به گزارش
خبرنگار حوادث باشگاه خبرنگاران، همه چیز خیلی سریع اتفاق میافتد آشنایی و خواستگاری و ازدواج، همه چیز خوب پیش میرود اما بعد از مدت کوتاهی، کمکم اختلافها خودنمایی میکنند و جنگ و جدلها آغاز میشود، تا زن و شوهر میآیند بفهمند کجای زندگی اشتباه کردهاند، کار به همین جا ختم نمیشود بعد از مدتی کش و قوس سرانجام مهر طلاق روی شناسنامهها میخورد وفرزندانی که محتاج کانون گرم خانواده هستند مورد توجه قرار نمیگیرند.
این فرزندان قد و نیمقد معصوم که حاصل این پیوند ناکام هستند، نمیدانند به کدام سو باید بروند و به کدام آینده چشم بدوزند ،برای فرزندان این تازه اول ماجرا است کودکانی که به خاطر فقدان محبت خانوادگی و ناقص بودن بافت خانواده دچار آسیبهای روحی روانی و اجتماعی مختلفی میشوند تا پایان عمر بر نحوهٔ زندگی خصوصی و اجتماعی آنان نیز تاثیر خواهد گذاشت.
باید دانست فرزندان پس از جدایی پدر و مادر در اغلب موارد دچار اضطراب عاطفی آشكار شده و از آن رنج میبرند، همچنین نوجوانانی كه تجربه طلاق در زندگی خود را میبینند دچار اضطراب ، در نتیجه به ورطه انحرافات و بزهكاریهای مختلف از جمله فرار فرزندان از منزل، سرقت، قتل و جنایت، گرایش به مصرف و فروش مواد مخدر و مشروبات الکلی، خودکشی، افت تحصیلی و سایر موارد پیش می اید.
نکته قابل توجه این است که حدود7/56 درصد بزهكاران با پدر و مادرشان زندگی میكنند و3/13 درصد با مادر و7/11 درصد با پدر و نامادری و7/11 درصد با پدر و5 درصد با مادر و ناپدری زندگی میكنند و طبق بررسیهای انجام شده در این پژوهش33 درصد افراد غیر بزهكار از وجود پدر و مادر در كنار هم محروم میباشند و4/23 درصد از افراد از وجود مادر محرومند و3/18 درصد از وجود پدر محرومند بنابراین فقدان پدر و مادر اضطراب و احساس ناامنی به خاطر نداشتن محیط گرم خانوادگی میتواند در گرایش آنها به بزهكاری موثر باشد.
نا گفته نماند فرزندان دورهای از سوگ و داغ دیدگی طلاق والدین را طی میکنند که ممکن است با افسردگی و نا امیدی همراه باشد. واکنشهای شایع دیگر عبارتند از افزایش احساس ناامنی و اضطراب درباره آینده.همچنین تصورفرزندان این است که: «اگر مرا واقعاً دوست داشتی، از پیشم نمیرفتی و ترکم نمیکردی». برخی حالت بسیار تملک گرایانه نسبت به والدین دیگر پیدا میکنند.بنابراین بهتر است والدین قبل از طلاق به اینده فرزندان خود توجه ویژه ای داشته باشند.
انتهای پیام/