با نگاهی به روابط دو کشور عربستان و ایران در طول ۵۰ سال گذشته می بینیم که قدرتهای فرامنطقهای به ویژه آمریکا تلاش کرده است بین آنها اختلافاتی ایجاد نماید و از تعامل و همکاری صمیمانه در حد روابط استراتژیک بین آنها جلوگیری نموده و برای رسیدن به منافع خویش این اختلافات همیشه وجود داشته باشد تا در صورت نیاز با توسل به این اختلافات منافع خود را تضمین نماید. این تفکر براساس دکترین دوستونی که در زمان "نیکسون" برای حفظ عبور ارزان و امن انرژی از این منطقه ترسیم شده بود، اجرا میشود.
امریکا با ایجاد اختلافات بین رژیم پهلوی و رژیم سعودی برای هر یک از دو کشور ایران و عربستان ماموریتی روشن تعیین کرده بود تا منافع غرب تامین گردد . پس از پیروزی انقلاب و با استقلال سیاسی ایران ایجاد اختلاف بین عربستان و جمهوری اسلامی ایران از جانب آمریکاییها افزایش یافت.
از سوی دیگر با وقوع انقلاب اسلامی در ایران، مسئله جدیدی مطرح گردید، که بر این مبنا ایران، یک نیروی انقلابی تغییر دهنده وضع موجود و حامی ملتهای منطقه به شمار میرفت و در مقابل، عربستان سعودی در کنار سایر پادشاهیهای حاشیه خلیج فارس به عنوان یک نیروی ضد انقلابی جلب توجه میکند. این تضاد هویتی به حدی دشمنی را در پادشاهی سعودی تقویت نمود که؛ از مجموع کمکهای 70 میلیارد دلاری کشورهای حوزه خلیج فارس به عراق در زمان جنگ تحمیلی علیه ایران، 30 میلیارد دلار سهم عربستان بود.
با توجه به ساختار مذهبی و سیاسی دو کشور ،غرب و در راس آنها امریکا تلاش کرد با بهره گیری از اختلاف مذهبی بین ایران به عنوان کشوری شیعی مذهب و عربستان به عنوان کشوری سنی بین دو کشور مهم جهان اسلام را بر هم بزند و از این نمد کلاهی برای خود ببافد. در همین راستا امریکاییان به حربه فریبکارانه "ایران هراسی" و "شیعه هراسی" متوسل شدند. غرب موفق شده است که ایران هراسی و شیعه ترسی را کاملا در ذهن برخی رهبران عرب و در پی آن برخی محافل مردمی، سیاسی و مطبوعاتی جهان عرب جا بیاندازد.
در این میان، اظهار نظر «شیمون پرز»، رئیس رژیم صهیونیستی، جالب به نظر میرسد که گفته بود: «دیر یا زود جهان میبیند که ایران سعی دارد همه منطقه را به چنگ بیاورد»، بهویژه در دوره پس از حمله آمریکا به عراق، این تصور در رهبران سعودی عربستان، شاه اردن و رئیس جمهور مصر به وجود آمد که؛ تغییر رژیم در عراق و افزایش نقشآفرینی گروههای مقاومت حزبالله و حماس در لبنان و فلسطین، به توسعه قدرت و نفوذ جمهوری اسلامی ایران منجر شده است. بر این اساس، این کشورها تلاش کردند نفوذ خود را در سه کانون عمده عراق، لبنان و فلسطین و خلیج فارس در برابر ایران توسعه دهند و در مقابل آن موازنهسازی کنند.
