به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، نقش سازنده ابوطالب در ثبات و حفظ دین
اسلام برکسی پوشیده نیست؛ آن هم در شرایطی که دشمنان شمشیرشان را روی
پیـامبر گرامی اسلام از رو بسته بودند. زندگی رئیس قبیله بنیهاشم، سرپرست
حضرت محمد(ص) و پدر حضرت علی(ع) باوجود نقاط عطف و دراماتیک در کمتر اثر
نمایشی بازتاب مناسب داشته است. حتی نقش کوتاه ابوطالب با بازی آندری موریل
در فیلم معروف «رسالت» هم باوجود دوبله درخشان احمد رسولزاده، چندان
نتوانست شخصیت برجسته این فرد بزرگ را به تصویر بکشد.
فیلم «محمد(ص)» ساخته مجید مجیدی که حتی باوجود نمایش در بخش خارج از مسابقه، مهمترین اتفاق جشنواره امسال فیلم فجر محسوب میشود، قطع به یقین پررنگترین جلوه نمایشی از شخصیت ابوطالب است؛ نقشی که بسیاری آرزوی بازی در آن را داشتند، اما در نهایت قرعه آن به نام مهدی پاکدل افتاد.
به بهانه نمایش فیلم محمد(ص) و بازی پاکدل، سراغ این بازیــــــگر دوست داشتنی رفتیم و با او به گفتوگویی صمیمانه نشستیم؛ آن هم در شرایطی که داشت خود را آماده حضور در نمایش «یک صبحِ ناگهان» به نویسندگی و کارگردانی برادرش حسین پاکدل میکرد.
هیچ وقت فکر میکردید در فیلمی درباره پیامبر گرامی اسلام بازی کنید؟
راستش را بخواهید نه، ولی از وقتی زمزمههای ساخت این فیلم شروع شد، در دلم آرزو میکردم نقشی هر چند کوتاه در آن داشته باشم که خوشبختانه این اتفاق افتاد.
اصلا چطور برای کار در این پروژه دعوت شدید؟
نزدیک به یک سالی بود که میدانستم این پروژه در حال تولید است و مدام میشنیدم بازیگران مختلف برای تست گریم به این فیلم دعوت میشوند. یک گروه حرفهای ایتالیایی مسئولیت گریم کار را به عهده داشت و آنها فقط بازیگرانی که در تست گریم قبول میشدند، انتخاب میکردند. همان موقع میگفتم خدایا یعنی من هیچ شانسی ندارم توی این فیلم باشم؟ یعنی کسی هیچ تماسی با من نمیگیرد؟ ضمن اینکه دورادور شنیدم که اصلا همه بازیگران فیلم را انتخاب کردهاند و کار آماده فیلمبرداری است. دیگر کاملا ناامید شده بودم که یک روز وقتی سر یک فیلم کوتاه بودم، دیدم از شماره ناشناسی با تلفن همراهم تماس گرفته میشود، اما چون سر فیلمبرداری بودم، نمیتوانستم جواب بدهم. بعد از همان شماره پیامکی دریافت کردم. یعنی اگر آن پیامک به من نمیرسید، شاید هیچ وقت من در فیلم محمد(ص) بازی نمیکردم. در متن آن پیامک آمده بود: من محسن قرایی هستم، دستیار آقای مجیدی. اگر امکانش هست برای پروژه محمد(ص) با من تماس بگیرید.
محسن قرایی؛ همان کسی که با افشین هاشمی فیلم «خسته نباشید» را ساخت؟
بله، اتفاقا وقتی با او تماس گرفتم، گفت شمارهات را از افشین گرفتم. چون افشین از دوستان صمیمی من در تئاتر است. وقتی محسن به من گفت میتوانی برای تست گریم بیایی؟ از او پرسیدم مگر هنوز کار انتخاب بازیگران فیلم ادامه دارد؟ گفت بله، هنوز بازیگر نقش اصلی کار، ابوطالب را پیدا نکردهایم. (میخندد) به او گفتم یک بار دیگر بگو. برای نقش ابوطالب؟ نقش اصلی؟ گفت آره. گفتم آره، با کمال میل. فردا صبح رفتم و یک تست یک ساعته را زیر نظر آقای جیانتو دروسی، طراح گریم انجام دادم. وقتی آقایان مجید مجیدی (کارگردان) و رضا میرکریمی (مشاور کارگردان) مرا با آن گریم، لباس و هیبت دیدند، گفتند خودش است و پیدا کردیم. بعد از آن طی چند روز همه مراحل پیوستن به پروژه مثل عقد قرارداد را انجام دادیم و شروع به تمرین کردیم.
