به گزارش
خبرنگار سیاست خارجی باشگاه خبرنگاران، جنگ جهانی اول از 1914 تا 1918، با هدف تجزیه امپراطوری عثمانی شکل گرفت و سیاست انگلیس و فرانسه بر این قرار شد که سرزمینهای عربی و اسلامی را بین خود تقسیم کنند.
در این میان، عراق، اردن و فلسطین تحت قیومیت انگلیس قرار گرفته و سوریه و لبنان هم به فرانسه داده شدند. بعدها عراق، اردن، سوریه و لبنان به استقلال رسیدند و تنها سرزمین فلسطین تحت اشغال رژیم صهیونیستی درآمد.
سوریه، تنها کشور عربی بوده که در یکصد سال اخیر به عنوان سرزمین اصلی مقاومت علیه استعمار فرانسه و سپس در مقابل اشغالگری جنایات صهیونیستها، به عنوان دروازه آزادی فلسطین به صورت ثابت قدم باقی مانده است.
حتی اولین مبارزان مقاومت اسلامی مانند "عزالدین قسام" و یارانش در سازمان جهاد مقدس در زمان مبارزه علیه استعمار انگلیس در سرزمین فلسطین، از اهالی سوریه بودند که با ایدئولوژی ناسیونالیسم عربی، مقاومت علیه اشغالگریهای رژیم صهیونیستی در بلندیهای جولان و همچنین در سایر سرزمینهای عربی را ادامه دادند.
هنگامی که اکثر سران و حکومتهای عرب به آرمان مقاومت و آزادی فلسطین خیانت کردند، سوریه تنها کشوری بود که به ایستادگی در مقابل اسرائیل ادامه داد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران نیز، "حافظ اسد" تنها رهبر عرب بود که از ایران در جنگ با رژیم بعث عراق حمایت کرد که البته در کنار اعتقاد او به ضدتروریستی بودن انقلاب اسلامی ایران، منافع سیاسی، ملی و استراتژیک سوریه در مقابل عراق هم در این قضیه بیتأثیر بود.
پس از درگذشت "حافظ اسد" و رهبری پسر جوان و تحصیلکرده او دکتر "بشاراسد" بر سوریه، تحولات جدیدی بر این کشور حاکم شد که علاوه بر ادامه ایستادگی بر آرمان مقاومت در مقابل رژیم صهیونیستی، برخی از اصلاحات سیاسی نیز برای گشایش فضای سیاسی سوریه صورت گرفت.
یکی از مهمترین دلایل دشمنی قدرتهای جهانی اعم از آمریکا، انگلیس، فرانسه و همچنین رژیم جعلی اسرائیل با سوریه این بود که "بشاراسد" در جنگ 33 روزه 2006 رژیم صهیونیستی علیه لبنان و همچنین در جنگ صهیونیستها و فلسطینیها از مقاومت حمایت کرده و حتی به گفته "سیدحسن نصرالله" دبیر کل حزب الله لبنان، اگر حمایتهای موشکی سوریه نبود، موفقیتهای حزبالله در جنگ 33 روزه به دست نمیآمد.
از سوی دیگر، روسیه به صورت متحد تاریخی و قدیمی حکومت سوریه همواره در مجامع سیاسی از این کشور حمایت به عمل آورده و حمایتهای نظامی و تسلیحاتی نیز از دولت "اسد" داشته است.
بعد از جنگ 33 روزه لبنان، دولتهای آمریکا و اسرائیل به این نتیجه رسیدند که برای مقابله با مقاومت، ابتدا باید حکومت سوریه را سرنگون کنند، زیرا "بشار اسد" به هیچ وجه حاضر نشد که پیشنهادهای مالی هنگفت سران وابسته عرب مانند حکومتهای عربستان سعودی، قطر و سایر کشورهای خیانتکار به مسلمانان را بپذیرد و به اتحاد با محور مقاومت منطقه (ایران، عراق، حزبالله لبنان و مقاومت اسلامی فلسطین) ادامه داد و از این محور به صورت صددرصدی حمایت کرد.