این رویکرد، بیتردید برخاسته از منطق سلطه گرانه آمریکا بوده است و متأسفانه کشورهای عربی منطقه نیز به دلیل وابستگی ساختاری به ایالات متحده، در نقش بازیگران اصلی موازنهسازی و بازدارندگی علیه ایران وارد عمل شدند. در حالی که بیش از سی سال است که جمهوری اسلامی ایران خواستار خروج قدرتهای فرامنطقهای به خصوص آمریکا از خلیج فارس است و معتقد است باید نوعی ترتیبات امنیتی بومی، مبتنی بر مشارکت و همکاری بازیگران منطقهای در خلیج فارس ایجاد نمود. اما رهبران کشورهای عربی جنوب خلیج فارس، از حضور آمریکا در خلیج فارس استقبال میکنند و با در اختیار گذاشتن پایگاه و امکانات مختلف، بسترهای لازم را برای حضور و نقشآفرینی این قدرت فرامنطقهای در خلیج فارس فراهم میکنند.
در ابتدای شکلگیری دولت اوباما، مؤسسه بروکینگز و شورای روابط خارجی آمریکا با همکاری جمعی از متخصصان آمریکایی غرب آسیا، در پژوهشی با عنوان «احیای موازنه استراتژی خاورمیانهای برای رئیس جمهور آینده»، باز هم در تداوم گفتمان ایرانهراسی، ایران را به عنوان یک تهدید عمده به عنوان کشوری هژمونیطلب معرفی کرد و توصیههای گوناگونی را برای جلوگیری از هژمونی آن بر منطقه مطرح کرد (Hass and Indyk, 2009). لذا تلاش میشود تا از ظهور یک هژمون منطقهای در غرب آسیا جلوگیری به عمل آید، آمریکا در راستای اجرای این سیاست دو راهکار را دنبال کرده است: اول بسیج کشورهای منطقه و موازنه کردن آنها با ایران، و دوم ورود به سیستم برای حفظ موازنه مطلوب و جلوگیری از تسلط ایران بر منطقه.
انقلاب اسلامی ایران از بدو پیروزی، با دشمنیهای متعددی از جانب کشورهای عربی منطقه مواجه گردید، که نقطه اوج آن را میتوان در جنگ هشت ساله مشاهده نمود.
پس از آن نیز اقتدار روز افزون جمهوری اسلامی و تقویت جایگاه منطقهای کشور باعث گردید، برخی کشورهای منطقه در برابر جمهوری اسلامی که رأس محور مقاومت به شمار میآید، جبههای تشکیل دهند که به خط سازش موسوم گردید. همه این موارد درحالی است که سیاست خارجی جمهوری اسلامی، همواره در تلاش برای ایفای نقشی سازنده با کشورهای همسایه و بهویژه همگرایی در جهان اسلام بوده است. به همین سبب، رهبر معظم انقلاب در دیدار مسئولان نظام و میهمانان بیست و هشتمین کنفرانس بینالمللى وحدت اسلامى، که در روز 17 ربیع الاول برگزار شد، در بخشی از بیاناتشان فرمودند: "من شنیدم بعضی از دولتهای منطقه، سیاست خارجی خودشان را بر مبنای معارضهی با ایران قرار دادهاند! چرا؟ این خلاف عقل است، خلاف حکمت است، این کار، کار ابلهانهای است. چرا انسان یکچنین اشتباه بزرگی را مرتکب بشود؟ اما بعکس؛ ما سیاست خارجی خودمان را مبتنی کردیم بر دوستی و برادری و ارتباط با همهی کشورهای مسلمان و کشورهای منطقه از همسایه و غیر همسایه؛ این سیاست ما است؛ ما همینجور هم عمل کردیم، همینجور هم در آینده عمل خواهیم کرد".
به اعتقاد اعراب، ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در حوزه جهان اسلام نیز به رقیبی تأثیرگذار تبدیل شده و رهبری اعراب در جهان اسلام را به چالش کشیده است.
در خصوص روابط ایران و عربستان نیز باید گفت بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران روابط تهران و ریاض فراز و فرودهای فراوانی داشته و از قطع ارتباط سیاسی تا دیدارهای سطح بالای رسمی دوجانبه را به خود دیده و در چند سال اخیر ریاض و تهران که در دهه ٧٠ گامهای بلندی را برای بهبود روابط برداشته بودند مجددا در مسیر رقابتهای منطقهای و اختلافهای نه چندان آسان قرار گرفتند.
