به گزارش
خبرنگار اعزامی باشگاه خبرنگاران به وین، موضوع
پی ام دی، به اعتقاد آژانس بینالمللی انرژی اتمی، یکی از موضوعات مربوط به برنامه هسته ای جمهوری اسلامی ایران است.
ادعایی که از اساس اعتباری ندارد و مبتنی بر یک سری اطلاعات و آمار غلط است؛ اطلاعات و آماری که خلاف واقع بوده و ماحصل تلاش سرویس های جاسوسی غرب و صهیونیسم است. در عین حال، طرح ادعاهای مردود مربوط به پی ام دی موجبات ایجاد چالش در مذاکرات هسته ای را نیز فراهم آورد اما مقامات آژانس، خود در نهایت به این نتیجه رسیدند که باید از طریق دیپلماتیک و نه با رویکردی سیاسی آن را حل و فصل کنند.
PMD چیست؟
PMD که مخفف Possible Military Dimensions (ابعاد نظامی احتمالی در برنامههای هستهای) است، پروژهای است حاوی ادعاهای برخی کشورهای غربی مبنی بر انجام برنامه نظامی هستهای به قصد تولید و توسعه سلاح هستهای که ریشه تاریخی آن به سالهای قبل از 1382 شمسی (2003 میلادی) برمیگردد. بزرگترین هجمهها با محوریت PMD در سالهای اخیر علیه جمهوری اسلامی ایران صورت گرفته است. در این راستا برخی از کشورهای غربی و نیز صهیونیسم مدعیاند برنامه هستهای ایران ابعاد نظامی دارد.
سرویسهای اطلاعاتی غربی و صهیونیستی همواره در سالهای اخیر ایران را متهم کردهاند که در سالهای قبل از 2003 میلادی بخش نظامی ایران تحت هدایت برخی فرماندهان خاص، درگیر یک پروژه مخفی گسترده برای تولید سلاح هستهای بوده است. مدعیان این فرضیه اشتباه و خلاف واقع برای اثبات ادعای کذب خود به ملغمهای از اطلاعات ارائه شده از سوی سرویسهای جاسوسی استناد کردهاند؛ اطلاعاتی که این سرویسها به آژانس بینالمللی انرژی اتمی یعنی نهاد ذیصلاح بینالمللی برای پیگیری موضوع PMD ارائه دادهاند.
باید به خاطر داشت که سالهای قبل از 2003 میلادی سالهایی هستند که دولت آمریکا به دنبال زمینهسازی برای دخالت و حضور بلندمدت نظامی در برخی کشورهای منطقه به ویژه عراق بود و اتفاقاً حمله به عراق را بر اساس بهانهای عجیب یعنی مقابله با تلاش عراق برای دستیابی به سلاحهای کشتار جمعی سامان داد.
هدف از طرح موضوع PMD آن بود و هست که نشان داده شود برنامه هستهای ایران صلحآمیز نیست تا از این طریق جمهوری اسلامی ایران با اجماع جهانی علیه خود روبرو شود و با اعتراف به نظامی بودن برنامه هستهای اش از صنعت غنیسازی برای همیشه دست بکشد. در حقیقت هدف از طرح موضوع PMD امنیتیکردن پرونده هستهای ایران و بزرگنمایی این قضیه در سطح بینالمللی بوده است.
با تجمیع همه تلاشهای سرویسهای اطلاعاتی از جمله موساد و با همکاری قوی منافقین کوردل، حجم عظیمی از اسناد و نوشتجات و عکسها و تصاویر مبتنی بر این ادعای واهی که برنامه هستهای ایران به سوی نظامی شدن و تولید بمب اتم پیش میرود، در سازمان سیا جمعآوری شد و ماحصل همه اطلاعات و آمار غلط به آژانس بینالمللی انرژی اتمی تحویل شد.