بنابراین با تصمیم صهیونیستهای کنگره آمریکا، حمایتهای سیاسی انگلیس و فرانسه و نیز با پشتیبانی تجهیزاتی و تسلیحاتی رژیم صهیونیستی کمکهای مالی فراوان عربستان سعودی، قطر، سایر حکومتهای عربی و ترکیه (که این آخری مرزهای استراتژیک خود را نیز به روی گردههای تروریستی علیه سوریه بازگذاشته است) جنگ مسلحانه و تمام عیاری برای ساقط کردن حکومت "بشاراسد" آغاز شد.
حال، سوال اینجاست که چرا در شرایطی که همه امکانات قدرتهای جهانی و حکومتهای عرب منطقه در اختیار وحشتیترین گروههای تروریستی برای نابودی سوریه قرار گرفته، با وجود گذشت 4 سال از این بحران و کشته شدن بیش از 200 هزار نفر از ملت مقاوم سوریه، حکومت سوریه همچنان پابرجاست و بر محور مقاومت ایستادگی کرده و حتی آمریکاییها به نوعی به این نتیجه رسیدهاند که چارهای جز گفتوگو با دولت "بشاراسد" نخواهند داشت.
در همین راستا "احمد کاظمزاده" کارشناس مسائل خاورمیانه در گفتوگو با خبرنگار سیاست خارجی باشگاه خبرنگاران در رابطه با تفکرات آمریکاییها نسبت به تحولات سوریه اظهار داشت: در داخل آمریکا در رابطه با نحوه تعامل این کشور با دولت سوریه اختلافنظر وجود دارد.
این کارشناس مسائل خاورمیانه افزود: در روزهای اخیر، آنگونه که از اظهارات وزیر دفاع آمریکا مبنی بر آغاز آموزش نیروهای ضدسوری برمیآید، این است که واشنگتن تلاش میکند، همراه با دیگر سیاستهایی که در منطقه پیش گرفته، کشورهایی مانند عربستان و ترکیه را متقاعد به احیای پروژه براندازی دولت سوریه کند.
وی تصریح کرد: این نکته از تحرکات جدید منطقه قابل استنباط است، ولی اینکه آنها قادر به احیای پروژه شکست خوردهی براندازی دولت سوریه خواهند بود یا نه، جای بسی تامل دارد. آمریکا و همپیمانانش به احتمال زیاد در سوریه نتیجه لازم را بهدست نخواهند آورد، زیرا هر چند، در روزهای اخیر تروریستها بهدلیل حمایتهایی که از برخی کشورها مانند عربستان، ترکیه و قطر دریافت کردند و به پیشرویهایی در مناطقی همچون ادلب دست زدند اما در مجموع توان و موقعیت ارتش سوریه در مقایسه با سالهای گذشته بهخصوص اوایل تهاجم علیه سوریه به مراتب قویتر شده و بعید بهنظر میرسد که دور جدید پروژه براندازی در سوریه بهنتیجه برسد.
کاظمزاده با اشاره به آیندهی سیاسی رئیسجمهور سوریه گفت: بشار اسد پیروز انتخاباتی است که در این کشور برگزار شده و حتی نظرسنجیهایی هم که مخالفان دولت سوریه انجام دادند، حاکی از آن بود که شخص "بشار" علیرغم برخی نارضایتیها از عملکرد ارتش سوریه از محبوبیت خاصی در این سرزمین برخوردار است.
این کارشناس مسائل خاورمیانه تاکید کرد: انتخابات اخیر سوریه، پشتوانه جدیدی را برای "بشار اسد" فراهم کرده است و در مجموع به نظر می رسد که دولت این کشور علیرغم مشکلات داخلی و تلاش برخی از مخالفان در جهت احیای پروژه براندازی، توانسته بر چالشها و مشکلات فائق آید و از انواع بحرانها عبور کند و همین وضعیت برای آینده هم قابل تصور است.
وی در پایان خاطرنشان کرد: با توجه به اینکه بحران سوریه با دیگر مسائل در خاورمیانه به شدت گره خورده است و همه این بحرانها هم از یکدیگر تأثیر میپذیرند و هم بر یکدیگر اثر میگذارند، از اینجهت پیشبینی دورنمای تحولات سوریه با ماهیت "بشار" به روند تحولات در سطح کلان خاورمیانه بستگی خواهد داشت.
انتهای پیام/