این روزها شبکه های اجتماعی و فضای مجازی، جای ماهواره را گرفته اند.

سرویس فضای مجازی باشگاه خبرنگاران: دکتر فردین علیخواه جامعه شناس نوشت:فصل گرما رسیده است، چند روز قبل برای راه‌اندازی کولر خانه به پشت بام رفتم.معمولاً وقتی پشت بام می‌روم یکی از کارهایی که انجام می‌دهم بررسی افزایش یا کاهش تعداد دیش‌های ماهواره‌ای بر بام ساختمان‌های اطراف است.این بار کار آسان شده بود چون فقط خانه‌های محدودی را شمردم که بر بام آنها دیش دیده نمی‌شد!البته اینها معمولاً دو گروه‌اند:یا بنا به دلایل مختلف گیرنده ماهواره‌ای ندارند یا دیش را به تراس خانه منتقل کرده‌اند تا در معرض امواج پارازیت قرار نگیرد.

قانون ممنوعیت استفاده از تجهیزات گیرنده شبکه‌های ماهواره‌ای حدود 20 سال پیش یعنی در سال 1373 به تصویب نمایندگان مجلس شورای اسلامی وقت رسید.در آن زمان فناوری گیرنده‌های ماهواره‌ای به شکل آنالوگ و در مجموع حدود 30شبکه در ایران قابل دریافت بود که بیشتر آنها شبکه‌های اروپایی و عربی بودند تقریباً هیچ شبکه فارسی زبانی در آن زمان وجود نداشت.

 طی این سال‌ها در این فناوری تغییراتی رخ داد که تغییر آنالوگ به دیجیتال،افزایش تنوع شبکه‌ها و در نهایت افزایش قابل توجه شبکه‌های فارسی زبان از آن جمله است.جالب است بدانید طبق تحقیقات 15 ساله ام در این زمینه،از آن زمان تاکنون حدود 180 شبکه فارسی زبان وارد این عرصه شده‌اند،هر چند امروزه فقط حدود 60 شبکه باقی مانده‌،این رقم بسیار قابل توجه است.

طی ماه‌های اخیر می‌بینیم که از طریق میزگردها، نشست ها، مقالات و یادداشت‌های رسانه‌های جمعی، دیدگاه‌های مختلف در خصوص رسانه‌های جدید بویژه شبکه‌های اجتماعی موبایلی مطرح می‌شود،هر چند این حوزه از جمله حوزه‌های کنجکاوی و تحقیق نگارنده این سطور است،با وجود این اما سؤال را از خود می‌پرسم که آیا دیگر باید ماهواره را امری عادی دید؟به شکل ساده تر آیا ماهواره در ایران دیگر عادی شده است؟آیا ما به سلامت از مسأله ماهواره عبور کردیم و هم اکنون باید به شبکه‌های اجتماعی مجازی بپردازیم؟واقعیت آن است که جواب قانع کننده‌ای برای این سؤالات ندارم.خودمان را نمی‌توانیم فریب بدهیم.

طبق قانون،استفاده از گیرنده‌های ماهواره‌ای ممنوع است،از طرف دیگر وقتی به پشت بام می‌روم تعداد ساختمان هایی که فاقد دیش ماهواره‌اند انگشت شمارند،صدا و سیما هم دچار بحران مالی جدی است و نمی‌تواند با حدود 60 شبکه فارسی زبان رقابت کند.سه جنبه‌ای که سیاستگذاری رسانه‌ای جدیدی را  ضروری می‌سازد.

متأسفانه در این چند سال دیگر بحثی جدید در خصوص سیاستگذاری رسانه‌ای معطوف به جذب مخاطب ایرانی صورت نمی‌گیرد.پرداختن به موضوع ماهواره فقط آن شده است که بنری در خیابان‌های شهر نصب کنیم و در یک طرف آن عکس یک دیش ماهواره و در طرف دیگر آن،عکس مرد و زنی پشت به یکدیگر را نشان دهیم و زیرش هم بنویسیم آثار ماهواره،ولی در عرصه سیاستگذاری رسانه ای، ماهواره تقریباً به حال خود رها شده است.

خیلی ساده بگویم؛گویی مارادونا رها شده و همه به رسانه‌های اجتماعی توجه کرده‌اند و قطعاً منظورم از رها شدن ماهواره،معطوف به نیروی انتظامی نیست،معطوف به سیاستگذاری رسانه‌ای است.

نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی همیشه در آغاز فعالیت‌های دوره چهار ساله خود مطالبی در خصوص راه‌های برون رفت از این شرایط مطرح می‌کنند ولی بعد از مدتی مسأله به فراموشی سپرده می‌شود.قطعاً در این خصوص مجلس شورای اسلامی می‌توانست مؤثر باشد. 

در پایان نکته‌ای طنز‌آمیز هم بگویم،معمولاً وقتی چنین یادداشت هایی می‌نویسم برخی از خوانندگان خرده می‌گیرند که حالا که ماهواره عادی شده و کسی به کسی کاری ندارد چرا با نوشتن این یادداشت‌ها نسبت به ماهواره حساسیت ایجاد می‌کنید!خواستم بگویم در پی این یادداشت لطفاً کسی نسبت به دیش‌های پشت بام‌ها حساس نشود!


انتهای پیام/

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.