به گزارش خبرنگار قرآن و عترت باشگاه خبرنگاران؛در ایام پر فضیلت ماه شعبان و ایام شادی اهل بیت(ع)، تولد سبط اکبر امام حسین(ع)، حیدر کربلا علی اکبر(ع) که مصادف با هفته جوان است میرسیم از این رو با آشنایی مختصر با این الگوی بلندمرتبه و قلهی زیبایی و انسانیت پرداختهایم علاوه بر آن سراغ کسانی رفتیم که تربیت شده فرهنگ انقلاب اسلامی و بزرگ شده این مکتب میباشند و الگوی خود رو همچون علی اکبر میدانند.
حجت الاسلام محمد صالح نیا امام جمعه كن در گفتگو با خبرنگار باشگاه خبرنگاران درباره شناخت حضرت علي اكبر گفت: امام حسين(ع) وقتی این جوان را به میدان رزم فرستادند تعبیر بسیار باشکوهی از این جوان دارند میفرمایند: این جوانی که من تربیت کردم و میخواهد در میدان رزم حاضر بشود جوانی است که هم از نظر ظاهری و مهمتر از این از نظر خلق و خویها و روحیهها و از نظر منطق و گفتمان و بیان و صحبت و ظاهر و باطن و گفتمانش شبیه ظاهر و باطن و گفتمان پیامبر است.
وي افزود: این قلهایی است که حضرت علی اکبر(ع) به شهادت یک معصوم در آن قرار دارد. خب عدهای از جوانها ممکن است بگویند که ایشان فرزند امام بودند و به این درجات رسیدند. در حالی که این طور نیست. ما امام زادههای دیگری هم داریم. در مراتب حضرت علی اکبر و حتی مراتب پایین تر هم نیستند. پس این جوان، خودش ، فلزش، جنس این جوان طوری بوده که توانسته انوار نورانی معرفت و ادب و معنویت را از پدربزرگش، پدر بزرگوارش و عمویش و برادرش جذب کند و به قله برسد.
صالح نيا با بيان اين سئوالات كه جوان امروز ما با جوان دورهی پست مدرنیسم چه ارتباط و نسبتی دارد؟ آیا جوان امروز میتواند از حضرت علی اکبر به عنوان یک الگو در محور زندگی خودش استفاده کند یا نه؟ خاطرنشان كرد: حضرت علی اکبر با این که معصوم نیستند ولی به نزدیکیهای مرز عصمت رسیده و میتواند الگوی خوبی برای جوانان باشد. در ضمن ایشان در جوانی این فضایل را داشته است. ما ممکن است عدهای از بزرگان را برای جوانان نام ببریم بگویند آن 70 و 60 ساله بودند اما این جوان حول و حوش 30 سال سن دارد. آن جوری که نقل میکنند ایشان بین 25 سال تا 35 سال سن داشتند. نقل شده حضرت در لحظهی شهادت 18، 19، 23 و 25 سال سن داشتند و یا مثل حضرت ابوالفضل 34 سال سن داشتهاند. این جوانهایی هستند که میتوانند برای جوانها الگو باشند و به عنوان محور مطرح کنیم . اولاً جوان هستند و میتوانند الگو قرار بگیرند در ثانی معصوم نیستند در واقع این بحث وجود ندارد که به آنها عنایت خاصی شده است خب اگر قرار شد به این سمت حرکت کنیم چه کاری باید انجام دهیم؟
اين كارشناس مذهبي يادآور شد:در این قضیه مسئلهای که حائز اهمیت است مسئله مربی است حضرت علی اکبر(ع) مربی همانند حضرت ابی عبدالله درکنارش است و بالاتر از ابی عبدالله مربی مانند امیر المومنین در کنارش است. مربی مانند امام حسن(ع) در کنارش است.
وي با اشاره به اينكه جوانهای ما حتماً باید استادهای اخلاق و تربیت داشته باشند گفت:چیزی که در وهلهی اول از حضرت علی اکبر استنتاج میکنیم داشتن یک مربی است.جوان باید به دنبال یک مربی و استاد و در واقع سرپرستی که بتواند او را در مسائل معنوی و تربیتی مدیریت کند و به او راهکار بدهد و او را جلو ببرد و دست او را بگیرد باید داشته باشد.
