریاض و مکه برکنار شدند.
همچنین با اخراج شاهزاده خالد بن بندر که برای بهبود سرویس جاسوسی خارجی ضعیف این کشور در حال تلاش و تقلا بود، کنترل محمد بن نایف بر نهادهای اطلاعاتی سعودی تقویت شد. ژنرال خالد بن بندر جانشین وی خواهد شد، یک فرد خارج از خانواده سلطنتی که پیشتر به عنوان رئیس همتای سعودی افبیآی مشغول خدمت بوده و روابط نزدیکی با ایالات متحده دارد. ظاهرا هدف از این تغییرات بهبود ارتباطات نهادهای اطلاعاتی داخلی و خارجی سعودیها و بهبود تعامل هر دو سازمان با واشنگتن است.
چهارمین حوزه کلیدی که اصلاحات به سراغ آن آمد آموزش و پرورش بود. دو وزارت موازی آموزش این کشور در یکدیگر ادغام شدند و تحت کنترل عزام الدخیل قرار گرفتند، تکنوکراتی که تحصیلات عالی خود را در ایالات متحده و انگلیس گذرانده است. هدایت خوب بخش آموزش و پرورش این کشور برای مبارزه با گسترش افراطیگرایی در بین جوانان سعودی، بسیار حیاتی است.
رنگ و بوی اصلاحات انجام شده در یادداشت الدوساری در الشرق الاوسط به خوبی به تصویر کشیده شده است. وی ادعا کرده است که سلمان با حذف کمیتههای قدیمی و ایجاد دو شورای عالی نظارتی همچنین "محدود کردن دیوانسالاری که اغلب اوقات آفت کارهای دولت بوده است یک جهش کوانتومی" را انجام داده است. به گفته الدوساری، با تغییرات گستردهای که انجام شده است "اکنون آنچه به آن امیدواریم و انتظار آن را میکشیم شامل بهبود گام به گام سطح خدمات دولت و کاهش روزبهروز اشتباهات است."
در شرایطی که بسیاری از تصمیمات اتخاذ شده از سوی حکمرانان جدید نظام سعودی ظاهرا مثبت به نظر میرسند، اما یک نکته هشدار آمیز وجود دارد: پادشاهی شامل یک کشور بزرگ و دارای جمعیت جوان ناشکیبایی است که همراه با کاهش درآمدهای نفتی، باید به دنبال مراقبت از جمعیت خود باشد، در این وضعیت مشکلات آن با همسایگانش نیز آشکار است. جذابیت افراطیگرایی تکفیری برای برخی جوانان سعودی نیز در عرصه رسانههای اجتماعی بروز یافته است. داعش یک عرصه فعالیت خشونتآمیز، ماجراجویانه و رمانتیک را برای کسی که به دنبال نقشآفرینی در جهان هستند فراهم کرده است."
بزرگترین چالش رهبری جدید سعودیها تعامل و انگیزهبخشی به این جوانان است. اگر شکست بخورد، تغییرات و جابهجاییهای حکومتی تغییرات چندانی در پی نخواهد داشت.