به گزارش
خبرنگار سینمای جهان باشگاه خبرنگاران؛ به دست آوردن «نخل طلایی» برای فیلمسازان سراسر دنیا از آن جهت که سبب شناخته شدن فیلمشان در عرصه بین الملل میشود، بسیار ارزشمند است. امسال و همزمان با شصت و هشتمین سال برگزاری جشنواره کن، «نخل طلایی» نیز شصت سالگی خود را جشن میگیرد.
«نخل طلایی» در سال 1955 برای نخستین بار به فیلم «مارتی» با نقشآفرینی ارنست بورگناین و به کارگردانی "دلبرت من" تعلق گرفت پس از آن تاکنون «نخل طلایی» 54 بار به فیلمهای مختلف اعطا شده که در این میان 5 سال دو فیلم به طور مشترک جایزه فوق را از آن خود کردهاند. تنها کارگردان زنی هم که توانسته تا به امروز این افتخار را کسب کند "جین کامپیون" از کشور نیوزیلند برای فیلم «پیانو» در سال 1993 بوده است.
جشنواره فیلم کن که از سال 1946 شروع به فعالیت کرده در ابتدا تنها گواهینامهای با عنوان «جایزه بزرگ جشنواره کن» را به همراه اثری هنری متعلق به هنرمندان معاصر را به افراد منتخب اعطا میکرد.
اما در سال 1954، مسئولان این جشنواره از جواهرسازان خواستند تا جایزهای طراحی کنند که به گونهای با برگ درخت نخل ، نشان شهر کن، در ارتباط باشد و در نهایت طرح لوسین لازن از میان صدها طرح ارائه شده برگزیده شد.
پس از تغییراتی، پایه سفالی «نخل طلایی» به شکل هرم شده و سپس به کریستال تغییر پیدا کرد.
از سال 1977 تاکنون «نخل طلایی» توسط شرکت سوئیسی جواهرسازی «چوپارد» طراحی میشود و این شرکت در قبال امتیاز انحصاری تولید آن هر ساله «نخل طلایی» 20 هزار یورویی را به طور رایگان برای کن میسازد.
برگ «نخل طلایی» با 19 شاخه دست ساز از 118 گرم طلای 18 عیار تشکیل میشود که بر روی پایه الماس مانندی از کریستال آلمانی به وزن یک کیلوگرم قرار دارد. 40 جواهر ساز و 7 کارگر به مدت 40 ساعت مشغول ساخت «نخل طلایی» بودهاند.
«نخل طلایی» دیگری نیز همیشه بدون درج تاریخ برای جشنواره طراحی میشود تا در صورت اعطای جایزه به دو فیلم به طور مشترک و یا بروز هر گونه حادثهای، مشکلی به وجود نیاید. «نخل طلایی» تا دقایق آخر جشنواره در گاو صندوق نگهداری شده و در زمان اعطا تحت شرایط سری و امنیتی به محل جشنواره فرستاده میشود.
از سال 2000 میلادی به بعد نخلهای طلایی کوچکی نیز برای بهترین بازیگران زن و مرد جشنواره تهیه میشود.
تاکنون تنها 6 کارگردان توانستهاند «نخل طلایی» را دوبار به خانه ببرند:
فرانسس فورد کاپولا در 1974 برای «مکالمه» و در 1979 برای «اینک آخر الزمان»
شوهی ایمامورا در 1983 «ترانه نارایاما» و در 1997 برای «مارماهی»
بیل اگوست در 1988 برای «پله فاتح» و در 1992 برای «بهترین نیات»
امیر کاستاریکا در 1985 برای «وقتی بابا رفته بود ماموریت» و در 1995 برای «زیرزمین»
ژان پیر و لوک داردن در 1999 برای «رزتا» و در 2005 برای «بچه»
میشل هانکه در 2009 برای «روبان سفید» و در 2012 برای «عشق»
انتهای پیام/