حجت قاسمزاده اصل در گفتگو با خبرنگار
حوزه سینما گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران در خصوص کپی فیلمنامه گفت: اگر "دزد" را کسی تعریف کنیم که چیزی را به دست میآورد که برای آن زحمتی نکشیده است، کپی کنندهها همان دزدانی هستند که زحمت کسان دیگر در جهان را به اسم خودشان جعل می کنند!
وی ادامه داد: دوری مسافت و نبود قانون کپی رایت در ایران باعث شده عدهای مرزهای اخلاق را هم زیر پا بگذارند و با حاصل زحمت ذهن و ذوق کسانی دیگر، برای خود اسمی دست و پا کنند و حتی به خود زحمت نمیدهند که لااقل در تیتراژ فیلمشان به منبع اصلی فیلمنامه و فیلم اشاره و قدردانی کنند.
قاسمزاده اصل تصریح کرد: کسی فیلمی را بپسندد و نسخه ایرانی آن فیلم را بنویسد و بسازد، اشاره به منبع اقتباس بزرگی افراد را نشان میدهد که از آن کم نمیکند، مخصوصا که ما عضو کپی رایت جهانی نیستیم و این کار هیچ بار مالی برای سازندگان فیلم ندارد اما "باراخلاقی" و "امانتداری حرفه ای" را چرا رعایت نمی کنند؟ من برای ساخت فیلم "تردستی" از داستان کوتاه "اتومبیل" نوشته "ریموند چندلر" بهره گرفتم و در تیتراژ آغاز و پایان هم این موضوع را ذکر کردم و به نظرم این چالشیتر هست که فیلمنامهنویس منبع اصلی فیلمنامهاش را ذکر کند تا دیگران قضاوت کنند که چقدر در ایرانی کردن و باور پذیر کردن قصهاش موفق شده است.
کارگردان سریال « یادآوری » با اشاره به نقش کارگردان در کپی اظهار داشت: پیشنهاد صریح من پرهیز از کپیکاری و روی آوردن به اقتباس با ذکر منبع است که حداقل اصول حرفهای و انسانی رعایت شود. معتقدم هر فیلم بدی که ساخته میشود امکان به وجود آمدن حداقل دو فیلم خوب را از بین میبرد.
وی با ابراز نگرانی از گسترش "فرهنگ کپی کردن" افزود: حضور اقشار مختلف مردم در فضاهای مجازی و گروههایی که بیمحابا این پست و آن پست را کپی می کنند، رویه ای تخدیر کننده و ویران کننده است که در دراز مدت حساسیت آدم ها را نسبت به عمل زشت کپی کردن از بین می برد. باید درک کنیم که ما فقط مالک چیزهایی هستیم که خودمان برایش زحمت کشیده ایم و نوشته ایم و اینگونه رفتار با نقل قول ها و پست مکرر آنها آسیب رسان است.
قاسمزاده اصل در باره اقتباس از ادبیات کهن ایران گفت:تقریبا مطمئنم تمام کسانی که مدعی هستند فیلمنامه نویسان ایرانی در اقتباس از شاهنامه کوتاهی کرده اند، هرگز شاهنامه را کامل نخوانده اند! شاید و فقط شاید یکی از دلائل عدم روی آوردن نویسندگان ایرانی به اقتباس از آثار کهن ویژگی های خاص ساختاری داستانسرایی منظومه های فارسی باشد. البته من هم شاهنامه را کامل نخوانده ام اما نظامی گنجوی را کامل و سطر به سطر بیش از دو بار خوانده ام و از روی "اسکندرنامه نظامی" نمایشنامه "اسکندر" را نوشتم و زمان داستان را به امروز منتقل کردم که تجربه ای شیرین بود.
وی تصریح کرد: معتقدم "مسیری ذهنی" در داستانسرایی شعری(منظومه های فارسی) وجود دارد که برگردانش به زبان فیلم را بسیار سخت می کند. بیشتر روایت شاعران بزرگ ما از "ذهن و ذهنیت" شخصیت هاست و خیلی گذرا از حوادث بیرونی عبور کرده اند و همین مساله اقتباس از آثار کهن را اگر نگویم غیرممکن که بسیار دشوار کرده است. زبان منظومه های کهن ما خیلی "ذهنی" است و از"عینیت" سینما فاصله بسیار دارد.
این کارگردان ادامه داد: در سایر کشورهای دنیا نیز آثار اقتباس شده از ادبیات کهن شان بخش بسیار اندکی را تشکیل می دهد و بیشتر کارهای فانتزی ساخته می شود که معروف ترین کارهای دهه گذشته ارباب حلقه ها و هری پاتر بودند که رفرنس تاریخی ندارند و زاییده ذهن نویسندگان شان هستند.
قاسمزاده در پایان گفت:مهم تر از اقتباس برای سینما، باید بزرگان ادبیات جامعه به فکر نوعی ترجمه و "بازنگارش" منابع ادبیات کهن باشند و آن آثار را به زبانی سلیس تر و امروزی تر برای نسل جوان ارائه کنند. نمیتوان انتظار داشت که کتابهای هزار سال پیش که زبان آنان متفاوت و درک شان سنگین است برای مردم امروز نیز تاثیرگذار باشند. برای گسترش ادبیات کهن باید اول آنها را به زبان امروز نزدیک کنیم.
انتهای پیام/