این قضیه مربوط به چه سالی است؟
اردیبهشت 90. چون دقیقا یادم است اسفند 89 ازدواج کردم و بعد تا اردیبهشت بیکار بودم. با خودم میگفتم خدایا من در این موقعیت ازدواج کردم و هیچ کار خاصی هم نیست که انجام دهم. در شرایطی که یک ذره به هم ریخته بودم، با پیشنهاد تست و بازی در فیلم محمد (ص) روبهرو شدم.
پس قبل از شما بازیگران دیگری هم گزینه بازی در نقش ابوطالب بودند؟
بله، خیلی از بازیگران مطرح و غیرمطرح سینما، تئاتر و تلویزیون ایران برای بازی در این نقش تست گریم داده بودند، اما در نهایت قرعه به نام من افتاد.
مجید مجیدی بجز آن روز تست گریم، در اولین جلسه جدی چه صحبتی با شما کرد؟
برای اینکه کاملا مطمئن شوند، یک تست گریم دیگر برایم گذاشتند، چون قرار بود من در این فیلم از بیست تا هفتادوپنج سالگی این شخصیت را بازی کنم که طبیعتا دورههای مختلف ـ جــــــوانی، میانسالی و پیری ـ را در برمیگرفت.
پس با توجه به عمر ابوطالب که 87 سال طول کشید، در قسمت دوم این فیلم هم بازی خواهید کرد؟
نمی دانم، ممکن است آقای مجیدی فضای دیگری را دنبال کنند و دیگر شخصیت ابوطالب را نبینیم. قصه فیلم فعلی از زمان عامالفیل تا دوازده سالگی پیامبر میگذرد و در برخی لحظات مقاطعی از صدر اسلام هم نشان داده میشود و دوباره به دوران کودکی پیامبر برمیگردد.
برگردیم به صحبت آقای مجیدی با شما.
بله، ایشان بیشتر از هر چیزی از حساسیت بالای این نقش و مسئولیت سنگینی که قرار است در این فیلم برعهدهام باشد، گفت. آقای مجیدی به قدری درباره حساسیت پذیرش و جدی گرفتن این نقش با من صحبت کرد که به ایشان گفتم دیگر دارید مرا میترسانید. من به اندازه کافی آگاهم که ابوطالب، چقدر نقش حساسی است و چقدر در زندگی حرفهای خودم نقش تاثیرگذاری دارد. قطعا این کار را با جدیت و اهمیتی که شما اشاره میکنید، انجام میدهم.
فکر میکنید بهترین نقشی که میتوانستید در این فیلم بازی کنید، ابوطالب بود؟ دنبال ایفای نقش دیگری نبودید؟
بله، نقش ابوطالب را بسیار دوست دارم و دنبال بازی در نقش دیگری نبودم. درواقع روحم به این نقش نزدیکتر بود. البته همه نقشهای این فیلم خوب است و اینطور تعبیر نشود که دیگر نقشهای فیلم خوب نیست.
برای بازی در این نقش مطالعات و تحقیقات خاصی هم داشتید؟
قطعا. البته قطعیترین چیز برای بازیگر فیلمنامه است. باید دید فیلمنامه چه دوره و مقطع تاریخی را بازآفرینی میکند. متاسفانه منابع خیلی زیادی درباره صدر اسلام و قبل از آن وجود ندارد و فقط باید به برخی مواردی که در «تاریخ طبری» به آن اشاره شده اکتفا کرد. البته کتابهایی هم در این زمینه هست که توسط علمای شیعه و اهل سنت تالیف شده که من همه آنها را مطالعه کردم تا بیشتر حضرت ابوطالب را بشناسم. ما شیعیان به دلیل اینکه ابوطالب پدر حضرت علی(ع) هستند، حس نزدیکتری به ایشان داریم. بنابراین سعی کردم وجوه بارز شخصیت حضرت علی را در نقش ابوطالب بیاورم.
یعنی از پسر به پدر رسیدید.
بله، یعنی بخشی از خصوصیات حضرت علی قطعا وامدار گفتار و رفتار پدر بزرگوارش است. سعی کردم ویژگیهایی چون جوانمردی، معرفت و دیگر خصایل نیکویی را که درباره حضرت علی شنیده و خواندهایم در نقش ابوطالب هم رعایت و لحاظ کنم.