امام جمعه كن افزود: نکتهی دومی که از زندگی حضرت علی اکبر(ع) میتواند برای جوانهای ما الگو باشد بحث حماسه است. حضرت علی اکبر یک حماسه تمام عیار است.خودش به تنهایی یعنی کسی است که به عنوان اولین نفر از بنی هاشم میآید و از پدرشان برای رفتن به میدان رزم اجازه میگیرند. این اولاً نشان ادب ایشان است چون نگذاشت پدر با وجود فرزند محتاج دیگران شود. ثانیاً نشان معرفت او به مقام امام اوست به عنوان اول یاریگر امام آمد تا در این میدان نیز برد کرده باشد.
صالح نيا بيان كرد: نكته سوم این که حضرت علی اکبر(ع) اصرار داشت تا زمانی که او هست دیگران به صحنهی نبرد نروند و نکتههای بعدی که در مورد حضرت علی اکبر(ع) حائز اهمیت است.ایشان در دو مرحله به میدان رفتند. در مرحلهی اول دشمنان حضرت ابی عبدالله در عاشورا از دستگیری و کشتن و از کار انداختن این جوان مأیوس شدند.
وي گفت: راجع به این که حضرت علی اکبر چرا دوباره به خیمه برگشت و مرحلهی دوم رزمش را انجام داد مسائلی بوده برخی ممکن است به ذوقیات برگردانند مثلاً بگویند نگاه تکوینی سید الشهدا به این جوان بود تیرها و شمشیرهای میدان روی جوان کارگر نبود و لذا وقتی آمدند پدر بزرگوارشان گفتند الان من خیلی تشنه هستم بدن معنا بود که پدر جان آن چشم تکوینی است که از روی من بردار من آرزوی شهادت دارم و این گونه میخواستند تشنگی خودشان را نشان بدهند بعضیها هم میگویند این جوان در آن آخرین لحظات میخواست بوسهای بر چهره پدر بزند (اتفاقی که افتاد) و با عنوان تشنگی چیزی را از پدر خواست که تا آن لحظه دیده نشده بود یعنی وقتی حضرت علی اکبر(ع) اظهار تشنگی کردند امام حسین(ع) علی اکبر را نزد خودشان خواندند و زبان خودشان را در دهان علی گذاشتند. این خیلی بار دارد در بین پدر و پسری که عاشق یکدیگر هستند.
صالح نيا ادامه داد: از این طرف امام بیان میکنند این پسر کسی است وقتی من دلم برای پیامبر تنگ میشود او را نگاه میکنم با او صحبت میکنم. از آن طرف پسری وجود دارد که در اوج ادب و معرفت قرار دارد و اجازه نمیدهد تا او هست کسی برای یار پدر از بین بنی هاشم به میدان برود.لذا اینها نشانگر این است که عوالمی در کربلا بین پدر و پسر وجود داشته و این پسر اوج حماسه است در عین جوانی صاحب یک خرد پیر، صاحب یک عشق پیر، عشق مدت دار به ساحت پدر بزرگوارش و خیلی از مسائل است.
وي با بيان اينكه علی اکبر(ع) کسی است که در مدینه باب الحوائج است افزود: شما صفت باب الحوائج را به چه کسی میگوئید؟ به حضرت ابالفضل العباس (ع) چون چند تا جوان با این خصائص در بین خاندان بنی هاشم وجود دارند.مشکل جامعه ما از چند جهت است. اولا جامعه ما به صورت فصلی به واقعه عاشورا توجه دارد، در حالی که کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا، علی اکبر قلهایی نیست فقط در دههی اول محرم محصور باشد. لذا ما باید در طول سال به دیدن حضرت علی اکبر (ع) بریم تا این قله را ببینند.
وي با بيان اينكه متأسفانه شخصیت حضرت علیاکبر به زبان جوانهای امروز ما خوب تعبیر نشده است افزود: حضرت علي اكبر(ع) در واقع به درک عمومی جوانان امروزی ما نزدیک نشده است این قصوری است که امثال بنده داریم و ما این قصور را میپذیریم البته به کسانی مانند ما هم حق داد که برخی از خطبایی مانند بنده از درک عظمت حضرت علیاکبر (ع) محروم هستیم چه برسد به این که بخواهیم این را به درک جوانترهای خودمان هم نزدیک بکنیم.این مطالب بايد در کتاب نوشته شود، در مورد آن صحبت شود و در مورد آن تحقیق و بررسی شود.
