به گزارش خبرنگار
سیاست خارجی باشگاه خبرنگاران، از زمان پیروزی انقلاب ۱۷ فوریه لیبی تا امروز، این کشور میدان نبرد گروههای مسلح است.
هرج و مرج و جنگ قدرت پس از سقوط یک حکومت، امری رایج در تمام کشورهایی است که انقلاب در آنها به وقوع پیوسته است. اما شاید انقلابیون لیبی تصور نمیکردند که پس از ساقط کردن حکومت قذافی، جنگ داخلی در این کشور بیش از چهار سال به طول بینجامد.
به انحراف کشیده شدن انقلابهای عربی که پیش از این در مصر دیده شد، امروز در لیبی نیز نمود پیدا کرده است. جریانی که میرفت تا دیکتاتوریهای منطقه را برچیند، با دخالت کشورهای خارجی در امور لیبی و جانبداری از گروههای مسلح باعث شد تا انقلاب ۱۷ فوریه، رنگ خون بگیرد.
در همین راستا، "جعفر قنادباشی" در گفتگو با خبرنگار
سیاست خارجی باشگاه خبرنگاران با اشاره به گذشت چهار سال از سرنگونی دیکتاتوری قذافی و عدم تشکیل دولت مقتدر و واحد در لیبی اظهارداشت: مردم لیبی در انقلاب به دلیل مداخله خارجی مسلح شدند. در انقلابهای تونس و مصر، مردم بدین صورت مسلح نبودند. گروههای لیبیایی زمانی که سلاح در اختیارشان قرار گرفت مناسبات دیگری پیدا کرده، یعنی در چهارچوب طایفهای _قبیلهای عمل کردند.
وی افزود: از دلایل دیگر عدم تشکیل دولت واحد در طول چهارسال گذشته در لیبی این است که قذافی، دیکتاتوری بود که کاملا نهادهای مذهبی، فرهنگی، اجتماعی که در هر جامعه ای وجود دارد را از بین برده بود. انقلاب که فرو پاشید هیچ ساختار سیاسی وجود نداشت. در هر انقلابی، نهادهای سیاسی فرو میپاشد، نهادهای مذهبی، اجتماعی و فرهنگی کوشش میکنند که ساختار و نهاد سیاسی جدیدی را بر پا کنند اما قذافی تمام این نهادها را از بین برده بود و هیچ نهاد اجتماعی، فرهنگی، دینی وجود نداشت که نهاد سیاسی فروپاشیده را بر پا کند .
این کارشناس سیاست خارجی با بیان اینکه وجود ذخایر غنی نفت در لیبی سبب شده است که دنیای غرب برای تسلط بر این ذخایر چشم طمع بدوزد و مداخلات خود را به صورت پنهانی ادامه دهد، اظهار داشت: لیبی در میان کشورهایی که انقلاب کردند، بیشترین نفت را داراست. مصر و تونس نفت کمی دارند، لیبی دارای ذخایر بسیار غنی است که گفته میشود بیش از نیمی از نفت آفریقا در مخازن زیرزمینی این کشور نهفته است.
قنادباشی افزود: در انقلاب لیبی، انبارها پر از سلاح بود که دنیای غرب تلاش کرد، این سلاحها را قاچاق کند. بحث بیرون بردن این سلاحها یک مسئله بود، به خصوص اینکه این سلاحها ساخت شوروی سابق بود. دلیل بعدی درگیریها و ناآرامیهای لیبی به ثروت قذافی بر میگردد. ثروت قذافی بیش از ثروت بن علی و مبارک بود .در اثر آن هم رقابتهای بسیار پنهانی و مخوفی در گرفت که قربانی آن مردم لیبی بودند.
وی در ادامه با بیان اینکه جمعیت کم لیبی هم مزید بر علت شد تا انقلاب لیبی پس از گذشت چهار سال در بلاتکلیقی به سر ببرد، گفت: جمعیت لیبی دارای دو قطب است. مردم اگر یک قطب مانند پایتخت را داشتند، طبیعتا همچون قاهره که یک قطب بزرگ است، میتوانستند اثر بگذارند ولی جمعیت لیبی اندک و پراکنده است. مردم در دو سوی این کشور متمرکز شدهاند.بخشی در شرق بنغازی و بقیه در غرب طرابلس، این پراکندگی جمعیت و دوری شهرها از همدیگر اجازه نداد یک تمرکزی برای ادامه انقلاب در لیبی ایجاد شود.
قنادباشی با اشاره به اینکه جنگ داخلی در لیبی به اختلافات سیاسی گروههای رقیب برمیگردد، تاکید کرد: در لیبی سه گروه وجود دارد که بر اساس گرایشهای مختلف از هم جدا میشوند. گروههای سکولار(غیرمذهبی) که عمدتا افسرانشان خارج از کشور بودند که در حال حاضر هم بخشی از حکومت را بر عهده دارند ولی خواهان تسلط بر همه هستند. این گروه طبیعتا بین تودههای مردم خریداری ندارد زیرا گرایشاتشان با مردم یکی نیست.