در این تحقیقات، مهمترین ویژگی شخصیتی ابوطالب را چه میدانید؟
او بزرگترین حامی پیامبر بود. یعنی وقتی ابوطالب فوت میکند، تعرضها و اهانتها به پیامبر شروع میشود و بقیه جرات میکنند پیامبر را اذیت کرده و با دینی که آورده مخالفت کنند.
فیلم رسالت ساخته مصطفی عقاد را حتما دیدهاید.
بارها.
نظرتان درباره نقشآفرینی آندری موریل به جای شخصیت ابوطالب چیست که البته با دوبله زندهیاد احمد رسولزاده به یادماندنیتر میشود؟
خدا، هم بازیگرش را رحمت کند و هم دوبلورش را. نقش ابوطالب در آن فیلم چندان محوری نیست، اما اینجا شخصیت ابوطالب راوی فیلم است و خیلی بیشتر به او پرداخته میشود. ناگفته نماند در جلسات تمرین محمد(ص) بارها فیلم رسالت را دیدیم تا به لحن و شکلی از بیانِ متمایز و مستقل برسیم.
شما خودتان فیلم محمد (ص) را دیدهاید؟
نه، من هم مثل همه مشتاقم تا فیلم را ببینم.
آقای مجیدی در نشست رسانهای فیلم، بازیگران ایرانی کار را سورپرایز آن دانست. تا چه اندازه در این زمینه با او هم عقیدهاید؟
(میخندد) راستش اگر در این زمینه با ایشان همعقیده باشم، زیاد صورت خوشی ندارد. ایشان لطف دارند. به هر حال چون همه ما بازیگران با ایمان و اعتقادمان این نقشها را بازی کردیم، تاثیر آن را در فیلم خواهیم دید. خودم به شخصه سعی کردم با تمام وجودم نقشی را که برای مردم کشورم و همکیشان خودم اهمیت دارد، سطحی بازی نکنم و تمام تلاشم را به کار بستم که مردم نقش درست و حسابی و آبرومندی ببینند.
در بازدیدی که از لوکیشنهای فیلم داشتم، آنها را فوقالعاده دیدم. حالا شما که جزو بازیگران کار بودید چقدر با گریم، لباس و صحنه در قالب نقش قرار میگرفتید و خودتان را در دل تاریخ میدیدید؟
بسیار زیاد. به قدری آن مکانها طبیعی و واقعی ساخته شده بود که آدم خودش را در همان زمان گذشته میدید. وقتی گریم میشدم و آن لباس را میپوشیدم و درآن فضا قرار میگرفتم، خواه ناخواه تحت تاثیر قرار میگرفتم. چنین شرایطی به همه بازیگران بسیار کمک میکرد.
بیشترین بازیتان مقابل کدام بازیگر بود؟
آقای علیرضا شجاع نوری که نقش پدرم عبدالمطلب را بازی میکرد. پس از ایشان بیشترین بازیام مقابل خانمها مینا ساداتی (آمنه) و ساره بیات (حلیمه) بود. با محسن تنابنده (ساموئل یهودی) یکی دو سکانس بازی داشتم. با محمد عسگری (ابولهب) و حمیدرضا تاج دولت (حمزه) هم چند سکانس بازی کردم. همینطور با آقای داریوش فرهنگ که نقش ابوسفیان را در این کار دارد.
چطور بودند؟
همه عالی بودند. لحظاتی که با آقای شجاع نوری بازی میکردم خیلی لذتبخش و خاطرهانگیز بود. واقعا انگار ایشان پدرم بودند. ضمن اینکه من از قبل هم خیلی نسبت به ایشان ارادت داشتم. به قدری آقای شجاع نوری متین و باوقار هستند که آدم بخوبی حس صحنهها را با ایشان درک میکرد.
خاطره زیبایی از این کار دارید؟
واقعیت این است که هر روز این کار برایم خاطره است و هر روز اتفاقات خوب و عجیب و غریبی سر فیلمبرداری میافتاد.
مسیر تهران تا لوکیشن اصلی (50 کیلومتری اتوبان تهران ـ قم) را هر روز رفت و آمد میکردید؟
یک روزهایی بله و یک روزهایی هم نه و در کمپی که نزدیک لوکیشن بود، میماندیم.