آنچه در این مقطع به بحرانیتر شدن روابط انجامید، تحولات موسوم به "بهار عربی" در سال ۲۰۱۱ بود که منجر به سقوط متحدان عربستان در مصر و یمن و درگیری در بحرین شد تحولات در کشورهای اسلامی از تونس تا مصر، از یمن تا سوریه در حقیقت کشورهای منطقه به خصوص ایران و عربستان را در مواضع متفاوت قرار داد. مواضعی که پنهان کردن آن پشت پرده ممکن نبود و باید برای به نتیجه رسیدن علنی میشد در مصر به عنوان مثال ایران و عربستان کاملا دو موضع متفاوت را در پیش گرفتند .
سیاست ایران و عربستان بر سر بحرین بیش از سایر موضوعات بحرانی شد. ایران از تظاهرات مسالمتآمیز و راهکار سیاسی در بحرین حمایت و طرفین را به خویشتنداری دعوت کرد، در مقابل، اما عربستان این سیاست را مداخله در امور کشورهای عربی تفسیر میکرد.
مخلص کلام این که تهران و ریاض در یک دهه اخیر به دلیل تغییر و تحولات منطقه ناشی از اشغال عراق و سقوط صدام، حمایت حاكمان عربستان از تروریستها در سوریه، مخالفت با دولت قانونی بشار اسد و تحولات بهار عربی، در مسیر تنش قرار گرفته اند. این تقابل راهبردی میان ایران و عربستان که خود را در شکل رقابت ژئوپلیتیک بر سر برتری منطقهای نشان میدهد، بیتردید از دو خاستگاه نشأت میگیرد: شکافهای دیرپای تاریخی و نظام غرب محور. ایران و عربستان همواره در دو سوی دره ایرانی- عربی و شیعه- سنی قرار گرفتهاند.
- تحرکات مشکوک ریاض برای ضربه زدن به ایران
واپسین روزهای حیات ملک عبدالله پادشاه عربستان این سوال مطرح بود که با مرگ او عربستان چه سیاستی را در حوزه منطقهای و سیاست خارجی خود دنبال خواهد کرد؟ این پرسش به خصوص در ایران که در چند سال اخیر بیشترین تنشها را با ریاض تجربه کرده است به شکل جدیتری مطرح شد.
تحلیلگران معتقد بودند پادشاه جدید عربستان راه برادر خود را در پیش خواهد گرفت و تغییری در سیاست های ریاض بخصوص در مورد ایران به وجود نخواهد آمد.
در دو ماه گذشته این پرسش مطرح می شود آیا عربستان رویه خود را تغییر خواهد داد؟ آیا سیاستهای ریاض در قبال تهران تغییر خواهد کرد؟ آیا عربستان با کاهش تولید نفت به افزایش بهای آن کمک خواهد کرد؟
همان طور که پیش بینی می شد پس از مرگ ملک عبدالله در 23 ژانویه و روی کار آمدن سلمان بن عبدالعزیز سیاست خارجه عربستان سعودی تغییر نکرد و با گذشت دو ماه هنوز هم دربر همان پاشنه می چرخد. در روزهای اخیر گزارش هایی منتشر شده حاکی از آن است که ریاض در ادامه اشتباه محاسباتی خود مبنی بر خصم انگاری جمهوری اسلامی ایران برای مقابله با جمهوری اسلامی و به خیال خود جهت مهار نفوذ ایران در کشورهای منطقه دست به اقدامات جدیدی زده است.
- حرکات مشکوک سعودی ها علیه ایران
عربستان سعودی برای جلوگیری از گسترش روابط بین ایران و کشورهای منطقه و نیز در اقدامی جهت ضربه زدن به موقعیت ایران در غرب آسیا در پی تحرکاتی است.