پرونده اولیهای که با محوریت PMD علیه ایران در آژانس مطرح شد، سه محور عمده داشت:
1-پروژه نمک سبز مربوط به تبدیل دیاکسید اورانیوم به هگزا فلوراید اورانیوم
2- آزمون مربوط به چاشنیهای انفجاری
3- طراحی چیزی شبیه به کلاهک هستهای برای نصب روی موشک شهاب 3
در عین حال بعدها در آژانس محورهای دیگری هم به PMD ایران اضافه شد که عبارت بودند از:
درگیر شدن افراد نظامی برای خرید کالاهایی با کاربرد دوگانه، تلاشها برای اقدامات اعلام نشده در زمینه تولید مواد هستهای، دستیابی به اسناد مربوط به سلاح هستهای از یک شبکه غیرقانونی و کار بر روی طراحی یک سلاح هستهای بومی از جمله آزمایش اجزای آن.
آژانس بر اساس اطلاعات خلاف واقعی که در اختیار داشت، در نخستین گزارشش در سال 2004 مدعی شد که در پروژهای به نام آماد (AMAD) بخشهایی از نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران، درگیر برنامههای مخفی پرونده هستهای ایران بودهاند. این در حالی بود که خود آژانس بر این نکته اذعان داشت که این پروژه در سال 2003 بر اساس دستوری از مقامات عالی جمهوری اسلامی ایران متوقف شده است.
با وجود اینکه ایران همواره این ادعاها را رد کرده و گفته اطلاعات آژانس از اساس غلط و خلاف واقع است، اما باز برای نشان دادن حسننیت و صداقت خود در برنامه هستهای اش در آگوست 2007 موافقت کرد که در قالب یک مدالیته، رسیدگی به موضوعات مطرح در PMD را مورد توجه قرار دهد.
در همین راستا ملاقاتهایی بین آژانس و ایران برگزار شد، اما این گفتگوها در سپتامبر 2008 متوقف شد. آژانس به همه اظهارات و استنادات ایران در مورد اینکه آزمایش چاشنیهای انفجاری برای اهداف نظامی متعارف بوده است، هیچ توجه و اعتنایی نکرد و همچنان روی مواضع خلاف واقع و اشتباه خود مصر بود. جالب اینکه آژانس مدعی بود برخی برنامههای هستهای ایران بعد نظامی دارند، اما ایران با ذکر مستندات سعی بر زدودن این تصور غلط داشت.
در مقالات علمی نوشته شده توسط دانشمندان ایرانی نیز موضوع PMD و دیگر مسائل مربوط به آن مورد بررسی قرار گرفتند و حجیت و حقانیت موضع ایران در این آثار علمی به اثبات رسید از جمله "داریوش رضایینژاد" و "مجتبی داداشنژاد"، مقالهای در ارتباط با رد شائبه نظامی بودن برنامه هستهای ایران به کنفرانسی راجع به مهندسی الکترونیک در سال 2008 ارائه دادند اما سه سال بعد از ارائه این مقاله، داریوش رضایینژاد در منزلش در تهران به شهادت رسید.
در عین حال آژانس در چند گزارش بعدی خود به این نکته تصریح کرد که هیچ نکته انحرافی در برنامه هستهای ایران وجود ندارد. همین امر موجبات عصبانیت نمایندگان نومحافظهکار آمریکایی و لابی صهیونیست فعال در ایالات متحده را فراهم آورد و فشارها بر روی مدیرکل آژانس برای تغییر و اصلاح گزارشهایش آغاز شد و در برهههایی شدت بسیار هم گرفت.
"محمد البرادعی" مدیرکل وقت آژانس در گزارشهای بعدی تحت این فشارها موضعش را تغییر داد و بحث PMD از آن زمان یعنی اواخر 2006 از جمله اساسیترین موضوعات مطرح در سطح بینالمللی در ارتباط با موضوع هستهای ایران شد.
