به گزارش خبرنگار سینمای جهان باشگاه خبرنگاران؛ کوئِنتین جروم تارانتینو متولد ۲۷ مارس ۱۹۶۳ در ناکسویل، تنسی، کارگردان، هنرپیشه و فیلمنامهنویس آمریکایی است که برندهٔ جایزهٔ نخل طلایی بهترین کارگردان، هنرپیشه و همچنین برندهٔ جایزهٔ اسکار بهترین فیلمنامهنویس میباشد. وی در ابتدای دههٔ ۹۰ با ساخت فیلمهایی با ساختار غیرخطی و پست مدرن و به تصویر کشیدن خشونت تصنعی، به شهرت رسید. وی را کارگردان دیجی مینامند. دلیل این نام نیز بخاطر نحوه استفاده وی از موسیقی برای خلق صحنههای خاص در فیلمهایش است.
تارانتینو از همان ابتدا به هنر و صنعت سینما علاقه بسیاری داشت؛ وی در زمانی که مشغول یادگیری بازیگری بود، در یک مرکز اجاره فیلم (ویدئو کلوب) مشغول به کار بوده است. فعالیت تارانتیو در دهه ۱۹۸۰ و زمانی که فیلم آماتوری تولد بهترین دوستم را به نگارش درآورد و کارگردانی نمود آغاز شد. نمایشنامه همین فیلم بود که پایههای شکلگیری نمایشنامه بعدیاش، یعنی عشق حقیقی را شکل داد. در اوایل دهه ۱۹۹۰ تارانتینو کار خود را به عنوان فیلمساز مستقل آغاز کرد و پ فیلم سگهای انباری را ساخت. فارغ از نوع فیلم، مجله امپایر این فیلم را «خارقالعادهترین فیلم مستقل همه زمانها» نامید. پیشرفت تارانتینو با ساخت فیلم بعدیش، داستان عامهپسند در سال ۱۹۹۴ سرعت بیشتری به خود گرفت. این فیلم از نظر تجاری توانست موفقیت بسیاری کسب کند. این فیلم را نیز یکی از بهترین فیلمهای تاریخ میدانند. فیلم بعدیش نیز فیلم جکی براون بود که از روی یک رمان ساخته شده بود.
فیلم بعدی تارانتینو، فیلم مشهور بیل را بکش بود که در دو قسمت بخش ۱ و بخش ۲ (یکی در اواخر ۲۰۰۳ و دیگری در اوایل ۲۰۰۴) منتشر شد. این فیلمها بهنوعی حاوی هنرهای رزمی ژاپنی و روح فیلمهای وسترن اسپاگتی در خود بودند. فیلم بعدیاش ضد مرگ نام داشت و سپس شروع به ساخت فیلم مشهور دیگرش، حرامزادههای لعنتی شد. این فیلم بر اساس داستانی تخیلی در دوران جنگ جهانی دوم اتفاق میافتد و بسیار مورد توجه منتقدان قرار گرفت. جدیدترین فیلم تارانتینو نیز فیلم جنگوی آزادشده است که در سال ۲۰۱۲ منتشر شد. این فیلم روایتگر دوران بردهداری آمریکا است. جنگوی آزادشده پرفروشترین فیلم تارانتینو به نسبت سایر فیلمهایش است و تاکنون موفق به فروشی بالای ۴۲۵ میلیون دلاری شده است.
برای شناخت سینمای تارانتینو باید به دو نکته اساسی که بنیانهای زیبایی شناسی فیلمهای او عملاً از آنها ریشه میگیرد، توجه کرد؛ اول خصلتهای دورهای که فیلمهای او در آن ساخته و اکران شدهاند و دوم زندگی او. به طور کلی سینمای تارانتینو را نقطه تقاطع دو خط می دانند؛ اولی خط فیلم نوآر کلاسیک و دومی خط فیلمهای جریانساز داستانی و عامه پسند.
