یک استاد زبان شناسی نسبت به برداشت پروفسور لیوشیتز از کتیبه های لاخ مزار مبنی بر طنز آمیز بودن آنها ابراز تردید کرد.

به گزارش حوزه میراث فرهنگی باشگاه خبرنگاران به نقل از روابط عمومی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری نشست تخصصی زبان شناسی با موضوعات "آمیزش اطلاعات ساختی و تلفظی در ساخت های معرفه و جمع در گویش کرمان" و" کتیبه های لاخ مزار ، لطیفه های پارتی یا پیام های درست دینی مزدک" امروز سه شنبه برگزار شد.

در این نشست که با حضور جمعی از اساتید ودوستداران این رشته در آمفی تئاتر پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری برگزارشد، رسول بشاش عضو بازنشسته هیأت علمی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری به ارائه مقاله ای با عنوان "کتیبه های لاخ مزار ، لطیفه های پارتی یا پیام های درست دینی مزدک" پرداخت.

وی اظهار داشت: در پی انتشار مقاله پرفسور لیو شیتز(livshits )با عنوان" لطیفه های پارتی"و برداشت های وی از مضامین کتیبه های سنگ نگاره لاخ مزار –بیرجند که مغایرت های کاملا متفاوتی با آنچه من از کتیبه ها خوانده و برداشت کرده ام دارد، وظیفه خود دیدم تا در روشن شدن و رفع ابهامات موجود در خوانش های متفاوت توضیحاتی را ارائه کنم.

این استاد زبان شناسی در ادامه با مقایسه قرائت های خود و لیوشیتز از کتبیه های لاخ مزار تصریح کرد: بعید است که کتیبه های لاخ مزار و خوسف بیرجند به گفته لیوشیتز توسط چند جوانک معمولی که فرهیخته نبودند و وظیفه راهنمایی رهگذران در کوه ها ودره های آن مناطق  را در زمان اشکانی به عهده داشته اند نوشته شده باشد.

 وی خاطر نشان ساخت که با توجه به شرایط حاکم بر جامعه در آن زمان بعید می دانم این کتیبه ها در یک حال و هوای طنز و شوخی با آن خط خوش نگاشته شده باشد.

یدالله پرمون عضو هیأت علمی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری دیگر سخنران این نشست با بیان مطالبی در خصوص آمیزش اطلاعات ساختی و تلفظی در ساخت های معرفه و جمع در گویش کرمان گفت :بسیاری از واقعیت های زبان شناختی در گویش های ایران وجود دارد که با آنها می توان روی نظریه های زبان شناسی بحث کرد.

وی با طرح 2پیکره شامل، ساخت های جمع و معرفه در اسم های مختوم به همخوان (حروف بی صدا)و ساخت های جمع و معرفه در اسم های مختوم به واکه های (حروف صدا دار) غیر از از واکه نیم بسته پیشین به نمونه هایی از گویش کرمانی پرداخت. 

این استاد زبان شناسی با جمع بندی موارد مطرح شده تصریح کرد :گاهی اوقات راهبردی که برای رفع ثقل از ماده تلفظی و تسهیل تلفظ آن از سوی گویش وران زبان خاص اتخاذ می شود ، به ایجاد خلاءدر کاربرد اطلاعی دستوری منجر می شود به گونه ای که تقطیع تکواژی (تجزیه کردن کوچکترین واحد زبان) ماده تلفظی پردازش شده نهایی (بازنمایی آوایی نهایی) در قالب ستاک و وند ناممکن می شود و بازنمایی آوایی مورد اشاره ، صرفا در درون خود ، اثری از آن اطلاع ساختی را حفظ می کند که با تکیه بر آن این مقوله ساختی بازشناخته می شود.   
 

انتهای پیام/
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار