گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران - اشکان منصوری؛ چند سالی است که اکثر فیلم ها در سینمای ما با موضوعات تکراری و فیلمنامههای ضعیفی که نه فراز و نشیب و نه پایانی دارد ساخته میشود. فیلمهایی که حتی نقاط مثبتش آنقدر زیاد نیست که نقاط منفیاش را بپوشاند و مخاطب آن را دوست بدارد.
در این میان نظر سنجیهایی انجام شده و با توجه به اثرگذاری فیلم خوب، جامعه ما نیاز مبرم به فیلمهایی با موضوع کمدی و بخش کودک دارد.
منظور از فیلمهای کمدی و طنز آن فیلمهایی نیست که در مدت چند روز ساخته شده و در سوپرمارکتها به فروش برسد بعد از دیدن آن حال مخاطب خراب شده و آن را پس بزند.
مقصود فیلمی است که وقتی مخاطب آن را میبینید با آن گریه، خنده، تلنگر، اصلاح و ... را با خود به بیرون آورده و حداقل چند ساعتی در موردش بحث کند.
فیلم «نهنگ عنبر» ساخته سامان مقدم این روزها در سینماها به نمایش درآمده و توانسته طیفهای مختلف سنی را مجذوب خود سازد و بیشتر مخاطبانش را روی صندلی سینماها بنشاند.
کارگردان فیلم با هوشمندی بالا به سراغ سوژهای رفته که بیشتر آن در دهه 60 اتفاق میافتد و تا به امروز ادامه دارد و جذابیت آن، زمانی به چشم میخورد که دست روی المانهایی میگذارد که برای مخاطب خاطره انگیز است، لباسها، آهنگها،ماشین، شخصیت اصلی، گریم خوب، رنگبندی، دیالوگهای حسی و ضربه زننده و ... از نقاط مثبت فیلم است که با نسل آن زمان ارتباط بر قرار کرده و حتی مخاطب نسل جدید را نیز مجذوب میکند. شخصیتهای اصلی فیلم یعنی رضا عطاران و مهناز افشار با بازی خوب و طراحی لباس و گریمهای عالی، دوستداشتنی شده و آدم را به فضاهای شیرین و زمانهای دور فیلم میبرند.
این گونه شخصیتها به خصوص رضا عطاران را در زمانهای دورتر در فیلمهایی مثل «مارمولک»، «ضد گلوله»، «اجارهنشینها» و «لیلی با من است» دیدهایم شخصیتهایی که بچه پایین شهر بوده و بازی گوش، اما پشت شیطنت بازی آنها دلی پاک و قلبی مهربان وجود داشت. کمکها، عاشق شدنشان، حرفزدنشان، صداقت در آنها مثل آینه زلال و بیمنت بود. شخصیتهایی که در هر زمان و در هر نمونه از فیلمهای ما اگر به درستی به آنها پرداخته شوند دوست داشتنی خواهد بود.
فیلم «نهنگ عنبر» یک کمدی فانتزی جذاب در کنار حقیقتهای تلخ محیط پیرامون زندگی ما است، فیلمی طنز در عین حال خاطره انگیز که با بازی کم نقص عطاران تکمیل شده است. فیلمنامه فیلم بسیار روان و شیرین است و از یک سری دیالوگهایی استفاده کرده که بر قالب بازیگران اصلی به خصوص عطاران نشسته و بازی او را دیدنی کرده است.
فیلمنامه این اثر به نحوی نوشته شده که در عین کمدی بودن مخاطب با آن اشک میریزد و احساس لطیفی به او دست میدهد.
فیلمنامه عاشقانه مردی را نوشته که با شیطنتش سالها به پای دختری تقریباً زیادهخواه ولی ساده میایستد. دختری که با وجود آگاهی کامل به عشق ارژنگ (رضا عطاران) او را در مقاطع مختلف سنی و زمانی رها کرده و به دنبال رویاهایش به آمریکا میرود.
ارژنگ شغلهای مختلف را تجربه کرده ولی سادگی و صداقتش را در هیچ کدام از آنها از دست نمیدهد انگار فقط قرار است ظاهر این آدم تغییر کند.
در جایی از فیلم عشق دختر آنقدر بر ارژنگ سلطه یافته که ارژنگ غیرت خود را نیز زیر پا میگذارد ولی هنوز دوستش دارد.
برخی نقدها این است که فیلم در یک سوم پایانی افت میکند اما به نظر میرسد این نکته کاملاً هوشندانه از طرف کارگردان رخ داده چون «نهنگ عنبر» طنز تلخ است فیلمی که باید تلخ بودن آن را مخاطب ببیند پس تا قبل از یک سوم پایانی نقدها، کارگردان مخاطب را با خنده نگه می دارد ولی باید تعادل این فیلم حفظ شود پس میآید و قسمتهای پایانی فیلم را به نحوی تلخ نمایش میدهد که ضربهی حسی به مخاطب زده و او را روی صندلی نگهدارد تا حرف خود را بزند. در جایی دیگر مبنی بر این است که «نهنگ عنبر» در جاهایی از فیلم مشکلات جامعه را به شکل درستی به تصویر نکشیده، اما انگار کارگردان با تیزی یا زرنگی خاصی از این صحنهها برای کمک به کمیک کردن فیلم استفاده کرده و موفق هم بوده است.
با فرض اینکه این فیلم نواقص کمی هم داشته ولی نقاط مثبتاش آنقدر زیاد است که آنها را به طور کامل میپوشاند و نتیجه کار دیدنی و دوست داشتنی میشود.
شایان ذکر است که این فیلم از زمان گرفتن پروانه نمایش با ممیزی روبرو شد و بعد از انجام تمام مراحل به اکران رسید در زمان اکران نیز از طرف سینماهای شهرداری و حوزه هنری تحریم شد اما در چند روز اخیر بنا به هر دلیلی شهرداری سینماهای خود را در اختیار این فیلم گذاشت.
فروش این فیلم نشان دهنده آن است که حال سینماهای نمایش دهنده و اکثر مخاطبان خوب است و آن را دوست دارند .
امیدواریم فیلمسازان ما به غیر از بحث درآمدزایی بیشتر به شعور مخاطبان احترام گذاشته و با اطلاعات کامل نسبت به نیاز جامعه روز ایران فیلم بسازند.
منظور از ساختن فیلم فقط موضوعات کمدی و کودک نیست جای خالی این دو مورد بیشتر در سینماهای ما احساس میشود اما در ادوار مختلف به خصوص دهههای قبل با فیلمهایی با موضوعات مختلف روبرو بودیم که مردم را به سینماها کشانده و امیدواریم دوباره این نوع اتفاقات را در سینما ببینیم.
انتهای پیام/