محتویات [نهفتن]
۱ کودکی
۲ فعالیت
۲.۱ دهه ۱۹۸۰
۲.۲ دهه ۱۹۹۰
۲.۳ دهه ۲۰۰۰
۲.۴ ۲۰۱۰ تا امروز
۳ حاشیهها
۳.۱ استفاده خشونتبار از سلاح
۳.۲ اصطلاحات نژادپرستانه
۳.۳ پخششدن نمایشنامه
۴ سبک فیلمسازی و تاثیر پذیرفتگیها
۵ زندگی شخصی
۶ فیلمشناسی و نقدها
۶.۱ همکاران
۷ جوایز
۸ منابع
۹ پیوند به بیرون
§کودکی[ویرایش]
کوئینتین تارانتینو متولد شهر ناکسویل در ایالت تنسی آمریکاست. وی فرزند بازیگر و نوازنده موسیقی، تونی تارانتینو و کانی مکهیو، یک پرستار، است. وی یک برادر ناتنی کوچکتر از خودش به نام ران دارد. پدر وی از تبار ایتالیاییها و مادرش از تبار ایرلندیهای ساکن آمریکاست. پدر و مادر کوئینتین پیش از تولدش از هم جدا شدند و او توسط مادرش پرورش یافت. طبق گفتههای خود تارانتینو، مادرش مدتی وارد رابطهای با قهرمان بسکتبال، ویلت چمبرلین شده بود.
تارانتینو به همراه مادرش ابتدا به محله تورانس و بعد به هاربر سیتی، در لسآنجلس نقل مکان میکنند و در همین دوره بود که وی وارد کلاسهای نمایش میشود. او تا دوران دبیرستانش در همین شهر ساکن بوده و در نهایت در سن ۱۵ سالگی تصمیم میگیرد برای شرکت کردن تماموقت در کلاسهای بازیگری، تحصیل در مدرسه را ترک کند.
§فعالیت[ویرایش]
تارانتینو به عنوان کارگردان، نمایشنامه نویس، هنرپیشه و تهیه کننده شاید یکی از برجسته ترین و به یاد ماندنی ترین استعدادهایی بود که در اوایل دهه نود میلادی در صنعت سینما پدیدار شد. بر خلاف نسل قبلی فیلمسازان آمریکایی، تارانتینو هنر خود را با تجربه و کار بدست آورده بود و تحصیلات دانشگاهی خاصی در این زمینه نداشت. شاید به همین دلیل بود که توانست سبک جدید و مستقلی را در صنعت سینما ایجاد کند. فیلمهای او تریلرهای (فیلمهای هیجانی) بودند که هوش و ذکاوت خاصی در آنها به کار رفته بود. و مکالمات منحصربهفرد در آنها خودنمایی میکرد. و البته خشونت هم جزء جدایی ناپذیر این فیلمها بود. تارانتینو در ابتدا کار خود را با هنرپیشگی آغاز کرد که نقشهای کوچکی بودند. او مدتی در آرشیو فیلم ساحل منهتن (واقع در ایالت کالیفرنیا) کار میکرد و در همین زمان دورههای آموزشی را هم در زمینه سینما گذراند.
تارانتینو در سال ۲۰۰۹
§دهه ۱۹۸۰[ویرایش]
در مدتی که او در سواحل منهتن کار میکرد شروع به نوشتن یک فیلمنامه به نام عشق حقیقی کرد. و آن را در سال ۱۹۸۷ تکمیل کرد. تارانتینو به همراه همکار خود راجر آوری (که او هم بعدها کارگردان شد) به دنبال سرمایهگذار میگشتند تا فیلمنامه را تبدیل به فیلم کنند. بعد از سالها چانه زنی و جواب رد شنیدن او تصمیم گرفت فیلمنامه خود یا همان عشق حقیقی را بفروشد. عشق حقیقی بعد از چند بار دست به دست گشتن به دست کارگردان معروف تونی اسکات افتاد.
§دهه ۱۹۹۰[ویرایش]
در مدتی که تارانتینو به دنبال سرمایهگذار میگشت فیلمنامه قاتلین بالفطره را نوشت. او بار دیگر توان رفتن به دنبال سرمایهگذار را نداشت و فیلمنامه را به شریکش، رند واسلر داد. سپس پولی را که از فیلمنامه عشق حقیقی بدست آورده بود برای هزینههای پیش تولید فیلم سگهای انباری خرج کرد. بعد از اینکه هاروی کیتل حاضر شد در این فیلم بازی کند شرکت لایو اینترتینمنت سرمایهگذاری روی این فیلم را قبول کرد. این فیلم در فستیوال ساندنس سال ۱۹۹۲ بر سر زبانها افتاد. در حالیکه طرفداران و منتقدان زیادی از تارانتینو تمجید کردند ولی افراد زیادی هم علیه او قلم زدند. در سال ۱۹۹۳ تارانتینو فیلمنامه بعدی خود را به نام داستانهای عامه پسند نوشت و آن را کارگردانی کرد. این فیلم سیر داستانی سه جنایت در همتنیده را بیان میکرد. و فیلم پر هزینه عشق حقیقی تونی اسکات هم در همان سال اکران شد.