فکر میکنید واکنش تماشاگران نسبت به این فیلم چگونه باشد؟
خودم که هنوز فیلم را ندیدهام، اما فیلم به لحاظ فنی و تکنیکی قابلیت جذب و رضایت تماشاگران را دارد. ضمن اینکه آقای مجیدی کارشان را بلدند و در زمینه سینمای کودک تجربیات خیلی خوب و موفقی دارند. این فیلم هم به نوعی درباره دوران کودکی پیامبر است، یعنی همان دورهای که ایشان در پرداختن به آن تخصص دارند. بنابراین میتوان امیدوار بود محمد(ص) قطعا فیلم تاثیرگذار و مهمی است.
فکر میکنید فیلم ظرفیت اکران جهانی را دارد؟
قطعا. اصلا فیلم اساسا با همین قصد و نیت ساخته شده است. مخاطبان این فیلم نه فقط مردم کشور خودمان، بلکه یک میلیارد مسلمان دنیاست.
چقدر ساخت چنین فیلمی در شرایطی که هجمهها علیه دین اسلام در دنیا زیاد است، ضرورت دارد و نسبت به شعارهای سطحی و واکنشی موثرتر است؟
به نظرم یکی از ضروریترین اقدامها برای مقابله با هتک حرمتها ساخت همین فیلم محمد(ص) بود. اصولا با شعار و افراطیگری نمیتوان جواب افراطیگری را داد، بلکه باید با شعر، هنر، عشق و صلح به سراغ افراطیگری رفت و به کل جهان نشان داد که این حرکتهای صورت گرفته اخیر اشتباه است؛ چه اهانت به دین و پیامبر ما و هر دین ابراهیمی دیگر و چه جواب آن که به شکل افراطی و وحشیانهای توسط داعش صورت میگیرد. به نظرم الان بهترین موقعیت برای ساخت و اکران چنین فیلمی است تا پیامبر خودمان را همانطور که هست نشان دهیم، نه آن تحریفاتی که از او شده است.
اخیرا در یکی دو خبرگزاری خواندهام که فیلم در جشنواره برلین پذیرفته نشده است. این مساله را میتوان به عنوان شیطنت جشنوارهای تعبیر کرد؟
واقعیتش این است که من این ماجرا را خیلی جدی نمیدانم، چون برای من فقط حرف آقای مجیدی ملاک است که گفت ما اصلا فیلم را به جشنواره برلین ارائه نکردیم. به دلیل اینکه در زمان مقرر فیلم هنوز به لحاظ فنی آماده نشده بود. ایشان ترجیح داد نخستین نمایش فیلم در جشنواره فیلم فجر باشد. سندیت این مساله طرح شده زیر سوال است و من بیشتر آن را یک بازی ژورنالیستی میدانم.
برخی نظرشان این است که ممکن است اعتراضات و نفوذ مسئولان دانشگاه الازهر مصر که جزو مخالفان سرسخت این فیلم هستند، مانع نمایش فیلم در جشنواره برلین شده باشد.
بعید میدانم آنها نفوذی داشته باشند. درضمن نمیدانم چرا آنها بدون اینکه فیلم را ببینند، پیشداوری میکنند.
از آن دسته بازیگرانی هستید که تا مدتها تحت تاثیر نقش قرار میگیرید؟ مثلا هنوز هم چیزهایی از ابوطالب در شما هست؟
(میخندد) نه، چون نقش ابوطالب این قدر پرابهت، باوقار، جدی، سنگین و فرمانده بود که خیلی از شخصیت واقعی من دور است. همین که سعی کنم مهدی پاکدل باشم، کافی است.
پیش از این خیلی از تماشاگران عام شما را فقط با نقش طاهرِ سریالِ «ستایش» میشناختند. فکر میکنید از این به بعد با نقش ابوطالب به یاد آورده خواهید شد؟
اصلا قابل قیاس نیست و اینها نقشهایی در دو مدیوم جدا و هرکدام جایگاه خودشان را دارد.
ولی میتوانیم بگوییم که تا اینجا ابوطالب، شاه نقش کارنامه شماست؟
قطعا و فکر میکنم بعد از این هم سخت است بتوانم چنین نقشی را پیدا کنم. (میخندد)
موفقیت این نقش و این فیلم باعث پررنگترشدن حضورتان در سینما خواهد شد؟
واقعا قابل پیشبینی نیست و بستگی به فضای سینما و ادامه روند کاری من دارد. ممکن است آدم در شرایطی اشتباهاتی کند که آیندهکاریاش را به هم بریزد. فعلا که دارم کارهایم را با فکر انتخاب میکنم و بیشتر خودم را مشغولِ تئاتر کردهام.