گفتنی است؛ البرادعی در برخی مواقع موضع یکسانی با غربیها نداشت و حتی معتقد بود اطلاعات غلط در مورد PMD ایران خلاف واقع است. با جایگزینی "یوکیو آمانو" بحث PMD ایران با جدیت بیشتری دنبال شد. آمانو؛ فردی که طبق نظر بسیاری از کارشناسان، انسانی وابسته و گوش به فرمان آمریکاییهاست، در گزارشهایش موضوع PMD ایران را با استناد به همان اطلاعات غلط قبلی مطرح کرد که اسناد افشا شده از سوی ویکی لیکس همگی دلالت بر قول و قرارهای قوی بین وی و ایالات متحده در مورد طرح موضوع PMD ایران در همه گزارشها دارند.
با تکمیل پروژهای که آمانو آن را شدت بخشیده بود، در سال 2011 و همزمان با اوج گرفتن خصومتها علیه کشورمان و تشدید تحریمهای ظالمانه یکجانبه و چندجانبه، آژانس دادخواست سیاسی علیه ایران تهیه و اقامه کرد. طرح 12 اتهام سنگین و واهی مبتنی بر همان اطلاعات غلط اولیه با موضوع تلاش ایران برای دستیابی به سلاح هستهای محور اصلی در این دادخواست سیاسی بود.
PMD و جریان مذاکرات هستهای
این روزها مذاکرات هستهای میان ایران و 1+5 به مرحله حساس و تعیین کننده خود رسیده است و با اینکه همه تلاشها برای رسیدن به یک توافق خوب بسیج شدهاند اما طرح دوباره موضوع PMD علیه ایران به عنوان یک چالش بزرگ بر سر راه به نتیجه رسیدن گفتگوها ارزیابی میشود. البته وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران در نخستین روزهای آغاز مذاکرات در دولت یازدهم، موضوع PMD را از اساس باطل و غیر معتبر و اصولا غیرمرتبط با پرونده هستهای معرفی کرد. با این حال آمانو مدیرکل فعلی آژانس گویا هنوز بر موضع حامیان خویش استوار است.
شاهد بودیم که هفته پیش وی برای بررسی برخی موضوعات از جمله و به ویژه موضوع PMD به ایران آمد و با رئیسجمهور و دبیر شورای عالی امنیت ملی کشورمان دیدار کرد. وی پس از بازگشت مدعی شد که توانستیم به راهحلهای خوبی برسیم. فارغ از اینکه شخص آمانو آیا واقعاً فرد قابل اعتمادی هست یا نه، حقیقت این است که موضوع PMD و طرح ادعاهای واهی و اشتباه علیه ایران از همان نخستین روزهای مذاکرات میتوانست مورد رایزنی و بررسی دیپلماتیک قرار گیرد و بیآنکه جنبه سیاسی بگیرد، با رویکردی حقوقی حل و فصل شود.
در واقع آژانس میتوانست خیلی زودتر از اینها موضوع را پیگیری کند اما عدم اقدام به موقع این نهاد بینالمللی موجب شد گرههای کور در کلاف مذاکرات بیفتد و از اصلیترین و مهمترین این گرهها موضوع PMD بود.
در وضعیت رویارویی آژانس و جمهوری اسلامی ایران، این ایران بود که موضع درست را برگزید و اجرایی ساخت یعنی همان گفتگوی دیپلماتیک. با این حال به نظر میرسد بتوان سفر هفته گذشته آمانو به ایران را در راستای همین طریق دیپلماتیک ارزیابی کرد و اینگونه گفت که آژانس در نهایت به این نتیجه رسید که موضوع PMD را میتوانست قبل از آنکه چالشبرانگیز شود حل و فصل نماید.
"حسن بهشتی پور" کارشناس مسائل هستهای نیز همین عقیده را دارد و میگوید؛ آژانس نهایتاً سپر انداخت و مجبور شد به موضع درست و منطقی جمهوری اسلامی ایران تن دهد و موضوع PMD را بیآنکه وجهه سیاسی به آن ببخشد و آنرا امنیتی جلوه دهد، با رویکرد حقوقی و فنی حل و فصل کند.
بهشتیپور معتقد است به نظر میرسد سفر آمانو به ایران را بتوان یک موفقیت راهبردی برای جریان مذاکرات هستهای و تیم مذاکرهکننده ایرانی دانست.
انتهای پیام/