در سال ۱۹۹۴ تارانتینو از یک چهره تازهکار به فردی مشهور تبدیل شده بود. فیلم داستانهای عامه پسند جایزه نخل طلا را در فستیوال فیلم کن بدست آورد. و در آن زمان تارانتینو مورد توجه مطبوعات قرار گرفت. قبل از نمایش فیلم در ماه اکتبر، الیور استون نسخهای از قاتلین بالفطره را روانه سینماها کرد که بسیار مورد توجه قرار گرفت. تارانتینو مدتی از سینما فاصله گرفت تا بتواند روی فیلمنامه بعدی خود تمرکز کند. فیلم داستانهای عامه پسند برایش ۸ میلیون دلار درآمد داشت. این فیلم در نهایت موفق به کسب درآمدی معادل ۱۰۰ میلیون دلار شد و در بسیاری از شهرهای آمریکا در صدر جدول فروش بود. داستانهای عامه پسند همچنین نامزد دریافت شش اسکار شد که شامل بهترین تصویر سازی، بهترین کارگردانی، بهترین فیلمنامه (برای تارانتینو و اوری)، بهترین هنرپیشه (جان تراولتا)، بهترین بازیگر مرد نقش دوم (ساموئل ال جکسون) و بهترین نقش دوم زن (اما ترومن) میشد. بعد از این موفقیت تارانتینو در برنامهها و مصاحبههای مختلف تلویزیونی دعوت میشد و در صدر توجهات قرار داشت. در اوایل سال ۱۹۹۵ میلادی تارانتینو یک قسمت از چهار اتاق را کارگردانی کرد.
تارانتینو در نیمه بعدی دهه ۹۰ نقش چند چهرهای خود را به عنوان هنرپیشه، کارگردان، نویسنده فیلمنامه و تهیه کننده ادامه داد. در سال ۱۹۹۶ برای فیلم از گرگ و میش تا سحر فیلمنامه نوشت و تهیه کنندگی آن را به عهده گرفت.
او افتخارات و تحسینهای گذشته را با فیلم جکی براون به عنوان نویسنده فیلمنامه و کارگردان تکرار کرد. و در این فیلم با بازیگر افسانهای ساموئل ال جکسون همکاری داشت و این همکاری در رسانهها جنجال زیادی به پا کرد چون ساموئل در آن دوره درخواستهای بزرگی را به عنوان بازیگر رد کرده بود تا در فیلم تارانتینو بازی کند. در سال ۱۹۹۷ تارانتینو در مستند Full Till Boogie شرکت کرد که برای فیلم از گرگ و میش تا سحر ساخته شده بود. سال بعد هم کار خود را با ایفای نقش در فیلم 'گفته خدا گذراند و در سال ۱۹۹۹ دوباره پشت دوربین قرار گرفت. تا قسمت بعدی فیلم از گرگ و میش تا سحر را با نام پول خون تگزاس بسازد.
§دهه ۲۰۰۰[ویرایش]
اواخر سال ۲۰۰۳ میلادی او چهارمین کار خود را با نام بیل را بکش ساخت و چون داستان آن برای یک فیلم بسیار طولانی بود آنرا به دو قسمت بیل را بکش بخش ۱ و بیل را بکش بخش ۲ تبدیل کردند. در قسمت اول فیلم، هنرپیشه زن اما ترومن در نقش یک آدمکش به نام عروس ظاهر میشود. در این فیلم تلفیقی از سینمای شرقی و آمریکایی که همه چیز در آن به افراط کشیده شده است را میتوان مشاهده کرد. خشونت بیرحمانه جزء جداییناپذیر این فیلم است. و به نظر میرسد دیالوگ شخصیتهای فیلم سعی دارد آن را از یک انتقام ساده به یک داستان حماسی تبدیل کنند. قسمت دوم این فیلم نیز در اوایل سال بعد، ۲۰۰۴ منتشر شد.
در سال ۲۰۰۵ تارانتینو کارگردانی فیلم شهر گناه را به عهده گرفت تا فیلمسازی دیجیتال را (به عنوان یک کارگردان میهمان) تجربه کند. وی در ادامه فعالیت حرفهای خود، فیلمهایی چون ضد مرگ و حرامزادههای لعنتی را ساخت و موفق به دریافت جوایز متعددی گردید.