روزنامه لبنانی «الاخبار» در مطلبی به بررسی روندهای جدید سیاست خارجی عربستان سعودی پرداخته و می نویسد طی روزهای اخیر، ریاض شاهد رفت و آمدهای دیپلماتیک زیادی بوده که از تغییر جهت گیری های بین المللی این کشور تحت نظر پادشاه جدید حکایت دارد. سیاست جدید این کشور، بر مبنای شکل دادن به یک اتحاد منطقه ای علیه ایران و بهبود روابط با ترکیه، قطر و اخوان المسلمین قرار دارد.
در همین راستا، پس از سفر روز یکشنبه صباح احمد جابر الصباح، امیر کویت به عربستان، محمد بن زاید آل نهیان، ولیعهد ابوظبی نیز از ریاض دیدار کرد. یک روز بعد از این دیدار، یعنی در روز سه شنبه نیز شیخ تمیم، امیر قطر ضمن سفر به عربستان با پادشاه این کشور دیدار و گفت و گو کرد.
گزارشگر شبکه تلویزیونی اسکای نیوز عربی نیز با اشاره به سفر اخیر شیخ صباح الاحمد الصباح امیر کویت و شیخ محمد بن زاید آل نهیان ولیعهد ابوظبی به عربستان گفت: این سفرها زمانی صورت می گیرند که منطقه دستخوش تحولات متعدد است. این تحولات نیازمند تجمع کشورهای حوزه خلیج فارس به ریاست پادشاه عربستان است.
وی افزود: در جنوب عربستان، یمن شاهد تحولاتی است که پیامدهای وخیمی به همراه دارد. در شرق همیشه پرونده ایران در انتظار تحولات و پیامدهای این تحولات بر منطقه است. در غرب عربستان، شریکی تاریخی به نام مصر وجود دارد که تلاش ها برای تیره کردن روابطش با کشورهای حوزه خلیج فارس موفقیت آمیز نبود."
در اینجا به برخی اقدامات اخیر عربستان در جهت مهار ایران اشاره می کنیم:
- 1. آشتی با اخوان المسلمین
همانطور که در سطور بالا گفته شد تهران و ریاض در قبال تحولات مصر رویکردی کاملا متفاوت اتخاذ کردند.عربستانی که در دهههای ۵٠ و ۶٠ از اخوانالمسلمین در برابر ناصر حمایت کرده بود زمانی که اخوان اندکاندک در داخل خاک این کشور هم به دنبال جاپایی برای خود بود به مخالفت با آن برخاست.
این در حالی بود که برای ایران که در سالهای حضور حسنی مبارک در قدرت، ارتباط دیپلماتیک چندانی با قاهره نداشت کنار گذاشته شدن مبارک و روی کار آمدن اخوانالمسلمین یک فرصت سیاسی بیسابقه بود. اما در نهایت برگههای ریاض در عربستان برنده شد و دولت محمد مرسی از کار برکنار شد و بازی دوباره به دست نظامیان مورد حمایت عربستان افتاد. در حال حاضر به نظر میرسد که دولت سلمان به دنبال نزدیک شدن به اخوان المسلمین است.
در همین راستا ، وبگاه آمریکایی «کانتر پانچ» طی گزارشی تحلیلی تحت عنوان «عربستان در پی آشتی با اخوان المسلمین» مینویسد: خصومت میان اخوان و آل سعود بسیار ریشهدار و عمیق است و بهبود این رابطه روندی بسیار طولانی خواهد داشت. در شرایطی که نیت پنهان تیم سلمان نزدیک شدن به اخوان باشد باید دلایل این حرکت را مورد واکاوی جدی قرار داد. یکی از اصلیترین دلایل این تغییر موضع که بیشک تحقق آن آسان و سریع نخواهد بود، ایران است.عربستان سعودی برای جلوگیری از گسترش روابط بین ایران و سنیهای منطقه و نیز در اقدامی جهت ضربه زدن به موقعیت ایران در غرب آسیا در پی تحرکاتی است.
