اما اگر مرحله سوگواری طولانی شود و از زمان منطقی و طبیعی فراتر رود، آنگاه باید به وجود علائم افسردگی و بیمارگونه در فرد شک و برای مقابله با آن به روانشناس و در برخی موارد حادتر به روانپزشک مراجعه کرد.
*سوگ در دنیای کوچولوها
مرگ عزیزان ، طلاق والدین ،نقل مکان و از دست دادن اسباب بازی از جمله پدیدههایی است که واکنش سوگ و غم در کودک را ایجاد میکند.
تقلید رفتاری شخص متوفی، بازگو نمودن وقایع مرگ و خاطرات او، کاهش تمرکز روی تکالیف درسی و گریه ناگهانی در کلاس درس از جمله رفتارهای شایع در کودکان سوگوار است.
"اگر خدا می خواست او را از ما نمیگرفت" ، "او به یک مسافرت طولانی رفته" و یا " او به خواب رفته و دیگر بیدار نمیشود"، از جملات غلطی هستند که در این مواقع به کودکان گفته میشود.مفهوم مرگ نزد کودکان متناسب با سن آنها متفاوت است.
کودکان در سنین 2 – 7 سالگی تصور میکنند برخی اعمال و رفتارهای انها موجب مرگ عزیزشان شده و یا ممکن است مرگ را مشابه خواب بدانند و بدلیل ترس از مردن از خوابیدن اجتناب کنند.
دکتر جلالی روانپزشک، در اینباره می گوید: کودک 4 – 5 ساله، نگاهش به
مرگ این است که تنها گذاشته شده و باید این باور را به وی بدهیم که او هیچ نقشی در این اتفاق نداشته است.باید اطرافیان به کودکان توضیح دهند که مرگ امری طبیعی است.
بهتر است با مثالهایی درباره زندگی حشرات حرف بزنیم و مردن آنها را ذکر کنیم و یا اسباب بازی که دیگر کار نمیکند و آهسته فوت شدن انسان و عزیزش را برایش توضیح دهیم.
*وقتی همسرتان داغدار است
خانمها و آقایان به دلیل تفاوت روانشناختی که با یکدیگر دارند
سوگواری خود را متفاوت نشان می دهند.
وقتی شوهر شما عزیزی را از دست می دهد، وظیفه دارید در کنارش باشید و این باور غلط که "مرد گریه نمی کند" را در ذهنش کمرنگ کنید.
سعی کنید در کارهایی مثل؛ بردن ماشین به تعمیرگاه، خرید مایحتاج خانه و ... که قبلا وظیفه او بوده به او کمک کنید و تا مدتی این کارها را خودتان انجام دهید.
ممکن است اقای خانه زودتر از گذشته عصبانی شود و یا حتی پرخاش کند. سعی کنید همراهیاش کنید تا این روزهای سخت را بگذراند.
خانم ها برخلاف اقایان احساسات خود را بیشتر نشان می دهند.
بانوی خانه روحیهی حساسی دارد. بهتر است که همسرش بیشتر مراقب سلامت وی باشد، زیرا گریه و بیتابی زیاد به او آسیب میرساند.
در کارهای خانه و رسیدگی به امور فرزندان کمکش کند.
*چطور آب روی آتش داغ بریزیم؟
وقتی شادی و لذت به سراغمان میآید با تمام وجود آن را میپذیریم، اما وقتی غصه و مرگ به سراغ ما میآید با ان مبارزه می کنیم.
باید بپذیریم که غم و غصه و مرگ واکنشی بسیار طبیعی و عادی است و با دانستن این واقعیت می توانیم با آن کنار بیاییم.
زندگی، ما را برای ماندن بعد از نزدیکانمان آماده نمیکند. تجربه یک زندگی خوب و زیبا، فرد را برای کنار آمدن با غم به این بزرگی آماده نمیکند.
باور اینکه وقتی عزیزمان فوت شده، نباد سرمزارش برویم و یا نباید
عزاداری کنیم اشتباه است.راه درست این است که مرگ را باور کنیم و بپذیریم که عزیزمان از بین ما رفته و دیگر برنخواهد گشت.بهبود شرایط روحی پس از مرگ نزدیکان، فقط با صبر و حمایت اطرافیان صورت میگیرد.
گزارش : مائده سادات زرگری
انتهای پیام/