تارانیتو در پاریس - ژانویه ۲۰۱۳ (مراسم نمایش فیلم جنگوی آزادشده)
§۲۰۱۰ تا امروز[ویرایش]
سال ۲۰۱۱ بود که تارانتینو کار روی فیلم جنگوی آزادشده را شروع کرد. این فیلم در خصوص انتقام گرفتن یک برده سیاهپوست در منطقه جنوب آمریکا است که در سال ۱۸۵۸ اتفاق میافتد. این فیلم در ۲۵ دسامبر ۲۰۱۲ روی پرده سینماها رفت. در طی مصاحبهایی که با خبر شبکه ۴ تلویزیون انجام داد، از وی در خصوص ارتباط فیلمهای حاوی تصاویر خشونتبار با واقعه تیراندازی دبستان سندی هوک سوال شد که وی نسبت به این پرسش بسیار عصبی و گلایهمند شد.
در نوامبر ۲۰۱۳ بود که تارانتینو عنوان کرد در حال کار روی فیلم جدیدش است و این فیلم نیز در ژانر وسترن خواهد بود؛ البته در ادامه گفت که این فیلم ارتباطی با جنگوی آزادشده ندارد. در ۱۲ ژانویه ۲۰۱۴ مشخص شد که نام فیلم «هشت منفور» (The Hateful Eight) خواهد بود و قرار بود تولید فیلم در تابستان ۲۰۱۴ شروع شود، اما چندی بعد، محتوای کامل نمایشنامه به بیرون درز کرده و تارانتینو را از ساخت آن منصرف کرد. قرار بود وی نمایشنامه را بجای فیلم، به شکل یک رمان در کتابی منتشر کند. در ۱۹ آوریل، تارانتینو به شکل عمومی کمی در مورد نمایشنامه لو رفتهاش صحبت کرد و عنوان داشت که در حال نوشتن مطالب جدیدی بود؛ اما به شکل دقیقتری در این خصوص توضیحی نداد. در ۲۸ مه ۲۰۱۴ تارانتینو گفت که دیگر آرام شده و قرار است تولید اثر پیشینش، «هشت منفور» را در ماه نوامبر در وایومینگ آغاز کند. بازیگران فیلم شامل این افراد است: ساموئل ال. جکسون، بروس درن، والتون گوگینس، تیم راث، مایکل مدسن، کرت راسل، جیمز رمار، جیمز پارکس، امبر تامبلین، دنیس منوشت و زویی بل. احتمالاً نیز فیلم در سال ۲۰۱۵ برای اکران آماده خواهد شد. با تغییر برنامه، فیلمبرداری این فیلم قرار شد در اوایل ۲۰۱۵ آغاز شود.
خودروی شورلت ملیبوی متعلق به تارانتیو که در سر صحنه فیلم داستانهای عامه پسند، در سال ۱۹۹۴ از وی سرقت شده بود، در سال ۲۰۱۳ پیدا شد.
§حاشیهها[ویرایش]
§استفاده خشونتبار از سلاح[ویرایش]
تارانتینو بر خلاف سایرین، بر این گمان است که خشونت موجود در فیلمها هیچ تاثیری بر خشونت در دنیای واقعی ندارد. در سال ۲۰۱۲ و طی مصاحبهای در مورد حادثه تیراندازی دبستان سندی هوک وی پاسخ داد که مسئله سلاح مشکلی است که «به برنامه کنترل سلاح و سلامت ذهنی افراد مرتبط است». وی همچنین ادامه داد که گفتن اینکه این تیراندازی الهام گرفته شده از فیلمها است، نوعی بیاحترامی به قربانیان این تیراندازی است.
در سال ۲۰۱۳ و در هنگام مصاحبه با کانال خبر ۴ بریتانیا، در پاسخ به این سوال که «چرا شما اینقدر قاطع منکر هرنوع ارتباط بین خشونت استفاده از سلاح در فیلمها و دنیای واقعی هستید» پاسخ داد: «من سوال شما را رد میکنم. بنده برده نیستم و شما هم ارباب من نیستید. به شما هیچ ارتباطی ندارد که من در این مود چه فکری میکنم. طی ۲۰ سال گذشته من بارها و بارها در مورد خودم صحبت کردم و دیگر از توضیح دادن مجدد در مورد خود برای بارهای دیگر خودداری میکنم.»