بر اساس این گزارش، به دنبال درگذشت «ملک عبدالله» پادشاه عربستان سعودی سئوالهایی در زمینه تغییر سیاست خارجی ریاض در قبال ایران، کاهش تولید نفت، باز کردن باب گفتوگوها با «بشار اسد» رییس جمهور سوریه در میان آمده است.
در این بین سران ریاض در پی آشتی با اخوان المسلمین مصر برآمدهاند هرچند که دشمنی بین خاندان آل سعود و اخوان المسلمین شدید است.
در ادامه این گزارش آمده است: تنش در منطقه و جهان اسلام به واسطه گروههای شبه نظامی به اوج خود رسیده است. در این میان جمهوری اسلامی ایران به دلیل مبارزه سریع و عکسالعمل مثبتی که برای مهار داعش در عراق از خود نشان داد به نوعی دست بالاتری از عربستان را در منطقه در این خصوص دارد. در روزهایی که عربستان به همراه کشورهای غربی و ایالات متحده سرگرم تشکیل ائتلاف جهانی برای مبارزه با داعش در حرف و بیانیه بودند، ایران به کمک دولت مرکزی در عراق رفت و به آزادسازی بخشهایی از این کشور از دست داعش کمکهای بسیاری کرد. حرکتی که قدرت نظامی و البته نفوذ سیاسی ایران را در منطقه به این کشور بازگرداند.
رقابت منطقهای ایران و عربستان بر هیچ کس پوشیده نیست و به نظر میرسد که نزدیکی به اخوان میتواند در راستای تلاشها برای کاستن از قدرت ایران باشد آن هم در شرایطی که توافق هستهای میان ایران و ١+۵ پس از ١٢ سال مذاکره عملا در دسترس قرار گرفته است و امضای این توافقنامه میتواند مهر پایانی بر پروژه ایران هراسی در منطقه باشد. تا پیش از موفقیت نظامی ایران در عراق ایجاد شکاف میان جامعه اهل سنت در منطقه با تهران برای عربستان سعودی کار آسانی بود اما پس از موفقیت ایران در مهار داعش نگاه اهل سنت عراق به ایران مثبتتر از پیش شده است.
با وجود تنش در روابط بین سنیها و شیعیان منطقه، ایران و اخوان المسلمین مواضع مشترکی در قبال عربستان سعودی دارند. ایران به خاطر مواردی درباره جغرافیای، سیاسی و اخوان المسلمین بابت سلطه پادشاهی خاندان آل سعود با ریاض در تضاد هستند. در این میان ایران تا قبل از فعل و انفعالات اخیر مصر از حامیان این گروه بوده و همچنین حامی اخوان المسلمین تونس، غزه و جاهای دیگر نیز میباشد.
"کانترپانچ" در توجیه اقدام آل سعود در آشتی با اخوان المسلمین نوشت: سعودیها خواهان پایان دادن رابطه ایران با کشورها و گروههای سنی جهان اسلام هستند. هرچند که خصومت اخوان المسلمین با ریاض نیز به طور نسبی شدید میباشد.
به نوشته این وبگاه آمریکایی، عربستان سعودی برای تحکیم موقعیت خود در منطقه کسب حمایت سرمایه گذاری مستقیمی را بر مدارس اسلامی ویژه سلفیها در چند کشور برپا داشته است. مدارسی که در پی ایدهآلها و امیال وهابیها فعالیت میکنند.
- 2. نزدیکی عربستان سعودی - ترکیه
پایگاه اینترنتی المیادین هم به تازگی در گزارشی به گرمی روابط ریاض آنکارا پرداخته و نزدیکی روابط میان ترکیه و عربستان سعودی را به اجبار تحولات منطقه و از ترس گسترش نفوذ ایران عنوان کرد.
در گزارش آمده است: یکی از نزدیکان پادشاه جدید عربستان در مورد آنچه که بازگشت گرمی روابط ترکیه و عربستان خوانده می شود،گفته است: هر زمان را دولتی و هر دولت را سیاستی است.