جوان امروز اسیر دجالها و ماهوارههاست
وي اظهارداشت: جوان امروز اسیر دجالها و ماهوارههاست جوان ما از بس اسیر نود دقیقههای فوتبال و سریالهای 90 قسمتی و فیلمهای 3 ساعته و بازیهای 3 بعدی و 4 بعدی و سایر مسائل است اصلاً سر باز نمیکند وقت نمیکند سری به قلههای تاریخی بزند تا ببیند آنها که اسیر این دجال وارها نبودند به جاهایی رسیدند.
یک واحد علیاکبرشناسی در در واحد شما یافت نمیشود
دكتراي فقه با بيان اشاره به ضعف سیستم آموزش و پرورش و آموزش عالی افزود: در آموزش عالی، واحد گلهای هلندی داریم واحد کویرشناسی داریم واحد شناسایی یک قرارداد خاص مثلا قرارداد 1919 را داریم یک واحد، 2 واحد و یا چند واحد. انواع و اقسام درسهای را داریم اما یک واحد علیاکبرشناسی در در واحد شما یافت نمیشود ممکن است دوستان بگویند ما واحد اخلاق داریم یا واحد اندیشه ی اسلامی داریم ولی خب این اندیشه اسلامی تئوری است اخلاق درس تئوری است، ما علیاکبر را به عنوان یک عمل، ثمره و نتیجه قبول داریم این را اگر ما بتوانیم به جوانترهایمان بشناسانیم خیلی از بحثها خود به خود حل میشود.من معتقد هستم تا راه تکرار شده ای را در دروس دانشگاهی میپیمائیم این راهی که یک راه تکراری و بیخاصیت و بیثمر است و آن راه تئوری است.
صالح نيا گفت:در حالی که تا امروز تئوری ما چیزی را نساختند بلکه عملها، عاملها، واقعیتها و انسانها واقع تاریخ را ساختند و زندگی اینها باید در دانشگاههای باید تدریس شود عین این که زندگی بسیاری از سرداران جنگ برای بسیاری از جوانان ما الگوست جوانان ما، همت، باکری و زینالدین و ... را دوست دارند و آنها را الگوی خودشان قرار دادند این شهدا کسانی بودند که با روضه علیاکبر به این قلهها رسیدند.
وي درباره دغدغه اشان افزود: یکی از چیزهایی که همیشه به عنوان یک منبری دغدغهی من بوده است این مطلب است که متأسفانه در کتب تاریخی زوایای جزئی تربیتی افراد خیلی منعکس نشده است.این که افراد چه موقع متولد شده اند و چه موقع فوت کردهاند و چه وقت ازدواج کرده ولی جوانی مثل حضرت علیاکبر (ع) چگونه علیاکبر شد؟ یک جوانی مثل ابوالفضلالعباس که در زمان حیاتش بابالحوائج میشود، آخر یک جوان 34 ساله مثل حضرت عباس، یک جوان 25 ساله مثل حضرت علیاکبر چگونه در مدینه به آنها بابالحوائج میگویند یعنی چه کار میکرده، و چه کار کرده به این جا رسیده؟ به هر حال عرض کردم این قله، قلهی بالایی است که یک جوان مثل پیامبر حرف بزند، مثل پیامبر رفتار بکند، این مسئلهی بسیار با اهمیتی است، این موضوع بسیار در تاریخ بهش پرداخته نشده است.
صالح نيا در پايان اضافه كرد: محققین و مورخین ما بروند سراغ در آوردن این زوایا از دل تاریخ مربوط به اهل بیت و مورخینی که در آن دوره زندگی میکردند، الان هم میشود این زوایا را بیرون کشید و بر اساس آن دستورالعملهای تربیتی و سامانههای تربیتی جوانان معاصر را شکل داد انشاءالله خداوند به ما توفیق حیات و شهادت حضرت علیاکبر (ع) عنایت کند.
انتهای پیام/