§اصطلاحات نژادپرستانه[ویرایش]
اسپایک لی، از کارگردانان آمریکا، با انتقاد از تارانتیو این موضوع را مطرح کرد که وی در فیلمهایش از اصطلاحات نژادپرستانه همچون کاکاسیاه زیاد استفاده میکند. تارانتیو با حضور در برنامهای تلویزیونی، پاسخ وی را چنین داد:
به عنوان یک نویسنده، بنده حق این را دارم که در مورد هر شخصیتی در دنیا که بخواهم بنویسم، حق این را دارم که جای آنها باشم، حق این را دارم که در مورد آنها فکر کنم و حقیقت را آنطور که میبینم بیان کنم. اگر بگویند که بخاطر اینکه بنده سفیدپوست هستم حق اینکارها را ندارم ولی برادران هیوز بخاطر سیاهپوست بودنشان میتوانند، این نژاد پرستی است. این درواقع قلب نژاد پرستی است و من این را نخواهم پذیرفت.
ساموئل جکسون که به عنوان بازیگر در فیلم هردو کارگردان ظاهر شده، از عقاید تارانتینو حمایت میکند. وی در مصاحبهای که در جشنواره فیلم برلین انجام داد گفت که «گمان نمیکنم که این واژه در متن فیلم توهینآمیز باشد. هنرمندان سیاهپوست فکر میکنند که فقط آنها حق استفاده از این الفاظ را دارند که این نوعی زورگویی است.
§پخششدن نمایشنامه[ویرایش]
در ژانویه ۲۰۱۴ تارانتینو علیه یک شرکت رسانهای آمریکایی به عنوان ناقص قانون کپیرایت شکایت میکند. این شرکت رسانهای متهم است که نمایشنامه ۱۴۶ صفحهای تارانتینو را به شکل عمومی منتشر کرده است. طبق گفتههای تارانتینو، این نمایشنامه فقط در اختیار ۶ شخصی بود که او کاملاً به آنها اعتماد دارد. در حالی که پس از لو رفتن فیلمنامه «هشت نفرت انگیز» کوئینتین تارانتینو اعلام کرده بود این پروژه را کنار خواهد گذاشت، اما با تغییر عقیده این کارگردان، این فیلم هماکنون مراحل فیلمبرداری خود را در کلرادوی آمریکا سپری میکند.
§سبک فیلمسازی و تاثیر پذیرفتگیها[ویرایش]
موسیقی در فیلمهایی که تارانتینو کارگردانی آنها را انجام داده از جایگاه بالایی برخوردار است. خود تارانتینو در این مورد میگوید که در اتاق خوابش در حالی که به موسیقی گوش میدهد، صحنههای فیلمهایش را که با ریتم آن اهنگ سازگار است خلق میکند.
در سال ۲۰۱۲ و در مجله سایت اند سوند تارانتینو نام ۱۰ فیلم برتر مورد علاقهاش را نام برد. این فیلمها شامل این موارد بود: اینک آخرالزمان، تحمل خبرهای بد، کری، ژولیده و مغشوش، فرار بزرگ، دختر نوبت جمعهاش، آروارهها، دوشیزگان زیبا در نوبت، طوفان چرخنده، ساحر، راننده تاکسی و خوب بد زشت. وی همچنین از طرفداران فیلم بههم ریختن به کارگردانی برایان دی پالما است. این طرفداری به حدی بود که بازیگر اصلی این فیلم (جان تراولتا) را برای بازی فیلم خودش (داستان عامهپسند) دعوت به همکاری میکند. در سال ۲۰۰۷ تارانتینو همچنین با اظهار نظر در خصوص فیلم آپوکالیپتو میگوید که این فیلم یک شاهکار او احتمالاً بهترین فیلم آن سال بوده است.
استیو بوشمی، از بازیگران سرشناس سینما، درباره سبک فیلمسازی تارانتینو میگوید که سبک وی نوعی انفجار انرژی ولی در عین حال متمرکز است. بابت همین سبک است که وی در سرتاسر جهان تبدیل به چهرهای سرشناس تبدیل شده است. سبک فیلمسازی وی به نوعی است که حس خنده مخاطب را در زمان دیدن صحنهای که خندهدار نیست تحریک میکند که البته خود تارانتینو در این خصوص میگوید فیلمهایش همگی درام هستند و هیچکدام در ژانر کمدی نیستند.
طی نظرسنجیای در سال ۲۰۱۳ که از مراکز آکادمیک گرفته شد، نظر افراد را در خصوص اینکه طی ۵ سال گذشته، نام کدام یک از افراد زیر در پایاننامهها و مقالات بیشتر از بقیه ذکر شده است؟ نتیجه نظرسنجی برتری نام تارانتینو را در مقابل افرادی چون کریستوفر نولان، آلفرد هیچکاک، مارتین اسکورسیزی و استیون اسپیلبرگ نشان میداد.
انتهای پیام/