سلمان بن عبد العزیز پادشاه کنونی عربستان از زمانی که ولیعهد عربستان بود روابط خوبی با آنکارا داشت که به همین علت ترکیه تبریک گرمی به وی گفت و امید دارد که وی پاسخ خوبی به این تبریک دهد و به آنکارا سفر کند.
آنچه که بیش از همه این دو کشور را به یکدیگر نزدیک کرده است کاهش نفوذ آنها و ترس آنها از افزایش نفوذ ایران در منطقه است. در واقع آنها به این نتیجه مشترک رسیده اند که خطر اسراییل و داعش، خطری فوری نیست و مقابله با آنها در اولویت قرار ندارد. هرچند عربستان و ترکیه در مورد مصر با یکدیگر اختلاف نظر شدید داشته اند اما تحولات امنیتی منطقه سینا و لیبی باعث شد تا مسافت میان آنها کم شود و یک کشتی جنگی ترکیه در جده پهلو بگیرد.
ریاض و آنکارا مدعیاند تهران بر اختلافات آنها موج سواری می کند و در حال گسترش نفوذ خود در منطقه است و سوریه و عراق را تا باب المندب تحت تسلط خود درآورده است. عربستان و ترکیه افزایش ارتباط میان خود را عامل کاهش نفوذ خود و یا کاهش خسارت ها در برابر ایران میدانند.
رجب طیب اردوغان که پس از اعلام خبر درگذشت ملک عبدالله، سفر آفریقای خود را برای شرکت در مراسم وی نیمه تمام گذاشت، اکنون قصد دارد به زودی در قالب سفری رسمی از ریاض دیدار کند.
افزون بر این، اوکان آلا، وزیر کشور ترکیه نیز اخیراً در ریاض با محمد بن نایف دیدار و درباره موضوعات مشترک مورد نظر و همچنین راه های تقویت روابط میان دو کشور گفت و گو کرده است.
به نوشته مجله " فارن پالسی " آمریکا ، ملک سلمان روابط با آنکارا را درصدر اولویت های خود قرار میدهد ، به ویژه اینکه این روابط می تواند در خصوص مسائل مهم این کشور در تعامل با کشورهای متعدد موثر باشد. مرکز مطالعات " سیتا " وابسته به نخست وزیری ترکیه در تحقیقی که آنرا با عنوان " عربستان سعودی پس از ملک عبدالله؛ بازگشت سدیریها " منتشر کرد، از وجود گرایش دولت ترکیه به بهره برداری از تغییرات داخلی در عربستان به منظور حمایت از تلاش ها برای اصلاح روابط میان دو کشور خبر داد.
در همین حال، عربستان آگاه است که بهبود روابط با اخوان و ترکیه، نیازمند حمایت قطر – که حامی اصلی اخوان در جهان عرب و متحد نزدیک ترکیه به شمار می رود – نیز هست. در حقیقت، اهمیت واقعی سفر تمیم به ریاض، در توافقاتی است که در پشت پرده میان دو طرف حاصل شده، نه آنچه در رسانه ها مطرح و منتشر شده است.
از دیگر اقدامات ریاض برای مقابله با قدرت ایران، افزایش توان نظامی و تجهیز زرادخانه های خود به موشک های پیشرفته است.
همانطور که اشاره شد ایران هراسی موهوم حکام سعودی را بر آن داشته تا طی چند سال گذشته هزینه های فراوانی را صرف خرید جنگ افزارهای گران قیمت از شرق و غرب جهان بکنند.در اصل پروژه ایران هراسی در خدمت غربی ها و به کام شرکت های مهمات سازی غرب بوده است.
در همین رابطه عربستان به تازگی به خرید موشک های دور برد بالستیک روی آورده است.
نشریه انگلیسی تایمز مدعی شد عربستان در حال خرید موشک بالستیک و تقویت برنامه موشکی خود برای مقابله با تهدید ایران است.
عربستان چندی پیش هم از موشک قاره پیماDF-3 که قبلا از چین خریداری کرده رونمایی کرد. این موشک برد 2650 کیلومتر را دارست و قابلیت حمل کلاهک اتمی را هم دارد.