وی افزود: گروه دیگر، گروههای افراطی_تکفیری هستند که این جریان در لیبی وارداتی است و عمدتا از طریق قطر، عربستان و وهابیت در آنجا رشد کرده و در بین مردم خریداری ندارد. اگر مردم طرفدار این گروهها بودند به زودی میتوانستند به کل لیبی تسلط پیدا کنند اما آنها هم نمیتوانند .
قنادباشی ادامه داد: اما گروه سوم، اکثریت مردم هستند؛ اکثریت مردم نه طرفدار جریان سکولار و نه طرفدار جریان افراطی هستند این گروه اکنون قربانی دو گروه دیگر شدهاند. گروههای سکولار و تکفیری درگیری دارند، کشتار میکنند، شهرها و مخازن نفت را آتش میزنند، خط لولههای نفت را از بین میبرنند. بخش اصلی ادامه اختلافات به مداخلات پنهانی خارجیها و رقابتهایی که به صورت وکالتی انجام میشود، برمیگردد.
وی تصریح کرد: در حال حاضر مردم لیبی زمینههای مساعدی برای تشکیل دولت واحد را دارند زیرا یگر از این درگیریها خسته هستند. دولتهای غربی طرفدار جریان مذاکرات و تشکیل یک دولت سکولارند. یعنی از جریان سکولار که جریانی قوی است حمایت می کنند بنابراین روند تحولات به سمت و سوی تشکیل یک دولت سکولار در لیبی پیش میرود، اگر چه ممکن است گروههای افراطی موانعی جدی را ایجاد کنند ولی بیشتر به این سمت و سو پیش میرود، چرا که زمینههای مساعد خارجی منطقه و داخلی را دارند.
قنادباشی اظهار داشت: به نظر میآید ترکیب دولت احتمالی سکولار اینگونه باشد؛ "بال نظامی جلال حفتر"، "بال سیاسی عبدالله الثنی (نخست وزیر )"و یک پارلمان کم اعتبار. این جریان شانس بیشتری برای قدرت دارد زیرا جناح تکفیر بخش بزرگی از شانسهایش را بعد از اعدامهای اخیر از دست داده است.
این کارشناس سیاست خارجی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آیا احتمال مداخله نظامی غرب در لیبی وجود دارد؟ اظهار داشت:مداخله نظامی را بعید میدانم چراکه غرب نگران واکنشهای داخلی در لیبی است بنابراین ترجیح میدهد طرفهای ثالثی مداخله نظامی داشته باشند که مصریها گزینه خوبی هستند و شاهد هستیم قاهره بعد از جریان اعدامها وارد مداخله نظامی شده است.
وی ادامه داد: دلیل دیگری که اروپاییها و آمریکاییها خواستار مداخله نیستند به بی اعتمادی نسبت به خودشان برمی گردد. فرانسه نسبت به انگلیس بی اعتماد است زیرا آنها وارد عرصهای میشوند که به نفع خودشان باشد. آمریکاییها نسبت به فرانسویها بدبین هستند از این رو نگرانی دولتهای بزرگ از قدرت طلبی یکدیگر باعث شده که کشور ثالثی را برای دستیابی به اهداف خود انتخاب کنند که بهترین گزینه مصر است. بسیاری از تلحیلگران معتقدند، جریانی که داعش آفریده میتواند زمینه ساز مداخله مصر و حتی بخشی از سناریوی آغاز مداخله تازه قاهره در لیبی باشد.
قنادباشی با اشاره به استقرار داعش در لیبی، اعدام مسیحیان مصری و اهدافشان گفت: هدف داعش در لیبی تشکیل یک حکومت است اما سناریوی که آنها اجرا کردند(اعدام مسیحیان مصری) بدون اینکه متوجه باشند سناریوی مداخله بود. دولتهایی به آنها خط دادند که این کار را انجام دهید بنابراین زمینه مداخله مصر فراهم شد.
این کارشناس سیاست خارجی اظهار داشت: چند فرضیه در مورد اعدام مسیحیان مصری به دست داعش مطرح است؛ فرضیه اول به این موضوع برمی گردد که ماموریتی به داعش واگذار شده تا چهره اسلام را تخریب کنند و یا زمینه حضور مصر را فراهم کند. اما فرض بعدی این است که آنها برای تسلط بر شهرها از یک شیوه رعب و ترس و خشونت پیروی و سعی میکنند مردم یک منطقه را بترسانند تا منطقه بعدی را سریع اشغال کنند.
وی خاطرنشان کرد: داعشیها معتقدند که ما علیه صلیبیون میجنگیم. این ادعا اشارهای به جنگهای صلیبی گذشته است ولی تلافی و انتقام جویی آنها نتیجه عکس میدهد، یعنی باعث تحریک محافل مسیحی علیه مسلمانها میشود .این اقدامات نشان میدهد که آنها به نفع دنیای غرب کار و بهانه دشمنی غرب و مسیحی را فراهم میکنند.
قنادباشی تصریح کرد: داعشیها مزدورانی هستند که در راستای تخریب چهره اسلام و در مسیر منافع آمریکا و رژیم صهیونیستی حرکت میکنند.
انتهای پیام/