حالا که به تئاتر رسیدیم، توضیح کوتاهی هم درباره نمایشی بدهید که ساعت 20 این روزها و با بازی شما در سالن استاد سمندریان تماشاخانه ایرانشهر روی صحنه میرود.
نمایش «یک صبح ناگهان» که نویسندگی و کارگردانی آن را برادرم حسین پاکدل به عهده دارد، تراژدی و درامی جدی است که داستان آن در دوره قاجار اتفاق میافتد و مناسبات اجتماعی آن مقطع تاریخی را بررسی میکند.
پس بعد از فیلم محمد(ص) باز هم در یک کار تاریخی دیگر حضور دارید؟
(میخندد) این یکی مربوط به صد سال پیش است، متعلق 1400 سال پیش نیست.
با این روند فکر کنم ده سال دیگر به کارهای معاصر و زمان خودمان برسید!
اتفاقا سریال «کیمیا» هم که الان مشغول بازی در آن هستم و در آن نقش پیمان، یک مبارز انقلابی را دارم، کاری تاریخی و متعلق به قبل از انقلاب است. انشاءالله کار بعدیام به روز باشد!
اکران فیلم «تمشک» ساخته سامان سالور هم که شما نقش اصلی آن را بازی کردید، چند بار به تعویق افتاد.
«تمشک» فیلم فوقالعادهای است و متاسفم چنین وضعی برای آن پیش آمده است. «فردا» فیلمی که خودم به اتفاق آقای ایمان افشاریان ساختهام، باوجود گذشت یک سال از ساخت هنوز به نمایش در نیامده است، اما تلاش میکنیم فیلم را بهار سال آینده در گروه هنر و تجربه اکران کنیم، چون ناچاریم. واقعیتش این است که ما سالنهای سینمای بسیار کم و فیلمهای زیاد داریم. البته این باعث خوشحالی است که فیلمهای زیادی ساخته میشود، اما باید فضا برای اکران آن هم وجود داشته باشد. در شرایط فعلی به ما جوانترها فرصت اکران داده نمیشود. نمیتوان این واقعیت را نادیده گرفت که اکران سینمای ما مافیا دارد. فیلمهایی است که اکرانشان شش ماه ادامه پیدا میکند، هیچ وقت به کف فروش نمیرسد و از رانتهای مختلف بهرهمند میشود. از این وضع ناراحت نیستم، فقط ای کاش این فرصت در اختیار دیگران هم قرار بگیرد. آدم دوست دارد کاری که میکند، دیده شود. هنر سینما بدون تماشاگر مفهومی ندارد، من نمیتوانم فیلم بسازم و آن را روزی 200 بار در خانه ببینم. دوست دارم نظر مخاطب را هم درباره فکر و اندیشه خودم بدانم.
البته فیلمسازانی هم هستند که برای دل خودشان میسازند.
(میخندند) آنها حتما پولدار هستند، اما ما با سرمایه شخصی، جان کندن و با سیلی صورت خود را سرخکردن فیلمهایی ساختهایم که فکر میکنیم نیازِ امروزِ سینمای ما و یک نوع روایت مدرن است. متاسفم که چنین فیلمهایی را نادیده میگیرند و اعتنایی به آن نمیکنند. البته سویه خوب ماجرا این است که آدم را پوست کلفت تر میکند و باعث میشود در فکر و ایده خود ثابت قدمتر شود.
پیشنهاد میکنم برای اکران شدن فیلمتان از نفوذ ابوطالب استفاده کنید!
(میخندد) مثل اینکه باید همین کار را کرد.
و سخن پایانی؟
فیلم محمد(ص) حاصل تلاش چند صد نفره سینماگران ایرانی و خارجی است که همه آنها با ایمان و اعتقاد آمدند تا درباره بزرگترین مخلوق هستی کار متفاوتی ارائه دهند. امیدوارم مردم هم نتیجه کار را بپسندند. همه ما با ایمان خود این کار را کردیم، برای اینکه پیامبر عزیزمان را آنطور که هست به جهانیان معرفی کنیم، نه آن تصور منحط و غلطی که مدام از روی آن دیکته غلطی مینویسند. حضرت محمد(ص) پیامبر صلح و دوستی است. امیدوارم توانسته باشیم ذرهای از وجود آن حضرت را در فیلم خود نشان دهیم.
پس شما هم به شکل باطنی و دلی جزو کمپین «من عاشق محمد(ص) هستم» هستید؟
بله، من ابوطالبم، عاشق محمد(ص).