- نتایج راهبردی دشمنی با ایران
کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس بخصوص عربستان سعودی در طول سی و شش سال پس از انقلاب، همواره در برابر ایران به دشمنی پرداخته اند. اما آنچه فارغ از هیاهوی سیاسی و دشمنیهای جبهه ارتجاع منطقه واضح و آشکار است، برتری منطقهای جمهوری اسلامی و گسترش نفوذ آن در تحولات منطقه میباشد.
به گونهای که امروز، جبهه مقاومت با محوریت ایران در عین محبوبیت اجتماعی گسترده، پهنه وسیعی از جغرافیای منطقه را نیز در اختیار دارد. لذا، این پرسش مطرح میگردد که کشورهای منطقه که خود را در زیر چتر امنیتی آمریکا قرار میدهند و همواره در هراس کاذب از جمهوری اسلامی بسر میبرند، آیا توانستهاند امنیت ملی و ثبات سیاسی خود را افزایش دهند؟ آیا امروز، عربستان سعودی که درگیر مناقشات درونی مشروعیت نظام پادشاهی است و در حیاط خلوت جنوبی خود (یمن)، با انقلاب مردمی به رهبری جریان شیعیالحوثی مواجه است و در بحرین نیز به زور سرکوب نظامی، توانسته حکومت آل حمد را سرپا نگه دارد، در وضعیت امنیتی بهتری نسبت به سالهای ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی در ایران است؟
پاسخ به همه این پرسشها در این است که رویکردهای سیاست امنیتی کشورهای مرتجع منطقه، در دشمنی با جمهوری اسلامی، نه تنها کارآیی لازم را نداشته و باعث ارتقا جایگاه منطقهای جمهوری اسلامی شده است، بلکه به مرور، ضعف عمومی این دولتها و فرسایش سیاسی آنان را نیز باعث گردیده است.
تمرکز کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس بر مقابله با تهدید ساختگی ایران، باعث شده است تا سهم خرید تسلیحات نظامی در این کشورها شکل فزایندهای پیدا نماید. به گونهای که کشورهای نفت خیر منطقه، یکی از اهداف مهم شرکتهای سازنده سلاح در غرب بهویژه ایالات متحده آمریکا، به شمار میروند. به عنوان مثال، مجموع فروش تسلیحات آمریکایی به کشورهای حوزه خلیج فارس در 4 سال منتهی به 2014، بیش از 122 میلیارد دلار تخمین زده شده است.
گسترش ناامنیهای ناشی از فعالیت افراط گرایان سلفی-جهادی نیز بیتردید از نتایج نامبارک دشمن پنداری ایران اسلامی از سوی اعراب است. در حال حاضر، تروریسم و افراط گرایی، چالش امنیتی اصلی در منطقه محسوب میگردد، که به بهانه مقابله با آن، مجددا مداخلات قدرتهای فرامنطقهای در خاورمیانه آغاز شده است. حاکمیت ضد ایرانی در کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس، تنشهای موجود را در موضوعاتی مانند عراق و سوریه، تشدید کرده است. با حمایتهای مالی-رسانهای قطر و عربستان و همچنین پشتیبانی ترکیه و اردن، سوریه و عراق درگیر جنگ داخلی شدهاند.
گسترش جنگهای داخلی، ضمن اینکه توان عمومی حوزه تمدنی جهان اسلام را کاهش میدهد، زمینه را برای بروز پدیدههایی جدید فراهم میسازد، که نمونه اعلای آن را با ظهور داعش میتوان نشان داد.
ناامنسازی منطقه و همچنین تضعیف نقش کشورهای جهان اسلام، بزرگترین خیانتی است که کشورهای مرتجع عربی صرفا برای مقابله با اقتدار جمهوری اسلامی آن را صورت دادند.
این تحلیل کلی در میان رهبران این کشورها وجود دارد که، با قطع اتصال ژئوپلتیک تهران- بغداد- دمشق- بیروت، میتوان جمهوری اسلامی را به زانو(!) در آورد. بر همین اساس آنان در محاسبات خود، عواقب خطرناک بالقوه و منطقهای ناشی از افزایش عناصر و گروههای افراطی در سوریه و عراق را کم اهمیت جلوه داده و متعاقب آن آمریکا را که در حال خروج از منطقه بود، مجددا به صحنه میدانی در عراق باز گرداندند. جالب اینکه اساسا طراحیهای نظام سلطه و همپیمانان منطقهای آن در ظهور داعش، سقوط بشار اسد، فروپاشی عراق و ... بازهم با مقاومت جمهوری اسلامی به شکست انجامید و اثبات گردید که جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک قدرت منطقهای، از جایگاه مهمی در ایجاد امنیت در منطقه برخوردار است و صرفا با تعامل سازنده با آن میتوان ثبات و امنیت منطقه را تأمین نمود. نهایتا این کشورها، خود اکنون درگیر گسترش افراط گرایی و بازگشت ترویستهای تکفیری هستند.
در این میان میتوان از عراق به عنوان یک مثال متفاوت یاد نمود. ایران و عراق علیرغم سابقه تنشهای نظامی دیرپا و خاطرات هشت سال جنگ تحمیلی، توانستند بر بسیاری از اختلافات ایدئولوژیك و ارضی خود غلبه کنند.
بعد از سقوط رژیم بعث در عراق، جمهوری اسلامی ایران تلاش های اثرگذاری را در شکل گیری یک دولت ملی دموکراتیک با مشارکت همه اقوام و مذاهب در این کشور صورت داد، در مقابل اما، عربستان سعودی از همان ابتدا از طریق هدایت جریان های افراطی، به گسترش ناامنی و بیثباتی در عراق اقدام نمود. بیتردید تلاشهای ایران در تقویت یک عراق مستقل به عنوان یک همسایه مسلمان و مستقل، بر هیچ کس پوشیده نیست. حتی در شرایطی که تهاجم داعش با هدایت نظام سلطه، عراق را تا مرز فروپاشی رساند، بازهم حمایت قاطع و به هنگام ایران بود که تمامیت ارضی این کشور را محفوظ داشت. لذا مقایسهای میان رویکردهای سیاست خارجی و الگوهای هویتی ایران با رفتارهای ستیزه جویانه عربستان نشانگر اهمیت راهبردی جمهوری اسلامی و صحت رویکرد امنیتی منطقهگرای جمهوری اسلامی است. در مورد عراق اثبات گردید که؛ رویکرد منطقهای، جمهوری اسلامی در چارچوب؛ برقراری صلح و ثبات و همگرایی میان همسایگان، کاهش دخالت بیگانگان در منطقه است.
- نتیجه گیری/// آینده روابط ایران و عربستان
كارشناسان معتقدند تا زمانی كه سیاست مقامات آلسعود در منطقه و بینالملل همان روال دیكته گرفتن از سران كشورهای غربی باشد تغییر محسوسی در بهبود روابط با جمهوری اسلامی ایران حاصل نخواهد شد.
دستان خارجی در منطقه اجازه بهبود روابط بین دو کشور را نخواهند داد مراکز قدرت وهابیت در این کشور نیز علاقه چندانی به بهبود روابط سیاسی بین دو کشور ندارد.
كارشناسان معتقدند تا زمانی كه سیاستهای عربستان در منطقه همان پیش گرفتن سیاستهای قبلی باشد و حمایت از تروریستها، هم دست بودن در جنایات صهیونیستها ونیز اقتدا كردن به امریكا و كشورهای غربی را سرلوحه ادامه كار خویش قرار دهد اگر دهها پادشاه نیز روی كار بیایند و بروند تغییری در استراتژی و روابط دیپلماتیك ایران با عربستان با ادامه این روند صورت نخواهد گرفت.
گزارش از رضا عسگری
انتهای پیام./.